دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

سالهاست بودکه جهان در دست دوابرقدرت شرق وغرب مورد استعمارواستثمارقرارگرفته بود وهمه ی دار وندار آنها مورد غارت وچپاول این دوابرقدرت قرارگرفته بود، باپیروزی جمهوری اسلامی ایران با مبانی اعتقادی اسلام ناب محمدی(ص) با شعارنه شرقی ،نه غربی ، جمهوری اسلامی باایدئولوژی متفات باآنها وایجاد وضعیت سیاسی با استراتژی اسلامی و بروز نوعی قدرت فراگیر ودرعین حال غیر وابسته به شرق ویا به غرب موجب نگرانی وایجادزنگ خطر برای دوابرقدرت مذکور گردید وبا فروپاشی شوروی سابق وقدرت شرق ، امریگائیها احساس کردند تنها قدرت موجود درجهان هستندوبه نوعی کدخدائی بردهکده کوچک جهانی میباشند ودنبال منافع آن بودن ولیکن بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی باوحدت وایمان مردم واطاعت از ولی فقیه وبخصوص با صدور انقلاب اسلامی ایران با ارزشهای دینی وانقلابی ملت ایران وبیداری اسلامی ازپی صدور انقلاب درسایرکشورهای مسلمان منطقه وحتی غیر مسلمان ودرعین حال مظلوم سایرمناطق ،بتدریج منافع استعماری واستثماری غرب وصهیونیست بین الملل و موجودیت دولتهای دست نشانده غربی و دولت اسرائیل غاصب به خطر افتاد واین موضوع امریکائیها رابرآن داشت که بصورت علنی وبصورت وسیع وعمیق تر از گذشته با تحریک سایر دولتهای مزدور داخلی وخارجی وگروههای غیر اسلامی وتحریک قومیتهای محلی ومتاسفانه تاحدودی بنام اسلام( اسلام امریکائی) باایجادجنگ ودرگیریهای محلی، قومی، فرقه ای و مذهبی ازگسترده شدن عمق صدور انقلاب ایران واسلام گرائی جلوگیری کنند وبا برخورداری وبهره گیری از ابزارهای بین المللی نیز در تشدید محدودیتها وتحریمها علیه انقلابیون وگرایشهای اسلامی(اسلام ناب محمدی(ص)) جلوگیری نمایند و با سیاست انگلیسی بامعرفی چهره نادرست خود ، دشمن اصلی در این حوادث و درگرفتاریهای منطقه را گروهها وجریانات وابزارهای درگیر دردوجبهه حق وباطل معرفی نمایند وخود را بعنوان خیرخواه ویادشمن غیر اصلی جابیندازند واین درصورتی است که دشمن اصلی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان امریکا واسرائیل و دولتهای همدست با آنها دراروپا ودرمنطقه هستند وسایر فعالان و درگیر در جبهه مقابل ، عناصر وایزارهای دست نشانده آنها واز دشمنان فرعی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان میباشند وملتهای مسلمان وآزاده وبا بصیرت باید اولا دشمن اصلی از فرعی را تشخیص دهد و تمام دفاع وتهاجم خود را متوجه دشمن اصلی بنمایند- غافل نمانیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
نویسندگان

دو نکته نیز در این ردیف وجود دارد ،  تمامی  فیض برندگان اززیارت علی بن موسی الرضا (ع) مؤمنان هستند که قبلاً اینگونه افراد توصیف شدند و دوم عارفین به حق امام رضا(ع) که این هم  ،  خلاصه  مجری و عامل به تمام فرائض و دستورات دین مبین اسلام در قرآن کریم ( واجبات و محرمات )  است .

-آنچه تاکنون درخصوص زیارت کردن ودرخصوص اموات  در تمام موارد (وبویژه ردیف 28 ) توضیح داده شده است در اینجا نیز صدق می کند.

-زیارت و توسل به پیغمبر (ص) و ائمه (ع) که امری جداگانه و از نیازهای بشر است و تا حدودی توضیح داده شده است و این مهم ماوراء زیارت اهل قبور است.

نکته بسیار مهم این است که همه این اعمال مستحبی است وانجام عمل مستحبی از مؤمنین برای مؤمنین ( زنده و مرده ) است و اینکه خصوصیات مؤمنین قبلاً در انجام واجبات و ترک محرمات توضیح داده شده است و به همین دلیل شامل افراد غیر مؤمن نخواهد شد.

در بین مردم و مدعیان به پیروان و معتقدان به دین مقدس اسلام  بعضاً اعمال و رفتاروکرداری مشاهده می شودکه بطورمستقیم اشاره ای به آن درقرآن کریم و نهج البلاغه و همچنین مفاتیح الجنان نشده  است ولیکن این اعمال و رفتار بعنوان امور مستحبی مورد توجه  این مردم ( مسلمان ) قرار گرفته است و انجام آنها در بین آنها و بخصوص از طرف خانمها ترویج وگسترش یافته است  و اگر به این موارد در سایر منابع دیگر اشاره شده است لازم است مورد تحقیق و تطبیق و بررسی قرار گیرند.

پرداختن به اموری که رضایت خداوند در آن نیست و بر علیه بندگان ( خوب و مسلمان ) خداوند باشد و به منظوربرخورد با دیگران ودعا و نفرین کردن برعلیه آنها باشد  و شرایط بیان شده در قرآن کریم و دستورات و فرائض آن و اگر واجبات و محرمات را می دانند ولی توجهی به آنها  نمی کنند و یا فرائض اصلی برای آنها بی اهمیت  میباشد  ولیکن موقعیت آنها طوری شده است که (بدور از ریا و خود نمائی و با رعایت دقیق  شرایط و ضوابط آن  و بقول خودشان برای رضایت خداوند)مستحبات راانجام    می دهند،همانند اینکه کافری عمل خیری راانجام بدهد ،با این تفاوت که تمام ثواب وارزش ومحسنات واجروپاداش این اعمال و رفتار ( مستحبی) برای اینگونه مردم  ، به اندازه ذره ای از عذاب و مجازات و عواقب ناگواری را  که به موجب ترک واجبات و انجام محرمات  شامل حال  خود کرده اند ، نمی تواند باشد و نهایتاً عذاب آخرت ( با تخفیف نامحسوس از اعمال و رفتار مستحبی ) جزای این افراد است وآتش جهنم گریبان آنها را خواهد گرفت ( والله اعلم). مطالب نهج البلاغه ونظرات مفاتیح الجنان در این زمینه  رعایت نشود ومد نظر قرار نگیرند  ،  این امور نوعی گناه و اسراف است و نه اینکه صاحب باصطلاح نذر به نتیجه  مثبت و دلخواه نخواهدرسیدبلکه گناهی رامرتکب شده است وبایدمنتظر عواقب دنیوی و اخروی آن باشد.

نتیجه گیری نهائی درمورد جایگاه مستحبات

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه قسمت دهم

48- حضرت امام صادق (ع) فرمود سلمان درک کرد علم اول وآخر را ، او دریائی است که هرچه از او برداشته شود تمام نشود و او از ما اهلبیت است و برای او شوق زائرین و رغبتشان به زیارت آن جناب کافی است ، تأمل در اختصاص و امتیازش در میان تمام صحابه و جمیع امت ، باینکه حضرت امیر المؤمنین(ع) در یک شب ازمدینه بمدائن رفت و بدست مبارک او را غسل داد و کفن نمود و نماز گذارد بر او با صفوفی از ملائکه و همان شب به مدینه مراجعت نمود ، زهی به شرافت مودت ومحبت به خانوداه رسالت که انسان را به این مرحله از جلال و عظمت       می رساند

 49- از ابوحمزه ثمالی روایت شده که چون حذیفه خواست وفات کند فرزند خود را طلبید و وصیت کرد او را به عمل کردن به این نصیحت های نافعه ،  فرمود ای پسر جان ظاهر کن مأیوسی ازآنچه که در دست مردم  است که در این یأس غنا و توانگری است و طلب مکن از مردم حاجات خود را که آن فقر حاضر است و همیشه چنان باش که  روزی که در آ ن هستی بهتر باشی از روز گذشته ات و هر وقت نماز می کنی چنان نماز کن که گویا نماز وداع و نماز آخر است و مکن کاری را که از آن عذر بخواهی و بدانکه در جنب حرم سلمان مسجد جامع مدائن است که منسوب است به حضرت امام حسن عسگری (ع) که آن را ساخته یا در آنجا نماز خوانده ، معلوم نیست از فیض دو رکعت نماز تحیت در آن محل شریف خود را محروم نکن.

50- از حضرت رسول (ص) منقولست که فرمود زود باشد که پاره ای از تن من در زمین خراسان مدفون گردد و هیچ مؤمنی زیارت نکند او را مگر آنکه حق تعالی بهشت را از برای او واجب گرداند و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند و... وحضرت امام رضا (ع) فرمود .... و هر مؤمنی که مرا زیارت کند پس بر روی او قطره از باران برسد و حق تعالی جسد او را بر آتش جهنم حرام گرداند و... و از امام محمد تقی (ع) روایت کرده که فرمود من ضامنم از جانب حق تعالی بهشت را از برای هر که زیارت کند قبر پدرم را به طوس در حالیکه عارف به حق آن حضرت باشد و... واز امام علی نقی (ع) منقولست که فرمود ، هر که حاجتی دارد زیارت کند قبر جدم حضرت امام رضا (ع) حال آنکه غسل کرده و دو رکعت نماز گذارد و در قنوت نماز حاجت خود را طلبد ،  پس بدرستیکه مستجاب شود مگر آنکه از برای گناهی یا قطع رحمی سؤال کند و بدرستیکه موضع قبر آن حضرت بقعه ایست از بقعه های بهشت و هیچ مؤمنی او را زیارت     نمی کند مگر آنکه حق تعالی او را از آتش جهنم آزاد می کند و داخل بهشت می گرداند

     قابل توجه اینکه علاوه بر نکاتی که تاکنون در سراسر مطالب این کتاب در خصوص زیارت بزرگان دین و اهل بیت بیان شده است ، دو نکته نیز در این ردیف وجود دارد ،  تمامی  فیض برندگان اززیارت علی بن موسی الرضا (ع) مؤمنان هستند که قبلاً اینگونه افراد توصیف شدند و دوم عارفین به حق امام رضا(ع) که این هم  ،  خلاصه  مجری و عامل به تمام فرائض و دستورات دین مبین اسلام در قرآن کریم ( واجبات و محرمات )  است .

 51- از حضرت امام حسن عسگری (ع) روایت شده که فرمود،  هرکه قبر من را در سر من رأی  زیارت کند امان است از برای اهل دوجانب از بلاها و عذاب خدا ،  مجلسی اول، اهل دو جانب را به شیعه و سنی  معنا  کرده  و فرمود که برکت  آن حضرت دوست و دشمن را احاطه فرموده است چنانچه قبر کاظمین سبب امان بغداد شد .

     نکته خیلی مهم در این مطلب این است که دین اسلام و همچنین پیغمبر (ص) و اهل بیت او(ع) همگی برای تمام مردم  (ازدوست و دشمن) مایه خیر و برکت  هستند و برکت  در تولای آنهاست ، لذا دشمنان می توانند در دنیا از وجود آنها و بیانات و دستورات آنها استفاده نمایند و با توبه واصلاح ازگذشته خود نیزاز برکت آنها بهره مند شوند و این نکته ای است که خداوند منان ، در دلیل  به تأخیر انداختن  عذاب کفار و همچنین موکول کردن آن به دنیای  دیگر  برای کافران متذکر شده است.

 52- ازحضرت امام صادق (ع) روایت شده که فرمود ، وحی فرستاده حق تعالی بسوی پیغمبری از پیغمبران خود که بگو به مؤمنین  ، که نپوشند لباس دشمنان مرا و نخورید مطاعم دشمنان را و نروید بر مسلکها و راههای دشمن من  ،  پس دشمنان من خواهید بود همچنانکه ایشان دشمنان منند و مانند روایتی که از حضرت رسول (ص) منقولست که فرمود شارب را از ته بگیرید و ریش را بلند بگذارید و به یهودیان و گبران خود را شبیه مگردانید و نیز فرمود گبران ریشهای خود را چیدندو سبیلهای خود راگذاشتند و...

     نکته مهم اینکه ، فرد مسلمان در هر عمل و هر گونه رفتار باید  منطبق با عقاید و دستورات و فرائض دین اسلام وقرآن کریم و پیامبر(ص) و اهل بیتش(س) عمل نماید و در غیر اینصورت بعید نیست که این انسان ازدایره مسلمانان خارج شود و در گردونه دشمنان اسلام قرار گیرد.

 53- سید بن طاوس در مصباح الزائرفصلی در اعمال سرداب مقدس ایراد کرده و در آن شش زیارت نقل کرده و  از آن فرموده  .....  و ملحق می شود به این فصل دعا ندبه و زیارتی که مولای ما صاحب الزمان (ع) هر روز به آن زیارت کرده باشد بعد از نماز صبح و آن زیارت هفتم حساب می شود و دعای عهدی که امر شده به تلاوت آن در حال غیبت و دعائی که آنرا بخوانند در وقتیکه از آن حرم شریف می خواهند برگردند پس شروع کرده به ذکر این چهار امر ،  اول دعا ندبه است  و دوم زیارتی است که هر روز بعد از نماز صبح  مولای ما صاحب الزمان (عج)به آن زیارت کرده می شود سوم دعای عهد است و از امام صادق (ع) منقولست که هرکه چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدا او را از قبر بیرون آورده که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه هزار حسنه  او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو نماید و چهارم دعائی که از امام رضا (ع) نقل شده است

 54- در ارتباط با زیارت جامعه و مکان خواندن آن که در زیارت هریک از ائمه (ع) یا مطلق مزارهای شریفه مقدسه مانند مراقد انبیاء و اوصیاء (ع) ، در کتاب کافی وتهذیب وکامل الزیارة نقل شده و در همه کتب بعد از زیارت مذکور است،این کلماتی که ذکر شد مجزی است و در همه زیارتها، بسیارصلوات بر محمد و آل محمد(ص)،  و نام می بری یک یک را بنامهای ایشان و بیزاری میجوئی از دشمنان ایشان و اختیار می نمائی هر دعائی را که خواهی از برای خود و مؤمنین و مؤمنات .

    قابل توجه : محور این دعاها نیز مؤمنان هستند ودوست بودن با دوستان خدا وند و دشمن بودن با دشمنان آنها ( در عمل ) واعتراف کردن به  آن  و سپس دعا نمودن برای خود و سایر مؤمنان.

 55- در ارتباط با زیارت پیغمبران عظام (ع) بدانکه تکریم و تعظیم انبیاء (ع) عقلاً و شرعاً لازم است ودرارتباط با زیارت امامزادگان عظام و شاهزادگان عالیمقام که قبورشان محل فیوضات و برکات و موضع نزول رحمت و عنایت الهیه است و علمای اعلام تصریح فرموده اند باستحباب زیارت قبور ایشان و در ارتباط با زیارت قبور مؤمنین شیخ ثقه جلیل القدر جعفر بن قولویه قمی از عمروبن عثمان راضی روایت کرده که گفت شنیدم از حضرت ابوالحسن امام موسی بن جعفر (ع) که می فرمود هر که قادر نباشد به زیارت ما ، پس زیارت کند صلحاء از موالیان ما را تا نوشته شود برای او ثواب زیارت ما و کسیکه قادر نباشد بر صله و نیکی بما ، پس صله و نیکی کند با صالحان  و موالیان ما تا برای او نوشته شود ثواب صله و نیکی برما و نیز بسند صحیح روایت کرده محمد ابن احمد یحیی الاشعری که گفت من در فید که اسم منزلی است در طریق مکه با علی بن بلال روانه شدیم سر قبر محمد ابن اسماعیل بن بزیع پس علی بن بلال برای من گفت صاحب این قبر برای من روایت کرد از حضرت امام رضا(ع) که فرمودند هر که بیاید به نزد قبر برادر مؤمن خود ودست بر قبر گذارد و هفت مرتبه سوره اناانزلنا را بخواند ایمن گردد در فزع اکبر یعنی از ترس بزرگ روز قیامت و نیز بسند صحیح منقولست که عبدالله بن سنان بحضرت امام صادق (ع) عرض کرد که چگونه باید سلام کرد به اهل قبور فرمود که می گوئی : السلام علی .....یعنی درود بر اهل این دیار از مؤمنین و مسلمانان ، شما پیشروان ما بودید و شما از ما سبقت گرفتید و ما هم انشاءالله به شما ملحق خواهیم شد و از امام حسین (ع) روایت شده چون داخل قبرستان شدید بگوید : اللهم .... یعنی خدایا پروردگارا این اوراح از دنیا گذشته و تنهای پوسیده و استخوانهای پوسیده و تباه شده که بیرون رفتند از دنیا در حالیکه به حضرت تو ایمان داشتند،  ووارد ساز بر آنها آسایش و رحمت خود را و سلامی از من ، که برای او حسنات بعدد خلق از آدم تا قیامت بنویسند و حضرت امیر المؤمنین (ع) منقولست که هر وقت داخل قبرستان شدید بگوئید : السلام علی ..... یعنی درود بر گویندگان لا اله الا الله از طرف گویندگان لا اله الا الله ای اهل لا اله الا الله بحق لا اله الا الله بما بگوئید که شما چگونه یافتید بهره ثواب گفتار لا اله الا الله که معبودی نیست جز خدا بحق لا اله الا الله بیامرز برای هر که گفت لا اله الا الله و محشور کن ما را در گروه گویندگان لا اله الا الله  و محمد فرستاده خداوعلی ولی الله وحدیث دیگری ازفصیل که گفت هر که بخواند سوره انا انزلنا را هفت مرتبه نزد قبر مؤمنی حق تعالی ملکی بسوی او فرستد که عبادت کند خدا را نزد قبر او و بنویسد حق تعالی از برای میت ثواب این عمل ملک را چون از قبرش مبعوث شود به هیچ هولی از اهوال قیامت نگذرد مگر آنکه حق تعالی بگرداند آن هول را از او بسبب آن ملک تا خدا او را داخل بهشت گرداند و روایت دیگری از محمد بن مسلم که گفت بخدمت حضرت امام صادق (ع) عرض کردم که مردگان را زیارت بکنیم فرمود بلی گفتم آیا آنها میدانند که ما به زیارت آنها رفته ایم فرمود بلی قسم بخدا می دانند و بین قبرهای مؤمنین بخوان یازده مرتبه قل هو الله احد را و هدیه کن آنرا بر ایشان به تحقیق که روایت شده که حق تعالی بعدد مردگان ثواب می دهد و درجامع الاخبار نقل است که بعضی از صحابه از حضرت رسول (ص) نقل کرده اند که آن حضرت فرمود هدیه بفرستید برای مردگان خود، پس گفیتم که چیست هدیه مرده ها فرمود: صدقه و دعا و فرموده  : ارواح مؤمنین می آیند هر شب جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه ها و منزلهای خود و فریاد می کنند هریک از ایشان به آواز حزین با گریه ، ای اهل من و اولاد من ای پدر من و ای مادر من و خویشان من مهربانی کنید بر ما به آنچه بود در دست ما و عذاب و حساب او بر ماست و نفعش برای غیر ما و هریک فریاد می کنند خویشان خود را ، مهربانی کنید ما را به درهمی یا به قرص نانی یا به جامه که خداوند بپوشاند شما را از جامه بهشت ، پس گریست رسول خدا (ص) و گریه کردیم ما و آن جناب از روی گریستن قدرت بر سخن گفتن نداشت پس فرمود: اینها برادران دینی  شمایند که خاک پوسیده شده اند بعد از سرور و نعمت  ،  پس ندا می کنند بعذاب و هلاکت بر جانهای خود ومی گویند وای بر ما اگر انفاق می کردیم آنچه را که در دست ما بود در طاعت و رضای خداوند محتاج نبودیم بسوی شما پس بر می گردند با حسرت و پشیمانی وفریادمی کنند زود بفرستید صدقه مردگان را وبدانکه زیارت قبور مؤمنین ثواب دارد و علاوه بر آن فوائد عظیمه برآن مترتب است  که باعث عبرت و آگاهی و زهد وبی میلی به دنیا و رغبت به آخرت می شود و در وقت اندوه بسیار و شادی بسیار باید به قبرستان رفت پس عاقل آن است که در قبرستان عبرت بگیرد از اموات تا حلاوت دنیا از دلش بیرون رود و شهد کالای دنیوی در کامش تلخ شود و تفکر کند در فنای دنیا و تقلب احوال آن و بخاطر بیاورد که او نیز عنقریب مثل ایشان خواهد گشت و دستش از عمل کوتاه و باعث عبرت دیگران شود 

     نکات مهمی در این بحث وجود دارد :

-آنچه تاکنون درخصوص زیارت کردن ودرخصوص اموات  در تمام موارد (وبویژه ردیف 28 ) توضیح داده شده است در اینجا نیز صدق می کند.

      -زیارت و توسل به پیغمبر (ص) و ائمه (ع) که امری جداگانه و از نیازهای بشر است و تا حدودی توضیح داده شده است و این مهم ماوراء زیارت اهل قبور است.

    - زیارت اموات و رفتن به قبرستان با این شرایط مفید خواهد بود که اولاً عاملین به آن باید مسلمان واقعی باشد ،  دوم اینکه  شخص مرده از صلحاء و موالیان و از برادران دینی  و گوینده و اهل لا اله الا الله  و همچنین دانا و مؤمن به رسالت پیغمبر(ص) و ولایت علی (ع) باشد ، که بیان خصوصیات این افراد تکرارمرتب مطلب در فواصل مختلف کتاب است .

     - هدیه برای مردگان صدقه است که خصوصیات صدقه نیز قبلاً در مستحبات قرآن کریم بیان شده است.

    - مردگان می گویند اگر(خودشان درزمان حیات و در دنیا)  صدقه می دادند و انفاق می کردند وضعیت بهتری داشتند و( پس از مرگ از بازماندگان ) درخواست می کنند که ازآنچه مال آنها بوده است وخودشان انفاق نکرده اند وفعلاً در اختیار دیگران است انفاق شود.

    - رفتن به قبرستان و دیدار (اموات) برای اموات وهمچنین برای دیدار کننده ثواب دارد و علاوه بر آن موجب عبرت و آگاهی و بی میلی به دنیا و رغبت به آخرت ( افراد زنده) می شود و عاقل آن است که عبرت بگیرد.

 56- درحدیث قدسی است که(خداوند می گوید)ای محمد،بگو به کسانی که  می خواهند تقرب بجویند بسوی من بدانیدازروی یقین که این کلام افضل است که تقرب می جویند به سبب آن بسوی من بعد از فرائض و آن کلام این است اللهم .....    نکته مهم این حدیث این است که پرداختن به مستجب بعداز فرائض ( رعایت واجبات و محرمات ) برای تقرب به خدا ذکر شده است.

 57- در آداب زیارت به نیابت این است ، ثواب زیارت رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) را هدیه به روح مقدس هر یک ازایشان می توان کردوهمچنین به روح هریک از مؤمنان هدیه  می توان کرد و زیارت به نیابت ایشان می توان نمود ، چنانچه بسند معتبر منقولست که داود صرمی به حضرت امام علی نقی (ع) عرض کرد که من پدر ترا زیارت کردم و ثوابش را برای تو قرار دادم، امام فرمود ، که ترا از جانب خدا اجر و ثواب عظیم است و از جانب ما حمد و ثنا و در حدیث دیگر منقولست که امام علی نقی (ع) شخصی را فرستاد به حایر امام حسین (ع)که از برای او زیارت و دعا کند و بسند معتبر از حضرت امام موسی بن جعفر(ع) منقولست که چون به زیارت مرقد منور رسول خدا(ص) بروی و از اعمال زیارت فارغ شوی دو رکعت نماز بکن و بایست نزد رسول خدا (ص) و بگو : السلام ... یعنی  درود بر تو ای رسول خدا از پدرم و مادرم و همسرم وفرزندانم و کسانم و از همه اهل شهرم  ، از آزاد و بنده آنها و سفید و سیاهشان پس بهر کسی از اهل بلد  خود بگوئی که من به نیابت تو به پیغمبر سلام دادم صادق خواهی بود و در بعضی از روایات وارد است که بعضی از ائمه طاهرین (ع) سؤال نمودند از مردی که دو رکعت نماز       می کند یا یک روز روزه می دارد و یا حج و یا عمره بجا می آورد یا زیارت می کند رسول خدا (ص) را و یا یکی از ائمه طاهرین (ع) را و ثواب آنرا از برای پدر و مادر خود یا برادر مؤمن خود هدیه می کند ، آیا اورا ثوابی است ؟ فرمود که ثواب آن عمل به آن شخص می رسد بی آنکه از ثواب آن چیزی کم شود .

       نکته بسیار مهم این است که همه این اعمال مستحبی است وانجام عمل مستحبی از مؤمنین برای مؤمنین ( زنده و مرده ) است و اینکه خصوصیات مؤمنین قبلاً در انجام واجبات و ترک محرمات توضیح داده شده است و به همین دلیل شامل افراد غیر مؤمن نخواهد شد.

 58- از اول تا آخر مفاتیح الجنان در تمام ادعیه و زیارات و آنچه به خواندن و گفتن و انجام آنها سفارش شده است بدون استثناء تماماً در حول محورهای ذیل خلاصه شده اند:

الف- ایمان به خداوند منان و اعتراف به وجود ووحدانیت و شایستگی و عظمت او برای عبادت و همچنین اعتراف و بیان  به قدرت و توان و آگاهی او از عملکرد انسان

ب- ایمان واعتراف به معجزه قرآن کریم ورسالت انبیاء وبخصوص رسالت پیامبراسلام (ص) و امامت و ولایت ائمه (ع) و همچنین ایمان و اعتراف به حقانیت و وجود دین مبین اسلام.

ج- ایمان و اعتراف به وجود قیامت و بهشت و جهنم واینکه انسانها با اعمال و رفتار و اعتقادات خود می تواند سرنوشت خود را برای آنجا ( در دنیا ) تعیین کنند.

د- اعتراف به کوتاهی در عبادت  نمودن خداوند و انجام دادن گناهان وهمچنین عدم انجام واجبات   و اداء حق الناس و همینطور بجا نیاوردن حق و حقوق باریتعالی  در برابر آن همه نعمت که او به انسان ارزانی بخشیده است

ه- اظهار و اعلام توبه از گذشته بد خود و نسبت به گناهانی که از او سر زده است

و- درخواست عفووبخشش و گذشت و عنایت حق تعالی نسبت به  گناهان و گذشته بنده خودو پذیرش توبه اووقول دادن انسان نسبت به عدم تکرار آنها (در آینده با شاهد و ناظر قرار دادن دعا و توسل به مستحبات ) و به منظورجبران گذشته.

ز- شاهد و واسطه قرار دادن انبیاء و اوصیاء و اولیاء و مقربین درگاه حق تعالی به منظور وساطت و شفاعت او در برابر خداوند منان با توجه اعلام وضعیت خود  و شاهد بودن آنها بر انجام توبه و استغفار و پشیمانی و ندامت .

ح- درخواست اعطاء و زیادت در نعمتهای دنیوی و اخروی  از خداوند برای سایر مؤمنین و مؤمنات و برای خود و همه مردم

ط - پرداختن به مستحبات برای ضمانت در مقید و محکم بودن در انجام واجبات و از بین بردن زمینه و عوامل منکرات و محرمات و نزدیکتر شدن به خداوند منان

ی- بیزاری جستن ازدنیاوبیرون کردن حب دنیاازدل انسان در صورت دادن نعمت در دنیا

 59- در بین مردم و مدعیان به پیروان و معتقدان به دین مقدس اسلام  بعضاً اعمال و رفتاروکرداری مشاهده می شودکه بطورمستقیم اشاره ای به آن درقرآن کریم و نهج البلاغه و همچنین مفاتیح الجنان نشده  است ولیکن این اعمال و رفتار بعنوان امور مستحبی مورد توجه  این مردم ( مسلمان ) قرار گرفته است و انجام آنها در بین آنها و بخصوص از طرف خانمها ترویج وگسترش یافته است  و اگر به این موارد در سایر منابع دیگر اشاره شده است لازم است مورد تحقیق و تطبیق و بررسی قرار گیرند.

    این  اعمال و رفتار  از باب نمونه و مثال و بطور سر بسته و کلیدی عبارتند از:

   - نذر و کشتن گوسفند و توزیع آن در بین فامیل و اقوام و همسایه ها ، تهیه و تدارک امکانات و لوازم برای پختن آش و نام گذاری آن بنام یکی از معصومین و یا یکی از بزرگان مکتب شیعه وتوزیع انواع آن ، تهیه و تدارک و طبخ انواع غذاها و پهن کردن سفره و دعوت اقوام و همسایه ها بر سر آن و نام گذاری آن به همان ترتیبی که ذکر شد و انجام مراسم مخصوص و مربوط به اسم سفره و بعد از آن صرف غذا و توزیع بقیه آن بین سایر افراد محل ،  نذر کردن و تهیه و تدارک امکانات و تهیه انواع شربت وهمچنین پختن وتوزیع سمنو و همچنین شله و حلوا وکیک و نان وشیر وشیرمال وهمینطور خرید و تهیه بیسکویت و تنقلات و خرما و گز و شیرینی  و میوه و... پخش و توزیع آن در اماکن و دسته جات مذهبی  و در بین اقوام و اهل محل و همچنین نذر کردن برای روضه خوانی و پرداخت پول به مداحان و مرثیه خوانان برای خواندن آن روضه ، نذر کردن پول به یاد اموات دارای نام و نشان در بین  گذشتگان از مسلمانان و بخصوص  اموات وابسته  به سادات   و بزرگان مکتب شیعه و دادن این پول به افراد مستمند و فقیر و همچنین نذر کردن قرائت قرآن برای اموات از بستگان و از اموات مذکور و دادن پول برای قرائت آن  به قاریان ، همچنین روی آوردن به افراد منتسب به  صاحبان ( به ظاهر و باصطلاح) علوم ادعیه و مستحبات و همینطورافرادی که واقعاً اهل این علوم میباشند و مطرح کردن گرفتاری خود  در نزد آنان و در خواست شفا و رفع شدن مشکل از طریق ادعیه و امثالهم و پرداخت پول ازبابت آن و دریافت کتبی دعای مورد نظر  به همراه روش استفاده و بهره برداری از آن برای شفا یافتن و بهره مند شدن از آن برای حلال مشکلات ، نذر کردن پول و مواد غذائی و امثالهم برای قبور و عتبات عالیات و تأمین و پرداخت آن به متولیان و یا انداختن و تحویل دادن آن به مسئولین در محل ضریح آن عتبات ونذر کردن برای ایجاد نمودن مجلس عزا و همینطور مجلس دعا  در منزل خود و سپس دعوت افراد به منزل و پذیرائی از آنها و انجام آن عمل و نذری که قبلاً نیت شده بود ، نذر و پذیرفتن مسئولیت پذیرائی و تهیه و تدارک امکانات مورد نیاز  مربوط به چند روز مشخص در یک هیئت عزاداری و تأمین و پرداخت هزینه و بودجه آن و نذر کردن شمع و اسپند و آتش زدن آنها در پای بعضی از نذرهای مذکور و یا در یک مکان مشخص و همچنین نذر نمودن خرید قرآن کریم ( کامل و یا بصورت چند جلدی ) و همچنین کتابهای مذهبی و بخصوص کتاب دعا و خرید ن لواز م خدماتی و برقی و ساختمانی ورفاهی و امکانات مربوط به عزاداریها وهدیه آنها  به مساجد و مراکز مذهبی و سایر اعمال و رفتار و نذورات وموارد دیگری که در بین مردم وجود دارد و کم و بیش از آن مطلع هستید و مطلب مهم این است که اکثر قریب به اتفاق این نذرها و اقدامات برای دست یابی به یک نتیجه خاصی ( بخصوص درامور دنیائی و مادی و خیلی کمتر و محدود درامور معنوی و اخروی )  در طول زندگی برای خود و بستگان درجه اول  و احیاناً بستگان درجه دوم و گاهی برای اموات و در موارد معدود وکمتر ی برای ایجاد مشکل و درد سر برای افراد (مخالف و دشمن ) مورد نظر بانی و صاحب نذر میباشد.

      و این در شرایطی است که عاملین به  این اعمال و رفتار مجموعاً در یکی از  آن یازده گروه اول ( باستثنای جمعیت قسمت (ک) در ردیف  هشتم که در نتیجه گیری اولیه  به آنها اشاره شده است ،  میباشند و مسلمانان واقعی در آنها معدود هستند.

     - لذا آن دسته از اعمال و رفتاری که مربوط به خرافات و سحر و جادو و مکر و حیله و اغوای مردم و فال گرفتن و فال گوئی و غیب گوئی و آینده نگری و امثالهم می شود ، جزء اعمال و رفتار گناه است و در ردیف هشتم در بحث محرمات  از قرآن کریم به آنها اشاره شده است .

   -آن دسته از اعمال و رفتاری که مربوط به صدقات و انفاق و اطعام مردم ( فقیر و مستمند) می شود ، پاک و حلال بودن پول و سرمایه آن  به جهت احتساب و پرداخت وجوهات شرعی و همچنین مسلمان(واقعی) بودن عاملین به آن از شرایط مقدماتی آن اعمال و رفتار میباشد و بدنبال آن ، عمل و رفتار کردن به دادن صدقه وهمچنین انفاق کردن و همینطوراطعام دیگران شرایطی دارد که باید مورد توجه مردم قرارگیرد و متاسفانه مزاحمت افرادی که در صف و در محل توزیع غذا قرار گرفتند برای سایرین که قصد عبور از آن مکان را دارند و همینطور نیازمند بودن واقعی بعضی از افراد که امکان دریافت این غذا به این شکل راندارند و تحقیر و کوچک نمودن مردم در هنگام توزیع آن و اینکه بعضا افرادی از این غذاها استفاده می نمایند که استحقاق آن را ندارد و رفتارهای مشابه از تبعاتی است که موجب گناه و حق الناس می شود و مجازات آن متوجه چه کسی خواهدبودازنکاتی است که بایددرتمام مراسمات و حتی در ماه محرم مورد توجه قرار داد  .

   - پرداختن به اموری که رضایت خداوند در آن نیست و بر علیه بندگان ( خوب و مسلمان ) خداوند باشد و به منظوربرخورد با دیگران ودعا و نفرین کردن برعلیه آنها باشد  و شرایط بیان شده در قرآن کریم و دستورات و فرائض آن و مطالب نهج البلاغه ونظرات مفاتیح الجنان در این زمینه  رعایت نشود ومد نظر قرار نگیرند  ،  این امور نوعی گناه و اسراف است و نه اینکه صاحب باصطلاح نذر به نتیجه  مثبت و دلخواه نخواهدرسیدبلکه گناهی رامرتکب شده است وبایدمنتظر عواقب دنیوی و اخروی آن باشد.

      - نذر و انجام اعمال و رفتاری که برای مردم و مسلمانان در دنیا و برای نذر کننده درآخرت  سودی در بر نداشته باشد ، نوعی اسراف و خدائی ناکرده نوعی بدعت و خرافه است و نذر آن و همچنین پرداختن به آن گناه به نظر می رسد ، مانند نذر خرید و روشن کردن شمع و لذا  فرد مسلمان باید از اینگونه اعمال و رفتار پرهیز نماید.

    برای ارزیابی و تحلیل و بررسی  اینگونه اعمال و رفتار و نام گذاریها و امثالهم ، این موارد باید  دقیقاً مورد کارشناسی  قرار گیرند و امور غلط و ناصحیح و بدعتی آن  منع و اصلاح شود و این موضوع بحثی فراتر از این کتاب وخارج از بحث مورد نظرمیباشد و لذا شایسته است بطور جداگانه مورد توجه نویسندگان و گویندگان شایسته و توانمند و دانا به علوم قرآنی قرار گیرد و رهنمودهای اسلامی و واقعی در مقایسه و تطبیق این اعمال و رفتار با دستورات و فرائض اصلی و فرعی در قرآن کریم و در منابع مورد نظر  به آن بپردازند و آنها را مورد اصلاح قرار دهند وآنچه در این رابطه  به نظر می رسد این است که این موارد و این نیات و این نذرها و اینگونه اعمال و رفتار ، دراعمال و رفتارمستحبی ریشه توجیهی و مستندی  نداشته و ندارند و انسان مسلمان برای امور مستحبی باید به اعمال ورفتاری روی آوردکه سندوریشه معتبر روای از اهل بیت (جمیعاً سلام الله علیهم) و منطبق با آیات قرآن کریم و رهنمودهای نهج البلاغه وهمچنین مستحبات ذکر شده از مفاتیح الجنان را داشته باشد.

60-  نکته و بحث آخر اینکه مطالب خیلی مهم و قابل توجهی در این کتاب وجود داشت  و دارد و بهره برداری و مطالعه آنها خیلی مفید و مثمر ثمر خواهد بود و سعی نمودیم در اکثر موارد با توجه به تعریفها و خصوصیاتی که از قرآن کریم ونهج البلاغه جمع آوری  گردید ، نکات قابل توجه و مهم آنها را یاد آوری و توضیح کوتاهی دراین رابطه بدهیم ودر سایر موارد نیز چنان مطالب آشکار و واضح است که نیاز برتوضیح آن دیده نشد و بهر حال تا اینجا مطالب و نکات ودستورات وفرائض و تکالیف ( اصلی و فرعی انسان ) از منابع مختلف استخراج گردید و علاوه بر امکان بهره برداری از آنها به نظر می آید ، نتیجه گیری از آن نیز آسان و ممکن میباشد و لیکن با توجه به اهدافی که در راستای تدوین این کتاب دنبال می شدوبا دقت فراوان بازتاب مستحبات برای دنیاوآخرت انسان و همچنین نقش اعمال ورفتاردیگران برای اموات پس ازمرگ آنهارا دنبال میکردیم و نهایتاً در فصل دیگری در یک جمع بندی کوتاه به نتیجه گیری نهایی در این خصوص خواهیم پرداخت و بررسی بحث مذکور از مفاتیح الجنان را در همین جا خاتمه     می دهیم.

نتیجه گیری نهائی درمورد جایگاه مستحبات :

    باتوجه به آنچه که از قرآن کریم ونهج البلاغه و مفاتیح الجنان برداشت می شود سرنوشت قطعی تمام مردم برای دنیای دیگر و حیات ابدی در همین دنیا و در دوران زندگی اش وبا اعمال و رفتار و اعتقادات او تعین می گردد و آن هم در درجه اول منوط  است به اعتقاد  به واجبات و انجام امور عملی آن و همچنین تبری از محرمات و عدم انجام موارد نهی شده آن و در این صورت انجام مستحبات و ترک مکروهات می توانند برای چنین انسانهائی ( در دنیا و آخرت ) مؤثر واقع شوند و بدون در نظر گرفتن وظایف اصلی در واجبات و محرمات و عدم رعایت آنها ، سایر اعمال و رفتار در مستحبات و مکروهات نمی توانند نقش محوری و سرنوشت سازی برای   دنیا و بخصوص آخرت انسان داشته باشند  و جایگاه و نقش آنها متأثر از فرائض اصلی میباشد.

     همچنین تحت هیچ شرایطی بازتاب عملکردواعتقادات واعمال ورفتاردیگران(حتی از بستگان نزدیک ) آنچه که در دنیا انجام می دهند ، نمی توانند در سرنوشت ابدی دیگران (پاداش بهشت و یا جزای جهنم ) مؤثر و دخیل باشند و هرکس فقط با  عقاید و اعمال و رفتار خودش مورد حسابرسی قرار می گیرد و آنچه از طرف دیگران می تواند برای حیات اخروی دیگران تأثیر داشته باشد ، این است که انسان در همین  دنیا و در زمان حیات ودر پی انجام وظایف شرعی واثر گذاری در اعتقادات واعمال و رفتار  دیگران تغیرات مثبت ومحسوسی درآنها ایجاد  نماید  و در نتیجه اعمال و رفتار مثبت  این فرد می تواند در سرنوشت ابدی  عامل و محرک  (مثبت ) او تأثیر بگذارد  و نهایتاً اینکه هر فردی با احتساب و بررسی عملکرد خودش و تطبیق آن با دستورات وفرائض قرآن کریم و رهنمودهای نهج البلاغه و نکات  قابل توجه مفاتیح الجنان می تواند جایگاه و وضعیت کمی وکیفی خودرادرآخرت ببیندوبخوبی می تواند آنرا تشخیص دهد ولیکن تصمیم گیری و اظهار نظر نهائی در مورد جایگاه و سرنوشت ابدی خود را بر عهده آفریننده اش یعنی خداوند هستی بخش و در بازتاب عقاید واعمال و رفتار خودش بگذارد .

     همچنین نتایج و بازتاب اعمال و رفتار دیگران ( افراد زنده از مؤمنین ومؤمنات ) بعد از مرگ انسان برای متوفی تأثیر اساسی وسرنوشت سازی رابرای اموات دربرنخواهد داشت و لیکن(افراد زنده از مؤمنین ومؤمنات ) می توانند با انجام فرائض بطورنیابی برای مرده بعضی از نارسائیها و کمبودهای اعمال و رفتار متوفی را جبران نمایند و موجب کاهش  و تخفیف و یا برطرف کردن عذاب برای متوفی بشوند و با جبران کامل آنها شخص متوفی را از عذاب الهی نجات داده و به بهشت رهنمون سازند.

    همینطور نتایج و بازتاب اعمال و رفتار دیگران ( مؤمنین و مؤمنات ) در دنیا  ،  برای بعضی از اموات (از مؤمنین و مؤمنات) که در برزخ و قیامت درکمالات و مقام برتری هستندو خواهند بود ، موجب راهیابی و صعود  آنها به درجات بالاتر خواهد شد ،  با این حال دریک جمع بندی نهائی و کوتاه  به آثار و نقش اعمال و رفتار (مستحبی) مردم برای دنیا و آخرتشان و همچنین نتیجه عملکرد بازماندگان برای متوفی  می پردازیم:

 1- قبل از هرگونه اظهار نظر دستورات قرآن کریم در تمام ابعاد و حول محور فرائض و تکالیف اصلی و فرعی ( واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات ) برای هدایت و راهنمائی را باید مورد توجه و مد نظر قرار داد ، که سرنوشت اصلی انسان پس ازمرگ درحول دو محوراصلی واجبات و محرمات مشخص خواهد شد .

 2- هرکس باعقایدواعمال و رفتارش موجب هدایت دیگران گردد ، علاوه بر اجر و پاداش آن  ، در طول زندگی آن فردهدایت شده در ثواب اعمال و رفتار وی شریک میباشد واز آن سود خواهد برد حتی اگر فرد مؤثر از دنیا رفته باشد.

 3- هرکس باعقایدواعمال و رفتار خود موجب انحراف دیگران گردد ، علاوه بر جزا و کیفر آن ، در طول زندگی آن فرد منحرف شده در گناه اعمال و رفتار وی شریک میباشد و ضرر خواهد کرد ، حتی اگر فرد مؤثر نیزاز دنیا رفته باشد.

 4- در روز قیامت و موقع حسابرسی  فقط عقاید و اعمال ورفتار هرکس برای خود او محاسبه می شود واهل بهشت ویا اهل جهنم ( مؤمن و یا کافر ) بودن دیگران  و حتی بستگان و حتی همسر و فرزندان  و برادران و خواهران تأثیری برای عاقبت آن فرد نخواهد داشت ( مگر اینکه این فرد در عملکرد آن مؤثر بوده باشد) وهرکس فقط جوابگوی عقایدواعمالورفتار خودش است وبا پاداش( بهشت ) و یا خدائی ناکرده با جزای ( جهنم) آن ( بعد از حسابرسی )  روبرو خواهد.

 5-دربررسی وارزیابی عقایدواعمال ورفتارخودودیگران بایدبه مطالب ردیف 1(فوق الذکر) وبخصوص به این دو آیه توجه ویژه ای نمود ، که هر دو قابل توجه میباشند.

آیه 61 سوره نحل که می فرماید ، و اگر خداوند بخواهد به کیفر ستم مردمان از آنها انتقام کشد دست رد بر سینه احدی فرو گذاشته نشود ولیکن رو به لطف خود آنرا به تأخیر اندازد ، پس چون آن زمان فرا رسد هرگز ساعتی مقدم و مؤخر نشود  ، و آیه 5 سوره الضحی که خداوند          می فرماید، بزودی آنقدر(از امت گنهکار)بتو(پیغمبر اسلام)ببخشم که راضی شوی.

 6- برای  نتیجه گیری نهائی لازم است به آیات مربوط به ردیف 19 مربوط به بحث پاداش برای مسلمانان وهمینطورردیف 13 مربوط به بحث جزا برای کافران توجه شود ، که اینها نیز کمک بزرگی به نتیجه گیری ما خواهند نمود و از مصادیق تمام مردم در جامعه امروزی و در دنیا میباشد .

 7- برای ارزیابی و نتیجه گیری برای تقسیم بندی مردم باید به آین دو آیه نیز توجه نمود: آیه 19 سوره مجادله که می فرماید ، شیطان بر آنها مسلط شده و خداوند را از یاد برده اند ، آنان از حزب و گروه شیطانند و دسته و یاران شیطان زیانکارند  ( که در خیلی از آیات دیگر زیانکاران را اهل جهنم معرفی کرده است)وهمینطور در آیه 22 در همین سوره خداوند به پیامبر اسلام (ص) می فرماید ، هرگز مردمی که به خداوند و روز رستاخیز ایمان آورده اند چنین نیابی که با دشمنان خداوند و پیامبرش دوستی نمایند ، هر چند که آنها پدران و فرزندان و برادران و خویشان آنها باشند ، آنانند که خداوند بر دلهایشان نور ایمان نگاشته و ایشان را به روح القدس مؤید نموده و در بهشتی که از زیر درختان و قصر های آن نهر های آب روان است داخل نمایند که برای همیشه در آن میهمانند ، خداوند از ایشان راضی و آنها نیز از پروردگار خویش خرسندند ، آنان  داخل در گروه و دسته خداوند ( حزب الله ) هستند و مردمی که در داخل حزب خدایند محققاً رستگارند و این دو آیه  نیز قابل توجه هستند.

 8- اگر انسان با  انجام  مکروهات زمینه روی آوردن به محرمات و انجام دادن آنها برایش فراهم می شود  ، باید مکروهات را نیز ترک کند و انجام دادن آنها برایش گناه است و اولویت اول در ترک محرمات است و باید  در برابر عوامل و زمینه های محرمات نیز مقاومت و مخالفت نمود.

    همینطوراگر انسان با ترک مستحبات زمینه روی آوردن به ترک واجبات و انجام ندادن آنها برایش فراهم می شود باید مستحبات را انجام دهد و انجام ندادن آنها برایش گناه است و اولویت اول در انجام واجبات است و باید عوامل و زمینه و امکانات ایمان و عمل به واجبات را فراهم نمود ونکته اساسی ومهم اینکه مستحبات نقش اساسی وحیاتی دراصلاح جامعه وایجاد نمودن محدودیت برای حاملان ودربردارندگان ارزشهای غیراسلامی است وبااجرای مستحبات موجبات تقویت ایمان وعدم گرایش به بدیهارابرای انسان فراهم میکند..

    و اما نتیجه گیری وبازتاب آخردر مورد جایگاه مستحبات در آخرت مردم :

اعمال و رفتار مستجب برای تمامی مردم در دنیا و آخرت ارزش و جایگاه مربوط به خودش را داردکه با تقسیم بندی مردم به دوگروه مؤمن وکافر (وهرکدام در درجات وطبقات مختلف آن)وبا در نظرگرفتن دنیا وآخرت نتیجه گیری می کنیم.

   بطور کلی مردم را به دو دسته ، مسلمان و کافر (در مراتب و درجات مختلف آن ) تقسیم نمودیم .

 9- مؤمنین ( که با رعایت فرائض دینی رفتن به بهشت برای آنها متصور است ) با پرداختن به مستحبات و دوری کردن ازمکروهات به نتایج ذیل خواهند رسید :

  -  مصمم و قوی و محکم و آماده و خالص تر برای انجام واجبات ( همانند گذشته ) وتثبیت اراده و نیت  و عمل بر آنها و صرفاً به منظورانجام وظیفه در برابر خداوند وفقط برای او را در پی خواهد داشت.

   - فیض و خیر رساندن به برادران و خواهران مسلمان و  بهره مند شدن   سایرین از خیر و فیض آنها از دیگر نتایج مستحبات خواهد بود.

    - بهره مند شدن از لطف و عنایات ویژه حق تعالی  و مورد محبت و دوستی بیشتر خداوند قرار گرفتن  وهمچنین پیدا کردن قدرت تشخیص حق و باطل از طرف حضرت باریتعالی و انجام کارهای مثبت و خداپسند و برای او  ( که به ظاهر از توان انسان و از توان آن فرد خارج است ) از نتایج انجام مستحبات برای مؤمنین خواهد بود.

    -برتری یافتن دردنیاوآخرت دربین مسلمانان ودربین همه مردم و حتی دربین بهشتیان

   - چشم پوشی خداوند نسبت به گناهان کوچک آنها و قبول کردن توبه و انابه اینگونه افراد در پی امور مستحبی است  .

   - ایجاد بی میلی بیشتر به دنیا و رقبت و توجه بیشتر به آخرت  در بین مردم ثمره مستحبات است .

   - و سایر پاداشها و عنایات حق تعالی به مؤمنین و مؤمنات که در موضوع مربوط به آن ( در بحث پاداش و بهشت )توضیح داده شده است .

- با انجام مستحبات و دوری از مکروهات علاوه بر اینکه فرد مؤمن و عامل به آن سودمند خواهد شد ، موجبات عدم وجود شرایط و نوعی ناامنی برای انجام امور خلاف برای متخلفین درجامعه را فراهم می کند و خود بخود جامعه اصلاح میگردد.

- پرداختن به امور مستحبی نیزعلاوه برکسب مقامات برتر برای مؤمنین در دنیا و آخرت ، عاملی درجهت دفاع از محرومان و مظلومان دربرابر تهدید وتعرض زور گویان خواهد بود ، که این نیز خود بخود در افزایش ثواب و پاداش آن برای عاملین به آن مؤثر خواهد بود.

- انجام مستحبات موجب احیاء ارزشهای دینی و اخلاقی در جامعه می شود.

-برای جلوگیری از آموزه های غلط ومبارزه با رسوم و عادات اشتباه و خرافی باید در ترویج مستحبات و پرداختن به آنها فعالیت نمود.

 10- کفارباپرداختن به مستحبات ودوری کردن ازمکروهات به نتایج ذیل خواهند رسید :

    - اگر فردی اصلاً ایمان نداشته وکافر باشد و واجب و حرام و مستحب و مکروه را نشناسد وهمچنین اگر کسی به آنها ایمان  ( نسبی ) داشته باشد  و پرداختن به مستحبات و دوری کردن از مکروهات توسط این افراد با این عقیده باشد که کاری را که انجام می دهند  فریضه است و سرنوشت  قطعی آنها در آخرت فقط با همین اعمال انجام می شود و در نتیجه واجبات را رها کرده و اگر فرصتی هم بدست آید گرد محرمات می روند و اولویت اول را به رعایت  مستحبات و مکروهات می دهند و فرائض اصلی را فدای آن می کنند ، این نوعی خطا و بدعت ومواجه شدن غلط و نادرست با دستورات الهی و با فرائض قرآن کریم است و انجام آن توسط اینگونه افراد می تواندگناه باشد وبه عبارت دیگر، اینکه ترک واجبات و انجام محرمات مجازات خود را دارند و اینگونه مردم نه اینکه از این اعمال و رفتار ( حاشیه ای و مستحبی ) بهره و سودی نخواهند برد،  بلکه بر عذاب آنها نیز افزوده می شود.

    - اگر واجبات و محرمات را می دانند ولی توجهی به آنها  نمی کنند و یا فرائض اصلی برای آنها بی اهمیت  میباشد  ولیکن موقعیت آنها طوری شده است که (بدور از ریا و خود نمائی و با رعایت دقیق  شرایط و ضوابط آن  و بقول خودشان برای رضایت خداوند)مستحبات راانجام    می دهند،همانند اینکه کافری عمل خیری راانجام بدهد ،با این تفاوت که تمام ثواب وارزش ومحسنات واجروپاداش این اعمال و رفتار ( مستحبی) برای اینگونه مردم  ، به اندازه ذره ای از عذاب و مجازات و عواقب ناگواری را  که به موجب ترک واجبات و انجام محرمات  شامل حال  خود کرده اند ، نمی تواند باشد و نهایتاً عذاب آخرت ( با تخفیف نامحسوس از اعمال و رفتار مستحبی ) جزای این افراد است وآتش جهنم گریبان آنها را خواهد گرفت ( والله اعلم).

  -  مثال: اگر فردی تمام دارائی خود را صرف امور خیر نماید و به افراد بی بضاعت کمک کندومسجد و مدرسه بسازد و هزاران کار خیر دیگرمالی و مادی انجام بدهد ،بطور حتم از ثواب آنها بهره مند خواهد شد و لیکن این ثواب و پاداش در برابر عذاب و جزای خداوند برای عدم پرداخت کمترین وجه ممکن ازوجوهات (خمس وزکات ) کمتر است و نهایتاً عذاب  الهی بازتاب عدم توجه وی به وجوهات و عدم پرداخت اینگونه حقوق الهی برای وی خواهد بود و آنچه از آن ثواب و پاداش به اینگونه افراد خیر خواهد رسید ، تخفیف عذاب است و نه بخشش و حذف عذاب.( والله اعلم).

       مثال دیگر : اگر فردی هزاران رکعت نماز مستحبی  اقامه نماید ثواب و بهره و حسنات آن به مراتب کمتر از دو رکعت نماز واجب است که تعمداً قضا شده باشد و قضای آن  بجا آورده نشود.

      و باز هم مثال: اگر فردی در تمام مراسم مذهبی شرکت کند و برای اهل بیت (ع) از جان مایه بگذارد و از گریه  کردن برای آنها کور شود و مسئولیت و مخارج تمام  اینگونه مراسم را بعهده بگیرد  ، ثواب و پاداش و اجر آنها خیلی زیاد و نامحدود است و احتساب اینگونه ثواب و پاداشها از توان انسان خارج است و لیکن تمام این بازتابها در برابر عذاب و مجازات و کیفر الهی به جهت عدم شناخت حقوق اهل بیت (ع) و عارف و عامل نبودن به آنها و توجه نکردن به خواسته هایشان که همان دستورات وفرائض قرآن کریم میباشد، به مراتب خیلی کمتراز آن همه پاداش و ثواب  است و نهایتاً عذاب الهی را در بر خواهند داشت و نکته بسیار مهم و ارزنده از اعمال و رفتار مستحبی مردم در خصوص پیامبر(ص)ومعصومین(ع)ومقربین الی الله ، آنچه امروزه در بین مسلمانان انجام می شود از محبت و دوست داشتن آنان است که برای دین اسلام  و برای مسلمانان مشقت و زحمت فراوان کشیده اند و بین این مردم و آن بزرگواران مذهب و اعتقاد مشترکی وجود دارد ، ولیکن آنچه در اینجا به همان اندازه دارای اهمیت است اینکه محبت و تولی و دوست داشتن آن عزیزان به تنهائی پاداش بهشت و شفاعت آنها را در بر نخواهد داشت و طبق آنچه در مباحث واجبات و مستحبات بیان شده است ، اطاعت امر و پیروی از آنها ( که همان اجابت دعوت به خداپرستی است ) در کنار محبت به آنان  ، بهترین عامل برای شفاعت و بهشت با درجات برتر آن برای مؤمنین خواهد بود  .

     و مثال آخر اینکه : اگر فردی تمام وجوهات خود را بپردازد و از باقیمانده  موجودی و دارائی خود انفاق کند و صدقه بدهد ، از محسنات و ثواب و پاداشهای بی منتهای الهی بهره مند خواهد شد ولیکن اگر در حد کوچکترین  مقدار ممکن از حقوق مسلمانی را ضایع کرده باشد و یا به همین مقدار و یا کمتر از آن به مسلمانی بدهکار باشد و حق او را  ندهد و یا در صدد پایمال کردن حقوق مردم  ( بطور مستقیم و غیر مستقیم ) برآید و مهمتر اینکه با غیبت و تهمت وامثالهم با آبرو وحیثیت انسانی بازی کرده باشد،این حق و حقوق مردم(حق الناس) مانع بهره مند شدن این شخص از آن همه محسنات و ثواب و پاداشهای بی منتهای الهی خواهد شد ، وهزاران مثال دیگر ...

  - با اینحال ودر این شرایط عذاب خداوند نیز شامل اینگونه افراد ( که می توانند در مرتبه ای از کفر و یا پائین ترین رده های مسلمانی قرار گیرند ) خواهند شد.

    لذا  از باب توصیه و سفارش و امر به معروف و نهی از منکر ، متذکر می شویم برای انجام هر عملی خداوند و کتاب او را مد نظر قرار دهید و کارهای خود را با آن و بخصوص با محورهای اصلی واجبات و محرمات تطبیق نمائید و از نعمات و پاداشهای دنیوی و اخروی خداوند منان بهره مند شوید و منتظر دیگران نباشید.

     - وسایر عذابها ومجازاتها و برخوردهای حق تعالی که در موضوع مربوط به جزا و جهنم ، توضیح داده شد( عذاب کفار) است.

 11- فرا رسیدن مرگ و قرار گرفتن مرده در زیر خاک وبازتاب و نتیجه اعمال و رفتار دیگران برای متوفی در امور مستحبی :

   - اعمال و رفتار کفار ( برای مرده  از مسلمان و کافر) اولاً مقبول درگاه خداوند نیست ودوماً به متوفی نمی رسد و فایده ای برای میت ندارد ولیکن برای فرد کافر ( زنده )  تشدید مجازات در آخرت را در پی خواهد داشت ، چرا که با دیدن وروبرو شدن با این وضعیت بازعبرت نمی گیردو ایمان و عملش را کامل نمی کند وتغیری در اعمال و رفتار ( ناصحیح )اوایجاد نمی شود.

  - اعمال و رفتار مؤمن ( زنده ) مقبول درگاه خداوند است و اولاً برای عامل به آن اجر و پاداش دارد ودوماً برای مرده مؤمن مؤثرخواهد بود  ، ولیکن ناگفته نماند که تمام اجر و پاداش و ثوابی را که اعمال و رفتار مستحبی  از فرد زنده برای مردگان از مسلمانان دارد به اندازه ائی نیست که بتواند جبران مجازات ترک واجب و مانع مجازات برای انجام حرامی را برای متوفی داشته باشد.

    - فرد مسلمان برای مرده کافر عمل خیری  انجام نخواهد داد ولیکن اگر در شرایطی قرار گرفت که زباناً و عملاً رفتار خیری برای متوفی  انجام دهد  و یا ندانسته و با عدم تشخیص ( بر مسلمان و یا کافر بودن او ) بر میت  وارد شد و عمل و رفتار خیرو مستحبی را داشت ، برای مسلمان زنده پاداش دارد و لیکن برای مرده کافر هیچ سودی در بر نخواهد داشت ویا اینکه سود آن در حداقل درجه ممکن است و برای آخرت آن میت ناچیز است وتخفیف نامحسوس در عذاب الهی برای کفاردر برابر جزای آنان قابل توجه نمی باشد ،

    توضیح اینکه تمام اینگونه اعمال ورفتار(برای متوفی) مربوط به موضوع مستحبات میباشد و در موضوع جستجو در مفاتیح الجنان کاملاًبه این موضوع اشاره شده است.

 12- با این شرایط چکار می توان کرد که بتوان مردگان و بخصوص اهل عذاب را از آتش جهنم و کیفر الهی نجات داد  و به عبارت دیگر بهترین هدیه و خیرات و عمل صالح وانفاق برای مردگان چیست ؟

    - در یک جمله می توان تمام پاسخ لازم را ارائه نمود و آن این است که انجام دقیق وصحیح وکامل فرائض طبق نظر قرآن کریم توسط تمام مردم ، بدین ترتیب خواهد بود :

   - ایمان آوردن و انجام اعمال و رفتار بر طبق قرآن کریم در دنیا و در زمان حیات .

    - چنانچه فریضه و عملی بطور ناخواسته از انسان قضا شد و یا خدائی ناکرده در مقطع کوتاهی از زمان شیطان انسان را وسوسه کرد و عمل و رفتار خلاف و حرامی  از او سر زد  ،  بر خود واجب بداند که در زمان حیات و در اولین فرصت آنرا جبران نماید و اگردر زمان حیات موفق نگردید ، مقدار و اندازه وکمیت و کیفیت آنرا فراموش نکند و برای اداء و قضا آنها و همچنین توبه و استغفار نمودن  ( نیابی) برای خطاها و جبران آنها برای بعد از مرگش ، تمامی این موارد را در وصیت نامه خود ( خطاب به مسلمانان و مؤمنان از بازماندگان و بستگان و دوستان و اهل محل ) مرقوم نماید.

    - مسلمانان برای اداء و قضا واجبات و همچنین  استغفار و جبران خطاها و محرمات و بویژه اداء حق الناس برای مردگان،بطور نیابت  از طرف آنها  می توانند عمل نمایند و این همانند آن است که مرده در زمان حیات خود به انجام واجبات و ترک محرمات  و اداء حق الناس پرداخته است و بازتاب این اعمال و رفتار کاهش وهمینطور پایان عذاب  برای میت را در بر خواهد داشت.

    البته یاد آوری دو نکته در اینجا  نیز ضروری است ، اول اینکه باید فرد متوفی ایمان و اعتقاد به این فرائض داشته باشد ولیکن در زمات حیات بنا بر دلائلی برای رعایت کردن آنها دچار مشکل شده است و شخصاً نتوانسته است که جبران نماید و دوم اینکه خودش در زمان حیات  نیت  و قصد جبران را داشته است  و یا اینکه حداقل می دانسته باید این موارد جبران شود ولیکن  در زمان  زندگی در دنیا موفق به انجام آنها نشده است ، در غیر اینصورت اعمال و رفتار واجب و جبران حرام بطور نیابی توسط دیگران برای متوفی سود متناسب با ارزش و مقدار آن عمل را برای وی در برنخواهد داشت.

     - ضمناً دراین رابطه حتماً به داشتن وصیتنامه نیزاحتیاج نمی باشد،همینکه دیگران (زنده ها ) از وضعیت متوفی اطلاع دارند و یا بدون اطلاع از وضعیت دقیق او در انجام  اعمال و رفتار واجب  بطور نیابی وبه همین صورت توبه واستغفاروجبران  برای  گناهان وی  اقدام می نمایند ، برای متوفی مؤثر و مفید است.

     -دیگر اینکه خداوند با این شرایط به اندازه اعمال و رفتار انجام شده ( بطور نیابی ) توسط مردم در دنیا ، از عذاب و کیفر مرده کاهش خواهد داد و در مقابل آن کم کم ازبهشت و نعمتهایش او را بهره مند خواهد کرد ، و آخر اینکه به هر اندازه اعمال و اجب و همچنین جبران گناهان و رفع حق الناس برای میت انجام شود ، به همان اندازه در پرونده او بازتاب مثبت خواهد داشت وشخص متوفی با همان وضعیت پرونده ،  به حسابرسی و تعین سرنوشت خواهد رفت و به کسی ظلم نخواهدشد.

13-همانطور که در نکات مربوط به جستجو در مفاتیح الجنان بیان گردید،اکثرمردم ضمن انجام کامل ودقیق فرائض دینی ، آنگونه که شایسته حق تعالی باشد نمی توانند تشکر وسپاس اورابجا آورندو بهتر از این نیزدر توانائی این مردم نمیباشد ولذابه منظورتضمین در پذیرفتن همین اعتقادات و اعمال و رفتار ذکرشده و اینکه خداوند منان اینگونه فرائض را با همین کمیت و کیفیت از عاملین به آن قبول نماید و مهمتر از آن به منظور گذشت خداوند منان از خطاها و گناهانی که ناخواسته ازهمین انسان سر زده است و همینطوربرای پذیرفته شدن توبه و انابه اواز گذشته های بد خود ، توسط خداوند کریم و قبول کردن اعمال و رفتار جبرانی که انسان نسبت به آنچه باید  رعایت می کرده ولیکن کوتاهی نموده است و نهایتا اینکه انسان مؤمن بتواند گوشه ای از حمد و سپاس الهی بطور شایسته را بجا آورد ، پرداختن به مستحبات از نیازهای حیاتی بشر و از ضروریات معنوی اوخواهدبود ، که انسان دردورات حیات خود بایدبه آن بپردازد و انجام دادن مستحبات توسط دیگران برای فردی(میتی)که مدیون حق الناس واحیاناٌ حق الله بوده است موجب نجات قطعی اواز عذاب و کیفر و جزای الهی در قیامت نخواهد شد ، ولیکن امکان تخفیف عذاب را برای انسان شاید مربوط به حق الله رادر بر داشته باشد، که آن هم شرایط عامل به مستحبات ومیزان حقوقی که برگردن متوفی است ، مبنای نظر الهی است.

     - این نکات خلاصه برداری شده از موضوعاتی است که تاکنون نوشته شده است و لازم است با آنچه که مردم ( و بخصوص مدعیان بر مسلمان بودن و پیروان مکتب اسلام) در دنیای امروز انجام می دهند ، مقایسه و تطبیق شود و همگی در صدد اصلاح آن بر آیند ، مزید اطلاع و یاد آوری اینکه ،  در این خصوص در بحث مربوط به جستجو در مفاتیح الجنان نیز مطالبی بیان شده است ، که قبلاً مطالعه فرمودید و التماس دعا.

 

محمد قمی: اگر دقت کرده باشید، در همه ی بخش ها و برنامه های صدا و سیما، هنگامی که خواسته می شود به صدا و سیما اشاره شود، از عبارت " رسانه ی ملی " استفاده می شود. این عبارت، دو پهلو است؛ از طرفی می توان به صدا و سیما این عبارت را اطلاق کرد چون از پول بیت المال است و به اعتبار دیگری، این مفهوم را می توان گرفت که صدا و سیما، یک رسانه ی خصوصی نیست... . اما چیزی که باعث شد بنده – که به مسایل فرهنگی و مدیریت فرهنگی حساس هستم – این مطلب را بنویسم، اقدام مستبدانه و مستکبرانه مدیریت صدا و سیما، به ریاست ضرغامی، در باره ی برنامه ی " سمت خدا " است. ظاهرا نامه ی آقای ماندگاری ( خطیب مشهور ) در قبال نهی از منکر، برای نا اهلان مدیر سنگین آمده و دستور اتمام قرارداد تهیه کننده را صادر کرده اند. تا کنون تعدادی واکنش به این قضیه شده.

داستان مدیریت فرهنگ در کشور ما – هم چنان که برخی معتقدند – داستان غم انگیزی دارد؛ هم از سوی غرب گرایان به فرهنگ هجمه می شود و هم از سوی کسانی که ادعای انقلابی بودن را دارند. فریاد رهبر هم از دست علی جنتی ها بلند است و هم از دست امثال ضرغامی؛ ممکن است برخی اشاره داشته باشند به قلیل تشکرات رهبری از صدا و سیما ( مانند تشکر ایشان در قبال عمل کرد این سازمان در مدت انتخابات ریاست جمهوری سال قبل؛ ) ولی ضرغامی خود بهتر از نگارنده می داند که هنگامی که در پایان دوره ی اول ریاستش بر سازمان، از طرف بیت رهبری، لیست افتضاحاتی که در مجموعه ی زیر دستش اتقاق افتاده بود را برایش آوردند، او قول داده بود که اصلاح کند... نه این که هنوز چند هفته بیشتر از زمانی که رهبری، تقویت جناح فرهنگی مومن را آهسته " داد " زده بود، بر عکس آن عمل کند.

بر گردیم به " رسانه ی ملی ". دو احتمال مذکور را در باره ی این عبارت به یاد آورید؛ پر واضح است که وقتی آقایان نعره ی رسانه ی ملی را سر می دهند، یعنی می خواهند بگویند که " همه در این رسانه سهم دارند و مال همه ی ملت ایران است "... ولی زهی خیال باطل! حضرات، مشرف بر تپه های جام جم و در زیر کولر های گازی و بر روی صندلی های چرخان لم داده و هر کاری که دلشان می خواهد می کنند و از هر که دلشان بخواهد حمایت و هر کسی را که به مقام عظما! ی آنان نگاه غیر ملتمسانه کند با اردنگی به سمت خیابان ولی عصر و یا پارک وی هدایت می کنند... در عین حال دم از " مقام معظم رهبری " و " اطاعت از رهبری " می زنند. اینان، مایه ی ننگ فرهنگ و باعث تکدر خاطر رهبر فرهیخته ی جهادگر هستند...

یک روی سخن بنده با رهبرم است؛ می دانم که از این ندانم کاری ها و سهل انگاری ها در حوزه ی فرهنگ " دلتان خون است "، می دانم که آن قدر شکایت از این و آن دارید که ... ولی نه! فریاد روشنگری، کار عمار هاست... شما به خاطر جایگاهتان – که جایگاهی بس خطیر و بزرگی است – و به دلیل مصالح ملی، برخی از مسایل را بیان نمی کنید و در دل خود نگه می دارید...

با روند بروکراسی زده و روحیه ی بیلان کاری و کمیت گرایی، نمی توان کار جهادی کرد؛ این را باید برخی مدیران نفهم، باید بفهمند که عرصه ی فرهنگ، جای جهاد فرهنگی است، جای نشان دادن زور و قوت علیه زیر دستانی که از قضا، جزء جبهه ی فرهنگی مومن هستند، نیست... این زور و قوت را جمع کنند در مشت های فرکانسی و بعد بکوبند در گوش لیبرالیسم و لیبرالیست های این طرف آبی و آن طرف آبی.

بحث، فقط در باره ی خصوص برنامه ی سمت خدا نیست؛ این نمونه ای از دست آورد های یک مدیر نا جهادی است... بله! " عقل که نباشد، تن در عذاب است " !  هم چنان که یک سازمان اگر فاقد قسمت « ادراکی » مطلوب باشد، بدنه ی سازمان و مخاطبین در رنج و شکنجه هستند؛ این یک اصل مهم در علم مدیریت است. پس بشتابیم و کاری کنیم که " رسانه ی ملی " به معنای " همه در این رسانه سهم دارند و مال همه ی ملت ایران است " شود-پایان

  • حسن مومنیراد

نظرات  (۳)

  • بی بی خانم ..
  • السلام علیک یا اباعبدالله...
    ایام سوگواری تسلیت باد.
    بسیار خوب و جامع!
    http://hegzaco.com
  • علی رضا صباغ
  • سلام و خسته نباشی . با اجازه تان این مقاله رو کپی کردم . انشالله منتظر مقاله های بعدی شما هستیم ............. یا علی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی