دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

سالهاست بودکه جهان در دست دوابرقدرت شرق وغرب مورد استعمارواستثمارقرارگرفته بود وهمه ی دار وندار آنها مورد غارت وچپاول این دوابرقدرت قرارگرفته بود، باپیروزی جمهوری اسلامی ایران با مبانی اعتقادی اسلام ناب محمدی(ص) با شعارنه شرقی ،نه غربی ، جمهوری اسلامی باایدئولوژی متفات باآنها وایجاد وضعیت سیاسی با استراتژی اسلامی و بروز نوعی قدرت فراگیر ودرعین حال غیر وابسته به شرق ویا به غرب موجب نگرانی وایجادزنگ خطر برای دوابرقدرت مذکور گردید وبا فروپاشی شوروی سابق وقدرت شرق ، امریگائیها احساس کردند تنها قدرت موجود درجهان هستندوبه نوعی کدخدائی بردهکده کوچک جهانی میباشند ودنبال منافع آن بودن ولیکن بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی باوحدت وایمان مردم واطاعت از ولی فقیه وبخصوص با صدور انقلاب اسلامی ایران با ارزشهای دینی وانقلابی ملت ایران وبیداری اسلامی ازپی صدور انقلاب درسایرکشورهای مسلمان منطقه وحتی غیر مسلمان ودرعین حال مظلوم سایرمناطق ،بتدریج منافع استعماری واستثماری غرب وصهیونیست بین الملل و موجودیت دولتهای دست نشانده غربی و دولت اسرائیل غاصب به خطر افتاد واین موضوع امریکائیها رابرآن داشت که بصورت علنی وبصورت وسیع وعمیق تر از گذشته با تحریک سایر دولتهای مزدور داخلی وخارجی وگروههای غیر اسلامی وتحریک قومیتهای محلی ومتاسفانه تاحدودی بنام اسلام( اسلام امریکائی) باایجادجنگ ودرگیریهای محلی، قومی، فرقه ای و مذهبی ازگسترده شدن عمق صدور انقلاب ایران واسلام گرائی جلوگیری کنند وبا برخورداری وبهره گیری از ابزارهای بین المللی نیز در تشدید محدودیتها وتحریمها علیه انقلابیون وگرایشهای اسلامی(اسلام ناب محمدی(ص)) جلوگیری نمایند و با سیاست انگلیسی بامعرفی چهره نادرست خود ، دشمن اصلی در این حوادث و درگرفتاریهای منطقه را گروهها وجریانات وابزارهای درگیر دردوجبهه حق وباطل معرفی نمایند وخود را بعنوان خیرخواه ویادشمن غیر اصلی جابیندازند واین درصورتی است که دشمن اصلی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان امریکا واسرائیل و دولتهای همدست با آنها دراروپا ودرمنطقه هستند وسایر فعالان و درگیر در جبهه مقابل ، عناصر وایزارهای دست نشانده آنها واز دشمنان فرعی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان میباشند وملتهای مسلمان وآزاده وبا بصیرت باید اولا دشمن اصلی از فرعی را تشخیص دهد و تمام دفاع وتهاجم خود را متوجه دشمن اصلی بنمایند- غافل نمانیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
نویسندگان

راهبرد انتخاباتی اصولگرایان واصلاح طلبان

درسال 1396



بسمه تعالی

انتخابات سال 1396 در دو موضوع انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ودور پنجم  شوراهای اسلامی درشرایطی برگزار گردید که برگزارکنندگان این  انتخابات دولت یازدهم بودند ومجموعه دولت ومجریان انتخابات ازطیف اصلاح طلبان بودند وعلیرغم تدبیر وامید دولتمردان دولت یازدهم در بازگشائی امور اقتصادی ورفع مشکلات معیشتی مردم درپسا برجام ووعده های متعدد اقتصادی واجتماعی ، درطول چهارسال گذشته و درمقدمه برگزار انتخابات مشکلات فزاینده اقتصادی واجتماعی دیگری گریبانگیر جامعه ومردم درسطح کشور شده است.

درهمین شرایط نگیرانیها واستمرار شرایط نامساعد موجود درموفقیت وادامه یافتن این دولت در انتخابات ریاست جمهوری  دوازدهم بشدت دربین مردم فراگیر شده است ونوعی بدبینی به سیاستهای اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی وحتی سیاست خارجی دولت تاحدودی موجب کاهش سطح موفقیت دولت دراین انتخابات رافراهم ساخته بود وپیش زمینه موفقیت وامتیاز گیری افراد جناح مقابل آنها را فراهم نموده بود.

درهمین شرایط  وبا شروع فعالیتهای انتخاباتی وبا تغییر روش تبلیغاتی دولتمردان و توسل به سیاستهای غیراخلاقی وتوصیف اسلام رحمانی و لیبرال بجای اسلام ناب محمدی ، موفقیت دولت در توجه دادن مردم به امور فرهنگی وآجتماعی بر اهمیت امور اقتصادی ومعیشت مردم سبقت میگیرد ووضعیت نامساعد اقتصادی و معیشتی موجود درسطح کشوربرای استمرارچهارسال دیگر پیروز انتخابات میگردد.

علیرغم بروز وتشدید مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم وشفافیت موضوع در سطح جامعه وعدم موفقیت دولت یازدهم درحل این مشکلات ودر تامین نیازهای اقتصادی واجتماعی کشور وهمچنین عدم پایبندی کشورهای طرف قرارداد با این دولت در سیاست خارجی باموضوع برجام وسایر قراردادهای اقتصادی ، این سوال مطرح میگردد که چرا به یکباره مردم این مسائل را فراموش کردند ومجددا به همان شرایط نادرست قبلی رای دادند.

برای یافتن پاسخ به این سوال باید جریانات سیاسی وراهبرد انتخاباتی  جریانات موجود درکشور مورد بررسی قرار گیرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریانات سیاسی در دودسته کاملا از هم جدا تقسیم وتعریف می شدند:

1-جریانات (غیرخودی) گروههای چپ(مثل حزب توده  وابسته به شرق)- گروههای راست(مثل سلطنت طلبها وجریانات ملی مذهبی وابسته به غرب)- گروههای التقاطی(مثل منافقین مورد حمایت غرب واروپا) شخصیتها وجریانات روشنفگر غربگرا- فرق ومذاهب

2-(جریانات خودی) نیروهای انقلابی و مذهبی وعناصر اصلی حزب جمهوری اسلامی

تکلیف وسرنوشت عوامل وعناصرگروههاوجریانات غیر خودی ازهمان ابتدای انقلاب اسلامی مشخص بود وزوایه گرفتن وانحراف آنها نسبت به خط اصلی انقلاب اسلامی سرانجام ناگواری را برای آنها درپی داشت .

ولیکن علیرغم اینکه اکثر قریب باتفاق مسئولین کشوری ولشکری از بین عوامل وعناصرفعال از جریانات خودی انتخاب می شدند ویا حداقل مورد تائید این جریان قرار میگرفتند ، از همان ابتداء دریکسری از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی وحکومتی دچار اختلافات جزئی شده بودند وبتدریج این اختلافات جزئی درشرایط امروز جامعه به دو طیف کاملا از هم جدا وتقریبا به دو جبهه وجناح متضاد ویا متقابل برای همدیگر تبدیل شده اند.

اختلافات اولیه دربین نیروهای انقلابی و مذهبی وعناصر حزب جمهوری اسلامی وعناصر موثر در مدیریت کشور موجب تعطیلی حزب جمهوری اسلامی درسال 1362 گردید ودرادامه آن در سال 1368 همان افراد مبادرت به تشکیل مجمع روحانیون مبارز(معروف به جریان چپ- اصلاحات و. . . ) وجامعه روحانیت مبارز(معروف به جریان راست- اصولگرا و. . . ) نمودند وبا دسته بندی و پرداختن به همان اختلافات به فعالیت سیاسی ومذهبی خود ادامه دادند.

درهمان شرایط زمانی وبا تشکیل دولت پنجم وششم (مرحوم هاشمی رفسسنجانی) که دوران سازندگی کشور بعد از جنگ را برعهده داشته است باتوجه به اختلافات موجود و به نوع نگرش جدید سیاسی واقتصادی در کشور و در روابط بین المللی ، علیرغم اینکه شخص آقای هاشمی درهمان اوائل به جامعه روحانیت مبارز واصولگرائی منصوب بودند ، برای اینکه ایده وتفکر وجریان جدیدی را به جامعه تزریق کنند وحرف جدید سیاسی واقتصادی زده باشند ، حزب کارگزاران سازندگی با مسئولیت آقای کرباسچی را تاسیس وراه اندازی کردند.

گرایش سیاسی واقتصادی دولت وقت و حزب کارگزاران با شعار توسعه اقتصادی تعریف وتوصیف گردید که بعدها بنام اقتصاد تکنوکرات وبا نوعی اصلاح طلبی  به آن پرداخته شد وابعاد اصلاحاتی دولت آقای هاشمی  بیشتر ازروش وعملکرد اصولگرائی آن به چشم میخورد.

درادامه این شرایط ودر تشدید و توسعه اختلافات بین دو جبهه موجود درکشور دولت اصلاحاتی هفتم وهشتم درتکمیل پروژه توسعه اقتصادی وبا شعار توسعه سیاسی بامدیریت آقای خاتمی روی کار آمدند و برای ایجادگفتمان جدید سیاسی فراتر از شرایط موجود ، جبهه مشارکت را تاسیس وراه اندازی کردند.

نکات قابل توجه در خصوص انتخاب دولت هفتم اینکه:

1-تمام انتخاباتها و رفراندوم های صورت گرفته  قبل از آن ، توسط تمام عناصرباقیمانده ازگروههای چپ و گروههای راست وجریانات ملی مذهبی و گروههای التقاطی وحتی شخصیتها وجریانات روشنفگر غربگراو فرق ومذاهب وعرفانهای کاذب ونوظهور وبخصوص از طرف دولتهای حامی آنها در اروپا وامریکا وحتی در منطقه مورد تحریم قرار میگرفت ولیکن از این انتخابات ، نامبردگان علاوه بر اینکه انتخابات را تحریم نکردند ، درخواست حضور همه مردم وهواداران خود درانتخابات را داشتند وضمن معرفی وحمایت از کاندیدای خاص(آقای خاتمی) ، بطور مستقیم در انتخابات کشور دخالت کردند..

2-درتمام انتخاباتها ورفراندوم های اول انقلاب تا قبل از دولت هفتم باتوجه به حضور نیروهای انقلابی وپایبند به ارزشهادرانتخابات ، معمولا نتیجه انتخابات فرد ویا افراد موردنظر جامعتین (جامعه روحانیت مبارز وجامعه مدرسین حوزه علمیه)موفق درانتخابات بودند وباتوجه به توضیحات ردیف قبل ومنتصب بودن دولتهای گذشته به جریانان اصولگرائی (که درعمل از آن عدول کرده بودند) وحضور ونقش آفرینی طیف خاکستری جامعه در انتخابات ، دولت مورد نظر اصلاحات موفق میدان مبارزه در انتخابات بود وباتوجه به وحدت وهماهنگی همه گروههای اصلاحاتی وچپگرا وجبهه خاکستری جامعه و موفقیت حاصل شده در انتخابات روز دوم خرداد ، همه جریانات ذکر شده به جبهه دوم خرداد معروف شدند.

3-موفقیت اصلاح طلبان از شرایط فراهم شده ونقش آفرینی رسانه های خارجی(ضدانقلاب) درنتیجه انتخابات موجب برنامه ریزی دشمنان برای ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی از راه نفوذ نرم و بخصوص از طریق انتخاباتهای متعدد در جمهوری اسلامی ایران گردید و این روند همچنان ادامه دارد وموفقیتهای مهمی هم برای انان ازطریق انتخابات درایران حاصل شده است واین یکی از نکاتی است که در این انتخابات هم نقش آفرینی نمود.

توضیح اینکه در چهاردولت پنجم تاهشتم حدود 150 جریان سیاسی(درقالب حزب وگروه وجمعیت وجامعه ودیگر تشکلها ) مجوز فعالیت گرفتند ولیکن بدلیل حضور برخی از جریانات ذکر شده در دولتهای توسعه اقتصادی وتوسعه سیاسی فقط نام کارگزاران ومشارکت باجبهه دوم خرداد دراین دولتها مطرح گردید.

پس از دولت هشتم ونمایان شدن چهره آقای هاشمی بر قرار گرفتن قطعی ایشان وحزب کارگزاران در جبهه اصلاحات ،  نظر اصلاح طلبان براین قرار گرفت که جهت ادامه روند توسعه اقتصادی وتوسعه سیاسی مجددا آقای رفسنجانی برمسند قدرت اجرائی کشور قرار گیرد و لذا جبهه اصلاحات برنامه ریزی وفعالیت خود را به همین سمت وسوبرنامه ریزی وهدایت کردند ولیکن درعمل پدیده دولت نهم آقای احمدی نژاد بوجود آمد وروند اصلاحاتی آنان رادچار مشکل ومتوقف نمود واین اتفاق شوک سیاسی واجتماعی بر روند ادامه جبهه اصلاحات وارد کرد ولذا مجموعه  عوامل وعناصر واحزاب وگروههای اصلاحاتی وبخصوص سران دولتهای پنجم تاهشتم تمام همت وبرنامه های خود را با بهره گیری از اطاق فکرمشترک با بیگانان براین قراردادند که تحت هر شرایطی فعالیت اصلاحاتی خود رااز دولت دهم ادامه دهند و پس از انتخابات دولت دهم  وبا پیش بینی قبلی نسبت به امکان عدم رای آوری  و مواجه شدن با عدم موفقیت در انتخابات ، پروژه فتنه 88 با رمز تقلب را به اجرا درآوردند وعلیرغم ورود ضربات وخسارات فراوان بر پیکر نظام مقدس جمهوری اسلامی موفق به کسب جایگاه اجرائی دولت دهم نشدند وبناچار برنامه خود را به دولت یازدهم موکول کردند.

نکته قابل توجه اینکه از طرف جبهه مقابل ودرهمین شرایط به جهت جذب آحاد جامعه وتقویت جبهه اصولگرائی در کنار جامعتین وفعالیت عناصر حزب الهی درسطح کشور ، جریان سیاسی جبهه پایداری با محوریت آیت الله مصباح تاسیس شد وعلاوه بر حمایت از جبهه اصولگرائی ، بدلیل ایجادانحراف در دولت وقت ، در مقابل دولت نهم وبخصوص دولت دهم قرار گرفت وخود بخود بدلیل حمایت از جبهه اصولگرائی ، علاوه برمقابله با جریان انحرافی در دولت دهم (احمدی نژاد) در مقابل جبهه اصلاحات هم قرار گرفته بود.

دولت نهم وبخصوص دولت دهم با موضوع انحرافی بهار در کنار امور اجرائی دولت مواجه گردید وبتدریج اثرات جبران ناپذیری برروی دولتمردان گذاشت وبه موازات جریان اصلاحات ، پدیده جدیدی در مقابل جریان اصولگرائی قرار گرفت ودرمقابل جبهه اصولگرائی به کمک جریان اصلاح طلبان در امور سیاسی واجتماعی کشور به میدان سیاسی کشور آمد.

باتوضیحات ارائه شده و بافراگیر شدن اختلافات دوجبهه در سطح کشور ونفوذ ودخالت بیگانگان در آن درسال 1392هر دوجریان بصورت کاملا واضح وشفاف روبروی هم قرارگرفتند وجبهه اصلاحات با جریان سیاسی توسعه واعتدال (سیاسی واقتصادی) وبا شعار تدبیر وامید و با توسل به تبلیغات نادرست وغیر اخلاقی وبا حمایت رسانه ای بیگانگان وتهاجم علنی به دستاوردهای انقلاب وبرخی از ارزشهای اسلامی  به موفقیت رسیدند وجبهه اصولگرائی بدلائل متعددی از جمله عدم وحدت کاندیداها و منتصب بودن دولت(انحرافی) قبل به جریان اصولگرائی و ورود همه جانبه رسانه های خارجی وضد انقلاب به انتخابات کشور وحمایت از جبهه اصلاحات  ومتاسفانه آلودگی بخشی ازجامعه وطیف خاکستری در تهاجم وشبیخون گسترده فرهنگی وتمایل آنان به اسلام لیبرالیستی وشگردهای غیر اسلامی اصلاح طلبان در تبلیغات انتخاباتی ،  نتوانستند چهره پیروز انتخابات باشند.

درسال 1396 با اینکه مشکلات ونواقص مربوط به انتخابات قبلی مربوط به جبهه اصولگرائی مرتفع شده بود و اختلافات ارزشی وغیر ارزشی وبنوعی افکار ودیدگاههای انقلابی وغیر انقلابی دوجناح خیلی شفاف وعلنی در بین مردم توسعه وگسترش یافته بود و زوایه گرفتن فزاینده اصلاحات از انقلاب اسلامی درقالب نوعی تهاجم علنی به ارزشها وداشته های جبهه اصولگرائی تبدیل شده بود ،  مجددا جبهه اصلاحات پیروز انتخابات ریاست جمهوری وهمچنین انتخابات شوراهای اسلامی شهر در کلان شهرها گردید.

باوجود انقلاب اسلامی برگرفته از اسلام ناب محمدی(ص) ورهنمودهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) وشفاف وروشن بودن موضوع اختلافات دوجبهه و بخصوص بحث مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم  وعدم موفقیت همین دولت در برطرف نمودن این مشکلات ، چرا مجددا همان شرایط ناکار آمد اقتصادی وسیاسی دولت یازدهم رای آورد و به نحو دیگر چرا جبهه اصولگرائی با رفع مشکلات قبلی موفق وپیروز این مبارزه ونوعی رفراندم انتخاباتی نبود؟

باید راهبرد دینی وانتخاباتی دو جبهه و مردم  مورد توجه ومقایسه قرار گیرند

قبل ازاینکه راهبرد انتخاباتی هر دوجبهه مورد توجه قرار داده شود ، بهتر است از واژه های سیاسی موجود تعریف مختصری بعمل آید تا وضعیت دینی وانقلابی وارزشی جبهه ها وعناصر فعال در کشور ودرانتخابات مشخص شود:

واژه اصولگرائی= راهبرد اسلام برای مسلمان شیعه تلفیق ایمان واعتقاد بر پنج اصل اصول دین (یعنی جهان بینی اسلامی ) وایمان وعمل بر ده اصل فروع دین (یعنی ایدئولوژی اسلامی)است وتمام اعمال ورفتار فردی، اجتماعی، سیاسی وفرهنگی واقتصادی ومدنی مسلمان شیعه دراین راهبرد خلاصه وکامل میشود.

واژه اصلاحات= به معنای واقعی ودر معنای اسلامی یعنی اصلاح کردن وپاک نمودن جامعه از فساد واز بدیها وهمچنین توبه  نمودن وپاک کردن فرد گنهکار از زشتیها ، برای روی آوردن به اصول وقرارگرفتن در تعریف وتبیین فردوجامعه اسلامی واین نوع اصلاحات پیش نیازمبحث اصولگرائی است ومورد تائید راهبردی اسلام ناب محمدی(ص) است.

آنچه امروز بنام اصلاحات در مقابل جریان ذکر شده(اصولگرائی) قرارگرفته است ، جریانات سیاسی لیبرال، سکولار ولائیک وتکنوکرات است که متاسفانه با نام اصلاحات در برابر اصولگرائی قرار گرفته است وهیچکدام اسلامی وارزشی ومورد هدف انقلاب اسلامی وراهبرد مسلمان شیعه نمیباشد.

برخی از عناصر اصلاح طلب فعلی در کشور بر این باورند که اولا انقلاب اسلامی تمام شده است وتشکیل دولت وجامعه وتمدن اسلامی بنام اسلام ناب ممکن نیست وامور دین و اسلام و احکام دینی باید توسط مردم در مساجد انجام شود وسیاست وحکومت وکشورداری را همانند سایر حکومتهای موجود درسطح جهان به حاکمان وسیاستمداران واگذار گردد و برهمین اساس حکومت حق خود میداند در مورد دین ورفتار مردم برای دینداری دخالت وقانونگذاری داشته باشد ومردم نباید دراین خصوص برای دولتمداران تعیین تکلیف نمایند(یعنی حکومت وسیاست اسلام لیبرال).

برخی از عناصر اصلاح طلب فعلی درکشور براین باورند که برخی از نظریه ها ورهنمودهای اسلامی قدیمی است وقدرت اجرائی برای امور حکومتی واجرائی بر مردم راندارد ونمیتوان براساس این اصول با سایر دولتها ارتباط برقرار کرد وضمن رعایت برخی از اصول و ارزشهای دینی ، برخی دیگر با ید تعطیل ویا فدای شرایط امروز درروابط بین المللی گردد (یعنی حکومت سکولار ونوعی اسلام اعتدالی ).

برخی از عناصر اصلاح طلب فعلی درکشور براین باورند که دینداری امری فردی است وارتباطی با حکومت وسیاست ندارد  و دین اسلام  نمیتواند در حکومت ودر جامعه دخالت واثر داشته باشد واین نوع دینداری برای جامعه مسلمان  با سایر فرق ومذاهب موجود در سطح کشور وجهان هیچ تفاوتی با هم  ندارد وهرکس آزاد است هر دین وهرعقیده ای داشته باشد وهر مقدار از هردینی راکه میخواهد قبول داشته وانجام دهد(یعنی حکومت لائیک ونوعی اسلام رحمانی)

برخی از عناصر اصلاح طلب فعلی درکشور براین باورند که دین وپاینبدی به اصول وفروع وسایر ارزشهای دینی تا حدی مجاز وضروری است که به جان ومال انسان(مسلمان)ضرری وارد نکند ویااینکه اسلام ودین وتوجه به اصول وارزشهای آن راباید تاحدی قبول داشته باشند که برای امور ومنافع شخصی واجتماعی آنها سودمند ومفید هم باشد(یعنی حکومت تکنوکرات ونوعی لیبرالیسم اقتصادی)

ومتاسفانه راهبرد اصلاح طلبان امروز درکشور همین اصلاحات امریکائی است که بصورت خلاصه تعریف شد ودر قالب یک یاچندواژه ذکرشده خلاصه گردید و این اصلاحات همان اصلاحاتی است که مورد نظر اسلام وانقلاب نیست ومورد حمایت بیگانگان ودشمنان اسلام ناب محمدی(ص) است و اگر قرار بود این جریانات واین نوع اصلاحات  برکشور حاکم گردد که حکومت پهلوی حاوی وحامل همه این جریانات بود وادعای اسلام ومسلمانی هم میکردند و لزومی بر انقلاب نبود ولذا انقلاب اسلامی صورت گرفت که جریان اسلام ناب جایگزین این جریانات امریکائی وغیر اسلامی شود.

اگر دقت کرده باشید ، در طول دولت یازدهم در مواردی ضمن تشریح وتحسین از برخی رفتارهای سیاسی رژیم پهلوی ، بعضا از انجام انقلاب اسلامی هم ابراز پشیمانی شده بود  و بنوعی بیشتر مشکلات موجود را به دلیل وجود انقلاب اسلامی با رعایت اصول وتوجه به اسلام ناب مطرح میکردند واین نگرش در راستای همان ایده اصلاح طلبی مدرن وموجود در کشور بانام اسلام رحمانی واعتدال مورد توجه قرار داده می شد.

حالا برگردیم به آن سوال که چرا باوجود انقلاب اسلامی برگرفته شده از اسلام ناب محمدی(ص) ورهنمودهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) وشفاف وروشن بودن موضوع اختلافات دوجبهه و بخصوص بحث مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم  وعدم موفقیت دولت یازدهم در برطرف نمودن این مشکلات ، چرا مجددا همان شرایط ناکار آمد دولت یازدهم رای آورد و به طریق دیگر چرا جبهه اصولگرائی با رفع مشکلات قبلی باکسب آراء درحد مقبول پیروز درانتخابات نبود؟

پاسخ این سوال واین ابهام بطورخلاصه در سه بخش قابل بررسی است:

بخش اول عوامل وامکانات وشرایط موثر در دفاع از جریان اصلاحات وعدم حمایت از مبانی وداشته های جبهه اصولگرائی

1-جهان بینی اسلامی وایدئولوژی اسلامی که راهبرد آن سعادت بشر در دنیا وآخرت تبیین شده است ، دچار نوعی فراموشی گردیده وبطور سطحی به آن توجه میگردد و آموزش وپرورش ، آموزش عالی، حوزه های علمیه ، مراکز فرهنگی وهنری، مساجد ومنابر وسایر مراکز موثر در این خصوص قصور وکوتاهی وکم کاری قابل توجهی داشته ودارند واین بستر نیز در راهبرد جریانات اصلاحات مورد سوء استفاده و نوعی تهاجم نامحسوس قرار گرفته است و روی آوردن سند 2030 نمونه ای از این تهاجم است

بایدبرنامه ریزی شود برای همه مردم درهمه مراحل آموزشی از مهدکودک تا بالاترین سطح آموزش عالی به اصول وفروع دین ، باید و نبایدهای قرآن وسنت توجه واقدام گردد وسعادت بشردردنیا وآخرت در این رهگذر مورد توجه قرار داده شود.

2-کشور وانقلاب در حال رشد وترقی و همچنین شرایط تبدیل کشور جهان سومی به کشور در حال توسعه نیاز به (متمم) قانون اساسی درحداقل هر 10 سال یک مرتبه  با شرایط روز خود ش رادارد.

قانون اساس جمهوری اسلامی ایران باتوجه به اینکه برگرفته از موازین شرعی وسنت واخلاق اسلامی است  وباید دراین راستا کامل وجامع باشد، دربرخی از موارد دچار اشکال ونواقصی است که باید اصلاح گردد ومتمم اصلاح قانون برابر نیازهای جامعه ی انقلابی ودر حال رشد وترقی باشد که باید بر اصول قانون اساسی افزوده ومتمم شود.

بعنوان مثال : ولایت فقیه جانشین امام زمان رئیس حکومت اسلامی است وتمام اختیار حکومتی را دارد ومشروعیت سایر قوا با حکم ونظر ایشان میباشد ولیکن در قانون اساسی محدود به برخی از وظائف شده است ودربرخی از موارد که مجبور به دستور حکم حکومتی میگردد  ، موجب مخالفت ونوعی نارضایتی افراد وجریانات بی اطلاع از جایگاه شرعی ولایت فقیه شده ودر مقایسه آن با قانون اساسی دچار نوعی دوگانگی (قانونی یا بی قانونی) میشوند واین یک ابزار ی برای سوء استفاده جریانات اصلاح طلب شده است ومیتواند در تخریب جبهه اصولگرائی مورد بهره برداری آنان قرارگیرد.

همچنین اختیارات شورای نگهبان ولزوم تفکیک اصلاح طلبان امریکائی از مسیر انقلاب در تائید واحراز صلاحیتها از نیروهای ارزشی وانقلابی و همچنین اختیارات قوه قضائیه در برخورد با مسئولین کشوری و برخورد با عوامل قانونگذاری که موجب تضعیف اسلام ومسلمین میشوندوسایر مواردی که موجب بروز وظهور اسلام رحمانی واسلام اعتدالی واسلام لیبرالی با نام اصلاحات در برابر اسلام ناب میگردند و فعلا امکان کنترل وبرخورد با این دسته از افراد  طبق قانون اساسی وقانون قضائی فراهم نمیباشد ودر صورت برنامه ریزی برای کنترل وبرخورد باآنها نوعی مقابله جناحی مطرح ومورد سوء استفاده آنان قرار میگیرد و این موارد از ابزارهائی است که مورد سوء استفاده اصلاحاتی ها در مقابله با اصولگرائی قرار گرفته است.

و متاسفانه اصلاح قانون اساسی بر خلاف اصل 177 که بصورت کامل به آن پرداخته است  ، بصورت پیچیده توسط  اصلاح طلبان با توسل به ماده 59 قانون اساسی در فرآیند تغییرات بافت مجلس شورای اسلامی مطرح گردیه است و  دنبال اصلاح اصول ولایت فقیه ومبانی جمهوری اسلامی برای اصل دوم وپنجم قانون اساسی هستند.

3-صدا وسیمای جمهوری اسلامی که به قول حضرت امام(ره) میتواند در قالب یک دانشگاه تمام عیار برای مردم و جامعه نقش آموزنده داشته باشد وبرخی از مطبوعات که بابررسی برنامه ها و آنچه طریق آنها به سمع ونظر مردم میرسد بطور کامل در راستای احیا وتقویت ارزشهای اسلامی ودستاوردهای انقلاب اسلامی فعال وبه روز نمیباشد وبرخلاف انتظار ملت وجامعه اسلامی برخی از برنامه ها وتولیدات آن برخلاف حفظ وتقویت ارزشهای دینی وانقلابی است  وحتی توانسته است پیش زمینه مناسبی در مسیر اصلاحات باشد واین مورد میتواند در دراز مدت وبا تغییر ذائقه فرهنگی واجتماعی واعتقادی وانقلابی مردم وتغییر در سبک زندگی، زمینه اصلاحات امریکائی را فراهم نمایند وبازهم بهره گیری از این شرایط توسط اصلاح طلبان وتاثیر قابل توجه در نتیجه انتخابات.

4-گیرنده های ماهواره ای و پوشش بیش از 50 درصدی آن در جامعه ازدیگر مواردی است که با برنامه ریزی وهدایت دشمنان اصلی اسلام ناب محمدی(ص) ونظام مقدس جمهوری اسلامی درخدمت مخالفین اسلام وانقلاب قرار گرفته است ودر سالهای اخیر اکثر قریب باتفاق این رسانه ها با دامن زدن به شایعات و دروغهای دیپلماتیک وسیاسی وامنیتی وبا یک حرکت همسو وهماهنگ در موضوع انتخابات داخل کشور ورود کرده اند وضمن تخریب جبهه اصولگرائی ، در حال حمایت وتقویت جبهه اصلاحات امریکائی برآمده اند وبا ترفندهای سیاسی وهنری وخبری موثر وشایعه پراکنی بطور مستقیم بر رای دادن و جلب نظر مردم تاثیر گذار میباشند وبخش مهمی از آراء اصلاح طلبان از این طریق به صندوق انداخته شده است.

5-اینترنت وشبکه های اجتماعی وفضای مجازی  که همانند گیرنده های ماهواره ای در میدان انتخابات ورود پیدا کرده اند وازطرف اصلاح طلبان نیز بصورت سازمانی برای انتخابات مدیریت گردید.

وسایر مواردی که در این بخش میتواند در مقابل اصولگرائی به کمک اصلاحات درانتخابات مجلس شورای اسلامی وشوراهای اسلامی و خبرگان رهبری وبخصوص ریاست جمهوری ،  نقش داشته باشند وباید طوری برنامه ریزی واقدام کرد که فعالیت رسانه های مذکور و نواقص و مشکلات موجود مورد بهره برداری آنها قرار نگیرد ویااینکه توطئه وفعالیت آنها خنثی گردد.

یکی از موفقیتهای جبهه اصلاحات در این انتخابات موارد ذکر شده بود که بشدت مورد بهره برداری عناصر وکاندیدهای این جبهه قرار گرفت وطبیعی است که برای انتخابات های بعدی نیز بصورت  مدیریت شده وبا شرایط روز مورد توجه آنها قرار خواهد گرفت.

بخش دوم دلائل سرخوردگی و نوعی بدبینی و کم توجهی نیروهای حزب الهی وانقلابی به هویت انقلاب اسلامی وجبهه اصولگرائی

بعضی از حوادث واتفاقات موجود در سطح کشور وعدم توجیه عمومی مردم در برابر آنها موجب شده است که برخی از عناصرپایبند به انقلاب ومدافع ارزشها در ادامه راه دچار نوعی سستی ودلزدگی شده و برای تصمیم گیریهای حساس دچار نوعی اختلال شوند.

این افراد وقتی نتواند خود را قانع کنند و وقتی انتظارات  آنها از مسئولین تامین نمیشود ویا افراد مطلع و مشرف بر این قضایا نمی توانند این دسته از مردم راتوجیه وقانع نمایند ، بانوعی سردرگمی و احیانا لجبازی به سمت وسوی جبهه رقیب میروند وبه نوعی تنبیه و جبهه گیری ناصحیح در مقابل این فرآیند را دردستور کار خود قرار می دهند ودر انتخابات هم برخی از رای ها به این دلیل به آن سمت هدایت گردید ، بعنوان مثال:

1-تخلفات زیادی توسط برخی از مسئولین در بین پرسنل وعوامل موثر در قوای سه گانه وبخصوص در قوه مجریه صورت گرفته ومیگیرد ، نحوه برخورد با نامبردگان وکمیت وکیفیت پیگیری از سوی مراجع ذیصلاح وبخصوص از طرف قوه قضائیه از مواردی است که موجب عدم همراهی عناصر حزب الهی از جریان اصولگرا شده است ، مردم انتظار دارند با اختلاس گران ، دزدان بیت المال، حقوقهای نجومی ، جاسوسان و خائنین به ملت ودولت وافرادی که در مقابل رهبری جبهه گیری می کنند ، برخورد قضائی وانضباطی صورت گیرد ویاحداقل اینگونه افراد در سیستم اجرائی بکارگیری نشود و درمواردی که وارد میدان میشوند بصورت قانونی وجدی عمل نمایند ودر برابر فشار دیگران(در سفارش وپارتی بازی) کوتاه نیایند و قانون رارعایت کنند.

امروز چنین اتفاقی صورت نمیگیرد ومردم منتظر اجرای عدالت هستند با نوعی بدبینی وسرخوردگی و  بلاتکلیفی وتحت عنوان بی اعتمادی به سیستم بازدارنده به کاندیدای جبهه رقیب رای می دهند.

حضور برخی از عناصر فتنه سال 1388 دردولت ، پرونده مهدی هاشمی ومرخصیهای متداول وی ، سرانجام بابک زنجانی ، فعالیتهای حسین فریدون برادر رئیس جمهور و قاچاق لباس فرزند وزیر آموزش وپرورش وسرانجام حقوقهای نجومی و تهمتها ودروغها وتوهینهای مسئولین اجرائی ، توهین مجرم سابقه دار اقتصادی (آقای کرباسچی) به شهدای مدافع حرم و.... از مواردی است که انتظار جامعه را تامین نکرده است ونوعی همپوشانی وحمایت دوجانبه بین طرفین رادرجامعه تداعی میکند وسرانجام اینگونه موارد نوعی جذب آراء اصولگرایان در کاسه اصلاح طلبان رادرپی خواهد داشت.

2-دنیا زدگی برخی از انقلابیون قبلی ، تفاوت حقوق وپاداش ومزایا در  بین کارکنان کشوری ولشگری ودر سطوح مختلف کاری وسازمانی ،  منزل وماشین های ولوکس وخارجی متفاوت ودر مدلهای حداقلی تا سرمایه داری ، بیکاری بچه های انقلابی وحزب الهی ، بکارگیری رابطه ای وغیر ضابطه  سایر جوانان و عناصر غیر انقلابی در سیستم اجرائی و مراکز وابسته به دولت وعدم پیگیری وبرخورد باموضوع رابطه بجای ضابطه و شعار برخی از مسئولین در استفاده از کالای داخلی واستفاده همان افراد از کالای خارجی ، عدم تطابق حرف وعمل افرادی که قرار است ، برای عموم مردم تعیین تکلیف کنند ، سرانجام نادرست دولت نهم وبخصوص دهم که به جبهه اصولگرایان منتصب بوده واست ورفتار نفاق آلود برخی از مسئولین وافشای مکرر اختلاسها وسوء استفاده های مکرر از بیت المال وعدم برخورد جدی ومناسب با این قضایا نیز همان شرایط بدبینی وتمایل به جبهه مخالف در در برخی از افرادمومن وانقلابی ایجاد کرده است واین در نتیجه انتخابات هم موثر بوده واست.

3- با گذشت سالهای متوالی پس از پیروز انقلاب اسلامی ونمایان شدن واقعیت انقلاب وتبیین ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ، برخلاف انتظار متاسفانه روبروز شاهد بروز وظهور ناهنجاریهای فرهنگی واجتماعی هستیم ودرمقابل آن نوعی محدودیت کنترلی وقضائی برای نیروهای انقلابی وسیستم های بازدارنده بوجود می آید ونوعی اختلاف ودوگانگی در شرایط فعلی جامعه با دهه اول وشاید تابخشی از دهه دوم پس از انقلاب اسلامی دربین مردم شایع و رایج شده است وخود بخود موجب ابهام و دلسردی و نگرانی برخی از نیروهای (کم ظرفیت و سطحی نگر)از جبهه اصولگرائی شده است واین موضوع توانسته است یک بلاتکلیفی حضور در انتخابات و تشخیص در اصلح بودن رارقم بزند وتاثیر قابل توجهی در نتایج آراء را بخود اختصاص می دهد.

ترویج بدحجابی ونوعی بی حجابی وتبعات مفسده انگیز آن درسطح جامعه وبخصوص دربین جوانان ، تهیه وتوزیع مواد مخدر سنتی وصنعتی ودرگیر شدن بخش قابل توجهی از جامعه وبخصوص جوانان در این منکر اجتماعی وقانونی  وتبعات منفی آن دربین خانواده ها ، سیستم غلط اقتصادی درسطح بازار وگرایش ربوی آن درسیستم پولی وبانکی کشور ، رانت وقاچاق و واردات بی رویه وغیر قانونی و زد وبندهای سیاسی واجتماعی و خرید وفروش ونصب علنی وبدون مزاحمت(قانونی) گیرنده های ماهواره ائی درسطح جامعه ، فساد وبی بند وباری وماشینهای تک سرنشین سرمایه دار درحال حرکت با صدای بلند ناهنجار غیر اسلامی وغیر اخلاقی وباایجاد مزاحمت برای نوامیس مردم و بروز پدیده روابط نامشروع ازطرف این تیپ از افراد ، تهیه وتوزیع وبعضا علنی مشروبات الکلی ، فروشگاههای لباس مدرن خارجی و مارک ومانکن وضد فرهنگ اسلامی درسطح بازار وسایر موارد از این قبیل از ناهنجاریهائی است  که دامن جامعه اسلامی را گرفته وتوسط مسئولین مورد توجه برای کنترل وبرخورد قرار نمیگیرد و ازطرف دیگر دست وقدرت نیروهای مردمی وشبه سازمانی برای نهی از منکر وکنترل ومهار این فرآِیند روز بروز محدود وبسته تر میشود.

این موارد عوارض نامطلوبی درسطح جامعه وبرای نظام اسلامی دارد و در جبهه اصولگرائی ونیروهای انقلابی خدشه وشبه وابهام ونوعی عدم همراهی را درپی داشته است وهمچنان ادامه دارد ودر همه جا واز جمله در انتخابات می تواند اثر منفی داشته باشد ودر برخورد وگفتگوی  چهره به چهره این موارد مطرح شده است وبه همین دلیل رای به جبهه رقیب داده اند.

بخش سوم نواقص کاری وتبلیغاتی وبصیرت بخشی هادیان سیاسی ومبلغین  جبهه اصولگرائی

1-تمام مدعوین به سخنرانی ، تمام اهل منبر ، تمام هادیان سیاسی ، تمام مسئولین جلسات در همه جلسات ومداحان وهرکسی در هر موقعیتی دسترسی به میکروفون دارد  ، در مقدمه بحث وسخنرانی وجلسه وسخنوری حتما به ارزشهای دینی وانقلابی اشاره داشته باشند وموضوع سخنرانی وهدف از سخنرانی را به آن ارزشهای دینی وانقلابی ربط دهند ونوعی تکلیف شرعی والهی برای نیل به اهداف خود درسخنرانی را تبیین وتوجه داشته باشند.

انتخابات یعنی جهاد ، جهاد یعنی دفاع واینکه دربرابر هجمه دشمن دفاع واجب است ، درانتخاب تولی وتبری باید مورد توجه قرار گیرد  ودر قالب امر به معروف ونهی از منکر باید این امور مهم را به دیگران گفت ونهی از منکر نمود ، این یعنی انتخابات سالم والهی وعمل به تکلیف و نتیجه آن سعادت بشری در دنیا وآخرت است ، حتی اگر منتخب ما پیروز میدان نباشد واین مطلبی است که از آن غافل شده ایم ودر تابلوها ومقالات وبولتن ها وامثالهم بیشتر به امور واخبار سیاسی توجه شده است وبنوعی این ارزشها به دو دهه اول انقلاب سمت وسو داده شده است.

2- یکی دیگر از دلائل نارضایتی مردم وگرایش برخی ازآنها از این سمت به اصلاح طلبان بی اطلاعی از قانون اساسی موجود وشرح وظائف قوای سه گانه ورهبری وشورای نگهبان است که توقعات نادرست وخارج از چارچوب قانون اساسی برای افراد بی اطلاع موجب سرخوردگی آنها از نظام واز جبهه اصولگرائی شده است و این موضوع بدلیل عدم اطلاع نامبردگان ار قانون است که لازم تمام مدعوین به سخنرانی ، تمام اهل منبر ، تمام هادیان سیاسی وافراد موثر متناسب با موضوع سخنرانی به موارد قانونی آن مسلط بوده وبه اشاره کنند وبه آنچه مورد نظر مردم در اختلافات سیاسی واجتماعی است ، مثل شرح وظائف رهبری ، مدیریت سیستم دفاعی ونظامی کشور ، ایجاد  جنگ وصلح ، توافقات وقراردادهای بین المللی ونقش مجلس و کمیت وکیفیت اصلاح قانون اساسی  وشرح وظائف ریاست جمهوری وقانونگذاری وآنچه امروز مورد بهره برداری نادرست دشمن وجبهه اصلاحات قرار میگیرد شرح داده شود.

3-مسئولین وافرادی که برای موفقیت جبهه اصولگرائی برنامه ریزی وفعالیت دارند به این موارد توجه داشته باشند که محور سخنان سیاسی ومعنوی آنها صحیفه نور ووصیت نامه حضرت امام(ره ) ورهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ائی(حفظه الله) میباشد وضمن اینکه تمام فعالیت خود را با محوریت آن سمت وسو می دهند ، براین باور باشند که دشمن داخلی با حمایت دشمنان خارجی بصورت 24 ساعته ودر تمام ایام ودر طول سال در حال برنامه ریزی و در رصد امور وبرنامه ریزی هستند ولذا لازم است بی وقفه و بصورت مداوم در حال برنامه ریزی و مقابله وفعالیت باشند وبصورت مقطعی برای انتخابات در مدت دو3 ماه یاکمتر وبیشتر نتیجه نخواهد گرفت.

4-ازهمه ابزارهای موجود باید استفاده کرد ، شبکه های اجتماعی بستر مناسبی برای فعالیت دراین زمینه است ونباید درحاشیه به آن پرداخته شود ، بصورت تخصصی ، هدفمند وسازمانی مورد توجه واقدام قرار گیرد واین همان چیزی است که درانتخابات این دوره وانتخابات سال 1392 مورد بهره برداری جبهه اصلاحات قرار گرفته بود ویکی از موفقیت های آنها همین امکانات بود ، این ازمواردی است که فعلا در چارچوب جبهه اصولگرائی بصورت جدی مورد توجه نمیباشد.

5-وحدت وهمپوشانی ویک صدائی وهماهنگی تمام سازمانها، احزاب وگروهها، جریانات وافراد موثر در جبهه اصولگرائی خوب ومفید وموثر است ، اما ذکر دونکته در اینجا ضروری است ، اول اینکه باید فضا وظرفیت مناسب برای سایر جریانهای همسو در محیطهائی که امکان پوشش جریانات موثر وجود ندارد فراهم گردد وهمه مردم وهوادارن فقط به سمت وسوی یک جریان(مثبت) سوق داده نشود و برای حفظ وحدت وهمگرائی تلاش نمود ، آن جریانات را سر خط آورد ودوم اینکه فضا وبستر جریانات اصلی محدود وبسته نباشد تا عضو گیری وهمکاری وحضور سایر مردم در طبقات مختلف ازصفر تا 100 برای این اجتماعات و جریانات فراهم گردد ویکی از کم کاریهای جبهه اصولگرائی در این انتخابات محدود وبسته عمل کردن برخی از جریانات خوب ومناسب مثل جمنا بود ویا از طرف دیگر محدود کردن سازمانی وتشکیلاتی برخی از عناصر موثروهمسو در انتخابات با این جریان سیاسی همسو بوده است..

6-مطالبات ونیازهای مردمی ، ارائه برنامه شایسته ومناسب برای آن مطالبات ونیازهاست ، پاسخگوئی منطقی به شبهاتی که جبهه مقابل ایجاد میکند، توجه دادن همه فعالیتها وهمه امور به هدف از فعالیتهای  انسان و تشکیل جامعه اسلامی وانقلابی بادرنظر گرفتن راهبرد اسلام وانقلاب در انتخابات ، ایجاد روحیه وتلاش برای مطالبه گری مردمی از مسئولین ، تشکیل اطاق فکر واندیشه ورز دائمی با حضور نخبگان وخواص موثر وکارشناس ، تبیین وافشای اهداف دشمن از دوقطبی کردن جامعه توسط دشمن وجبهه مخالف ، استمرارگفتمان ولایت ، تقویت وتوسعه وگسترش تمام مناسبتهای ملی ، مذهبی ، تاریخی ، سیاسی ومذهبی در طول سال وبهره برداری شایسته ومناسب از همه ظرفیتهای مربوط به آن مناسبت از مواردی است که باید در تبلیغات انتخاباتی بهتر وشایسته مورد توجه عموم مردم قرار داده شود که در این دوره مورد قصور وکوتاهی قرار گرفت.

7- تمام مدعوین به سخنرانی ، تمام اهل منبر ، تمام هادیان سیاسی ، تمام مسئولین جلسات در همه جلسات ومداحان وهرکسی در هر موقعیتی دسترسی به میکروفون دارد، در هر برنامه ائی از حمله مستقیم به عوامل وعناصر جبهه مقابل(اصلاحات) و همچنین از دفاع مستقیم از عوامل وعناصر جبهه خودی خودداری نمایند وبا ذکر مبانی وراهبرد اسلامی وتوجه به شرع واخلاق وقانون وبیان مصداقهای عینی در سطح جامعه وبصورت غیرمستقیم  و با روش منطقی افراد ومردم را به سمت وسوی جریان سیاسی انقلابی واسلامی سوق دهند وبجای حمله به افراد خاص ویا دفاع نمودن از فرد مورد نظر در جهت افزایش سطح اطلاعات عمومی واعتقادی مردم برنامه ریزی وتلاش نمایند.

8- مردم ازهمه اخبار واکثر قراردادهای بین المللی وموضوعاتی مثل برجام وقرارداد کرسنت ، fatf.icp و2030 وسایر قراردادهای اقتصادی وسیاسی وخرید هواپیما وپرداخت خسارت در فروش مجانی گاز به ترکیه  ودیگر اقدامات اقتصادی وبین المللی خبر دارند.

مردم ارمواضع مسئولین اصلاح طلب در برابر حمایت از حزب الله لبنان و مسلمانان غزه وبحرین ویمن ونیجریه وسایر ملتهای مسلمان ومظلوم و همچنین فعالیتهای دفاعی وموشکی سپاه پاسداران خبر دارند وپرداختن به آنها در سخنرانیها فقط وقت مردم را میگیرد ، درجلسات بصیرتی و درتوجیه وبرخورد با مردم بایدبااشاره کوتاه براین موضوعات اثرات ودستاوردها ونتایج آن وبخصوص راهبرد دراز مدت دشمنان خارجی وهمراهی اصلاح طلبان وافراد نفوذی با آن راهبرد در دراز مدت ودر مقایسه با راهبرد اسلامی باید مورد توجه قرار داده شود.

هدف اصلی ونهائی دشمنان ازبین بردن اسلام ناب محمدی(ص)است وکاری به جریانات سیاسی داخلی کشور ما ندارند واگر از جبهه اصلاحات دفاع می کنند ، بدلیل نزدیکی مواضع این جبهه با دیدگاههای آنان است و باید ترفندها دشمن از جنگ سخت ، جنگ نیمه سخت وجنگ نرم وجنگ هوشمند وبخصوص نفوذ را در این راستا موشکافی نمود

9-کسب آراء 16 میلیونی وبصورت متحد توسط جبهه اصولگرائی خوب است وشاید این حداکثر ظرفیت امروز جبهه اصولگرائی با شرایط ذکر شده میباشد، اما با رفع مشکلات وموارد ذکر شده در سه بخش مورد نظر که بصورت خلاصه وکلی به آن پرداخته شد،  امکان افزایش آن تا سقف نهائی وپیروزی در انتخابات 1398 مجلس شورای اسلامی و انتخابات 1400 ریاست جمهوری دور سیزدهم ممکن خواهد شد.

واژه ها

 

1-

 

 

حزب

جمهوری

اسلامی

ایران

جامعه روحانیت مبارز تهران وبنوعی جامعه مدرسین حوزه علمیه- راست

جامعتین

اصولگرا

جامعتین

اصولگرا

اصولگرا

خودی

هنجار و ارزشی

حزب الله

اسلام ناب محمدی(ص)

انقلابی

و

مومن

2-

راست-سلطنت طلب

چپ-کمونیست

التقاط-

فرق ومذاهب-

روشنفکران غربگرا

دوران اول انقلاب اسلامی

مجمع روحانیون مبارز-چپ

جبهه دوم خرداد

وکارگزاران وجبهه مشارکت

جبهه دوم خرداد

اصلاحات امریکائی

غیرخودی

ناهنجار وغیر ارزشی

حزب الشیطان

اسلام رحمانی- اسلام اعتدالی- اسلام امریکائی(لیبرال- سکولار- لائیک- تکنوکرات- اسلام پادشاهی قبل ازانقلاب)

غیر انقلابی وضد انقلاب

ومشرک

منافق

کفر

 

  • حسن مومنیراد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی