آثار وکارکردهای سیاست مبتنی برمعنویت
سیاست یعنی چه؟-سیاست چیست؟
رابطه سیاست بادیانت
وظائف سیاسی پیامبران الهی وائمه معصومین
حکومت وزمامداری ازآن کیست؟
خصوصیات ومشخصات زمامداران اسلامی یاحاکم معنوی
وضع قوانین سیاسی دراسلام وهدف ازآن
مشخصات سیاستمداران غیر اسلامی
آثاروتبعات سیاست غیراسلامی
آثاروتبعات سیاست اسلامی یا مبتنی برمعنویت
نتیجه گیری
با بررسی قرآن کریم وسیره انبیاء واولیاء الهی فرآیند مستقلی بنام سیاست وجود ندارد وتمام آنچه برای هدایت وراهنمائی بشر واداره جامعه از طریق وحی برپیامبران نازل گردیده ودر پیش روی عملکرد فردی واجتماعی آنان قرار گرفته است ، مجموعه ای از دین وسیاست در ابعاد مختلف فرهنگی واجتماعی واقتصادی بوده ومیباشد که تدوین کننده بایدها ونبایدهای اخلاقی ومعنوی وحکومتی است که در سلسله مراتب حکومتهای دینی ابلاغ واعمال شده است وبه منظور راهنمائی بشر وهدایت جامعه مد نظر خداوند میباشد ،اینگونه سیاستها که در ایمان به خداوند یکتا نهفته ودر ترویج وتوسعه معنویت مؤثر می باشد ، درراستای تقویت واستحکام تقوای الهی دربین مردم ودرسطح جامعه مفید ومورد نظر حق تعالی میباشد و ترویج دین و برپائی حکومت اسلامی و همچنین پاداش در دنیا وآخرت را هدیه خواهدکرد وموجبات روی آوردن مردم ستمدیده ومظلوم بسوی جامعه اسلامی را فراهم می نماید وامید به آینده و توجه به نظام مقدس جمهوری اسلامی از سوی ملتهای ستمدیده ودر یوغ استعماری واستثمار شده غرب وصهیونیست بین الملل از گسترش معنویت حکومت وسیاست جامعه اسلامی وبحمدالله زمینه قیام ومبارزه سراسری برعلیه حکومتهای دروغین وفاقد ارزشهای اخلاقی ومعنوی را فراهم نموده است و هرگونه سیاستی که خارج از این چارچوب و بدور ازمعنویت واخلاق اسلامی باشد ، موجبات گمراهی وضلالت مردم وجامعه جهانی را دربر دارد و مدعیان وحامیان و حاکمان به آن سیاستها نیز در زمره مؤمنین گنجانده نخواهند شد و بدور ازمعنویت در مسیری به غیر از صراط مستقیم الهی رهنمون خواهند شد.
تحول وتعالی درسطح جامعه و نوآوری وشکوفائی در روابط بین مردم و در رشد و نمو جامعه در ابعاد فرهنگی واقتصادی و مدنی و آنچه مورد رضایت خداوند است ، در قرآن گنجانده شده است ، ودستیابی به آن مرهون رفتار واعمال سیاسی همراه با تقوا ومعنویت واخلاق اسلامی است.
حکومت در زمین وآسمانها از خداوند است و آنرا در زمین به انبیاء واولیاء خود واگذار نموده است و مؤمنین دارای شرایط برتر ، وارث حکومت آنان خواهند بود واز نتایج اینگونه حکومتهای برحق هدایت واصلاح مردم وجامعه بسوی خداوند میباشد و استحکام وتوسعه معنویت از نتایج دیگر سیاست مبتنی بر معنویت است .
لذا با این چکیده ازموضوع به بررسی آثار وکارکردهای سیاست مبتنی بر معنویت خواهیم پرداخت.
مقدمه:
اززمان خلق وآفرینش انسان خداوندکریم برای راهنمائی وهدایت بشر پیامبرانی راازجنس همین موجود با بهره مندی از وحی ومعجزات الهی به جانشینی وخلافت ورسالت در زمین مبعوث نمود وحضرت آدم(ع) اولین پیامبر با هدف هدایت خانواده اش وجامعه محدود آن زمان این مسئولیت را عهده دار شد واین رسالت روز به روز وسیع وگسترده وکامل تر گردید وسرانجام به خاتم الانبیاء حضرت محمد بن عبدالله(ص) رسید ودرعید غدیرخم نیزاو باانجام ابلاغ رسالت الهی درتعیین جانشینی به منظور ادامه حکومت خداوند در زمین و بر مسلمانان ، این مسئولیت به حضرت علی بن ابیطالب (ع) بعنوان امام وولی امر مسلمین (پس ازحیات پیامبر) واگذارگردید و اسلام بعنوان دین الهی برای هدایت وراهنمائی مردم با امامت علی (ع) کامل و معرفی گردید.
درتمام مراحل ابلاغ دستورات الهی برتمام پیامبران مالکیت برتمام هستی وبخصوص بردنیا و اقامه حکومت وزمامداری بر همه امور درتمام مراحل زندگی در مالکیت و از اختیارات خود خداوند بیان شده است واو نیز پیامبران واولیاء الهی را در زمین مآمور راهنمائی وهدایت مردم و برپائی حکومت وزمامداری (اسلامی) نموده است ، حکومت وزمامداری جامعه وهدایت وراهنمائی مردم فقط دراختیار خداوند است که به پیامبران سپرده شده است و بعد از نبی مکرم اسلام این مهم برعهده ائمه هدی (ع) و جانشین امام زمان (عج) در عصر غیبت گذاشته شده است ورعایت تقوی (درحداعلای ممکن) از بهترین خصوصیات این افراد بوده است که جایگاه حساس جانشینی خداوند در زمین را عهده دار شده اند.
حکومت وزمامداری (اسلامی) همان سیاست ابلاغی از سوی خداوند است که از اهل تقوا ودر جهت عملی نمودن دستورات الهی خواهد بود و این سیاست مملو از معنویت واخلاق اسلامی است و از نتایج مفید وعمیق آن دربین مردم اقامه حکومت دینی وتقویت واستحکام مبانی اعتقادی وتبلیغ وترویج فرهنگ اسلامی خواهد بود وهمچنین در جهت اصلاح امور مردم وجامعه جهانی وایجاد عدالت ایفای نقش خواهد کرد و نهایتاٌ اینکه روسفیدی وپاداش خیر در دنیاوآخرت برای عاملان وحامیان و مدعیان آن را موجب می گردد واگرسیاست وحکومت وزمامداری ازمعنویت فاصله گرفت علاوه برگمراهی و ضلالت مردم موجب ایجاد فساد وبی عدالتی درجامعه می شود وجنگ و قتل وغارت از ثمرات اولیه آن خواهد بود ودرنتیجه جزای عذاب وقحر الهی دردنیا وآخرت را پیش کش عاملان وحامیان و مدعیان خود خواهد نمود.
سیاست یعنی چه؟-سیاست چیست؟
سیاست را در سه جهت متفاوت ذیل می توان تعریف نمود:
1- سیاست از دیدگاه عمومی در اداره کردن جامعه و حکومت برمردم با هدف حفظ بقاء سیاسی و موقعیت حاکمیت خود برمردم ودرجامعه از نظر فردی ویا جناحی.
2- تعریف سیاست از طرف سیاستمداران (دینی وغیر ازآن) برای نیل به اهداف سیاسی مبنائی اولیه.
3- سیاست ازنظر اسلام (سیاست انبیاء واولیاء وحاکمان الهی).
تعاریف ومشخصات سیاست وسیاستمداران از جهات ذکر شده خیلی وسیع وگسترده است وحجم زیادی را در بر خواهد گرفت وپرداختن به آن فراتر از این مقاله خواهد بود ولیکن به منظور شناخت اولیه سیاست درسطح جهان ودردین اسلام ونحوه ارتباط آن با معنویت لازم است ، بطور کلی وجامع به گوشه ای از تعاریف آن اشاره گردد.
سیاست در مفهوم ومعنای اصلی وواقعی ودر یک تعریف کلی یعنی حراست و نگهداری از ( ارزشهای دینی واخلاقی ورفتاری واجتماعی) مردم وجامعه به منظور نیل به اهداف تعالی بخش انسانی واجتماعی .
انسان وتمام هستی ازآفریده های خدا هستند وانسان وظیفه ای بجز عبادت دربرابر خدا ندارد وقرآن وسنت از قوانین الهی برای عبادت وانجام سیاست است که در همین رابطه از طرف خداوند نازل شده است ، و پیامبر(ص) وائمه هدی (ع) و مؤمنین از سیاستمداران اجرائی آن هستند وهدف اصلی و تعالی بخش آنان ، سربلندی وسرافرازی دردنیا وپاداش وسعادت درآخرت است ، اما در دنیای امروز ودربین مردم و در بین حکام جوامع مختلف چگونه با عبادت وسیاست مورد نظر خداوند رفتار واقدام میشود ، امرمهمی است که با تعریف سیاست از جهات مذکور پیگیری وتبین خواهد شد.
باسرپیچی شیطان از فرمان الهی درعدم اطاعت از او ، سیاست اجرائی شیطان نیز در مقابل خداوند و برای گمراه نمودن مردم از هدف واقعی واصلی خود منحرف گردید وبه راه ظالین گمراه گشت وعده زیادی از مردم وبخصوص ازفعالان سیاسی از سطح دنیا را بدنبال خود کشیده وهر روز نیز ادامه دارد
هرگونه رفتاری ازسوی انسان برای رسیدن به هرهدفی نوعی سیاست محسوب می شودوسیاست محوری درهمه امور در طبقات مختلف از شخص شیطان(اسفل سافلین)متناسب با اهدافش وجود دارد و سیاست تا مرتبه جانشینی خداوند درزمین (خلیفة الله)را نیزدربرخواهد گرفت،افراد و گروههای سیاسی موجود در سطح دنیا درچه جایگاه و رتبه عمودی بدتر تا برتر وعالی از سیاستی که خداوند ابلاغ نموده است ، قرار گرفته اند؟
پاسخ این سؤال بماند تا توضیح کوتاهی بر تعاریف سیاست بیان شود و درمقایسه سیاستمداران وحامیان آن با سیاست وحکومت مورد نظر خداوند در زمین ، خود بخود آن جایگاهها مشخص وتعین تکلیف خواهد شد.
سیاستمدار اگر سیاست را خودش تعریف کرده باشد و پیروزی در برابر دیگران و با هدف نهائی رسیدن به قدرت و بقاء درحاکمیت برمردم و درجامعه و به منظور نیل به اهداف شخصی ودنیوی وجناحی را ترسیم کرده باشد ، اولاٌ این روش واین سیاست وآن هدف درچارچوب قوانین الهی نمیباشد ودوم اینکه آن سیاستمداران برای رسیدن به آن هدف ، هرگونه سیاست گذاری را مجاز واجراء خواهند نمود وشاید درخیلی از موارد منطبق با دستورات الهی نباشد..
اینگونه سیاستها می توانداز سوی آدمهای باصطلاح مذهبی ودینی متظاهر به ارزشهای مکتبی و معتقدین به جدائی دین ازسیاست بروز کند تا از طرف فاسد ترین حکومتهای ممکن در تمام اعصار در سطح دنیا که در همه مراتب عمودی آن از شیطان تا بالاترین رده مربوطه ، این سیاست در مسیر نظر الهی نیست
اینگونه سیاست را میتوان اینگونه تبین نمود ، سیاست عبارت است از یک سلسله تفکرات فردی وجناحی وتدوین راهکارهای متناسب با اهداف آن واجرای بایدها ونبایدهای لحظه ای در زمینه های فرهنگی ، اخلاقی ، اجتماعی ، اعتقادی و مدنی از جهت درونی (فردی وگروهی) وبیرونی به منظور رسیدن به قدرت و انجام حکومت ودست یابی به امکانات مادی و تشکیلاتی برای رفاه بیشتر دردنیا طلبی و اسطوره شدن درجامعه و درتاریخ وبهره مندی از اکثر امتیازات مادی و حکومتی وخلاصه شدن وتمام کردن همه چیز درهمین دنیا و نهایتاٌ محدود کردن سیاست درهمین مسیر.
جهت دوم از معنای سیاست ، تعریف آن از سوی سیاستمداران ( دینی وغیر آن) برای مردم است.
چون سیاستمداران غیر الهی برای رسیدن به اهداف دنیوی و مادی سلطه جویانه خود در اکثر مواقع به دروغ و توطئه متوسل می شوندواز طرف دیگر در مقابل آگاهی سیاسی با فطرت پاک مردم در جامعه ودر عموم کشورها قرار می گیرند ، بناچار وبا طرح نوع دیگری از تغیرات ونیازهای سیاسی ، سیاست را برای عامه مردم اینطور تعریف و فرهنگ سازی می کنند: سیاست یعنی دروغ ، سیاست یعنی کلاه برداری ، سیاست پدر و مادر ندارد ، سیاست از حاکمان و دیانت از علماء، مسجد ومعبد و روحانی وراهب وکشیش برای عبادت و کاخ وتالار وسلطان وحاکم برای حکومت وسیاستمداری ، اسلام فاقد سیاست وآئین حکومت است ، پیامبران وائمه اهل سیاست وحکومت نبودند ، درکنار خلافت خلفاء فقاهت حضرت علی (ع) دین راهدایت می نمود ، سیاست وحاکمیت در اسلام از زمان گذشته است وجوابگوی نیاز فعلی وجامع نیست ، روحانی اهل سیاست نیست ، آدم سیاسی نجس است ، سیاست از دیانت جداست ، روحانیت مسئول دین مردم وحکومت مسئول جان مردم است وتعابیر دیگری دراین راستاکه درکوچه وبازار ملتهای استعماری واستثماری شنیده میشود ، ذکر این نکته خیلی مهم وقابل توجه میباشد که مروجان ومبلغان اینگونه سیاستها با این تعاریف عمدتاٌ چهار هدف ذیل را دنبال می نمایند وهمه چیز را در دنیا خاتمه یافته می دانند:
الف- عادی وملموس نمودن دروغ وتوطئه ونیرنگ وخیانتهای سیاسی وحکومتی خود برای مردم درسطح جامعه
ب- دور نگه داشتن عموم مردم ازدخالت درسیاست وسرگرم نمودن آنان به زندگی روزمره و درخلاصه ای ازعبادات ناقص
ج- مصون ماندن از آگاهی مردم از نقش مؤثر آنان در سیاست ودرسرنوشت خودشان ودرنتیجه عدم مخالفت ومبارزه از طرف آنان
د- درصورت بروز وظهور مبارز ومخالف آگاهانه وفعال در برابر سیاست غلط وبدور از ارزشهای دینی واخلاق آنان ، سعی نمایند با مبارزه منفی این اقدامات را ازحمایت مردمی محروم نمایند وبنوعی تفرقه ایجاد کنند.
ولیکن در مقابل این طیف از سیاستمداران منحرف ، سیاستمداران دینی واسلامی از سیاست همان تعریف و رویکردی را دارند که در دستورات ورهنمودهای دینی ومکتبی ابلاغ شده است و ضمن اینکه خودشان در اعمال ورفتار اعتقادی وفرهنگی و اخلاقی و بخصوص حکومتی فردی و اجتماعی معتقد و مقید به آن هستند ، همان را برای سایر مردم بیان می دارند وبه همین دلیل سرتاسر سیاست دینی ، مملو از معنویت و با این هدف که همه چیز برای خداوند میباشد .
جهت سوم از معنای سیاست یعنی سیاست از نظر اسلام ( انبیاء واولیاء الهی وحکام اسلامی) که در یک تعریف کلی عبارت خواهد بود از ایمان به خداوند وفرمانبری از پیامبر و اولیاء الهی وجانشین امام عصر در زمان غیبت واجرای دستورات فردی واجتماعی آن درهمه ابعاد اعتقادی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ومدنی به منظور اصلاح اخلاق فردی به راه راست و سلامت جامعه برای سعادت در دنیا و پاداش نیک درآخرت برای همیشه.
نظام سیاسی اسلام بر سه محور ، قانون یعنی قرآن وسنت واجماع وعقل ، حاکم یعنی پیامبر وامام وولایت فقیه ، مردم یعنی عموم مردم در جهان هستی که وظیفه اصلی خدا پرستی را بر عهده دارند ، استوار میباشد.
وبا شرایط فعلی که اکثریتمردم با میل واختیار فردی وحکومتی با تبلیغات و عمدتاٌ بصورت ارثی پیرو مکاتب متعدد درسطح جهان میباشند،وظیفه حکومت اسلامی حفاظت وهدایت مردم وبخصوص مسلمانان وتبلیغ وترویج اسلام با سیاست صحیح اسلامی به منظور دعوت آنان به سوی ارزشهای دینی واخلاقی برای جهان آخرت میباشد.
اگر کار سیاست یک ملت به این روش اعمال شود هیچ حاکم ظالم و هیچ فرد فاقد صلاحیتی نمی تواند سلطه بر آن ملت را بدست گیرد وحکام اسلامی باید حداکثر تلاش خود رابنمایند تا درحداکثر ممکن به بهره برداری از سیاست اسلامی به ایجاد حکومت دینی (درسطح دنیا)نزدیک شوند ، تفاوت عمده سیاست در اسلام وغیر از آن در این مطلب است که سیاست اسلام برای رسیدن به پاداش خیر آخرت است وسایر سیاستها به پایان عمر سیاستمداران آن در همین دنیا خلاصه می شود..
رابطه سیاست بادیانت
در بررسی آیات قرآن کریم و اخلاق وسیره انبیاء واولیاءالهی و همچنین با تعاریف متفاوتی که در موضوع قبلی از سیاست شد،دراسلام مفهوم وگزینه جدا گانه ای به عنوان سیاست وجود نداردوهمه دستورات الهی درابعاد مختلف فردی واجتماعی سیاستی به منظور نیل به اهداف مورد نظر حق تعالی در دنیا و آخرت بیان شده است واسلام عین سیاست است.
در آیات 69 به بعد در سوره کهف خداوند با بیان رفتار سیاسی و آموزشی حضرت خضر (ع) با همراهی حضرت موسی (ع) ، سوراخ کردن کشتی وکشتن یک بچه وتعمیر یک دیوار مخروبه را با هدف اقدام به نفع محرومین ومستمندان جامعه ، دفاع وترویج ازاسلام و ازمسلمین، دفاع وحفاظت ازاموال مردم بیان می دارد.
همچنین در آیه 16 سوره نمل رسالت پیامبران را حکومت از طرف خدا در زمین توسط می داند و از باب نمونه وراثت حکومت داود به سلیمان را مثال می زند وحکومت را یاد آوری ازنعمات الهی می شمارد.
وحضرت علی (ع) درادامه حکومت پیامبر (ص) درجامعه وبر مردم و به منظور رعایت دستورات الهی در نامه 20 خود به زیاد بن ابیه فرماندار بصره و اهواز وفارس وکرمان می نویسد: بخدا قسم می خورم صادقانه ، اگربه من خبررسد که در بیت المال مسلمانان در مالی اندک یا زیاد خیانت ورزیده ای چنان به توسخت گیری کنم که تورا تهیدست و سنگین بار و ذلیل وپست کند.
دین اسلام هیچگونه تفکیکی بین سیاست با اعمال ورفتار مردم وحکومت برای خود سازی وخود شناسی برای اجرای فرامین الهی قائل نشده است و رشد وتعالی ویا خدائی ناکرده سست شدن وشکست سیاست ودیانت را در یک مسیر وبا یک انگیزه و بادلائل مشابه تعریف و ترسیم کرده است.
در برابر رسالت انبیاء وامامت اولیاء وجانشینی نواب خاص وعام در غیاب امام زمان (عج) هیچگونه جایگاه ومرتبه ای برای خلافت و امارت وحاکمیت دیگران تعریف و تشریع نشده است وهرگونه حاکمیت و زعامتی در برابر آنان محکوم به خروج بردین الهی هستندوحکومت وسیاست آنان درچارچوب قوانین ومقررات اسلامی نمیباشد ودین اسلام دارای حاکمیت همه جانبه برای مردم وبرجوامع مختلف میباشدو دستور خداوند به همه پیامبران برخورد ونابود کردن حاکمان (باطل) زمان آنها بوده است..
وظائف سیاسی پیامبران الهی وائمه معصومین
خداوندکریم به منظور ابلاغ رهنمودهای خود برای اصلاح وهدایت مردم وجامعه بسوی رستگاری در طول حیات بشر پیامبرانی را مبعوث و قوانین ومقررات سیاسی یا عبادی را بوسیله وحی بر آنان نازل نمودند و تعداد معدودی از مردم به رسالت ودعوت آنان ایمان آوردند و اکثریت مردم درگروهها واقوام مختلف بدنبال سران نادان وجاهل خود دربرابر دعوت وهدایت پیامبران مقاومت کردند و دردنیا وآخرت دچار سرنوشت شوم اعمال ورفتار شیطانی خود شدند.
خداوند متعال درآیات زیادی از کلام الله مجید به همه پیامبران واز جمله حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) درهمین راستا رهنمودهائی بیان فرموده اند:
پس ای رسول اگر مردم ازقبول حق روی گردانند برتو جز تبلیغ رسالت بناشد (نحل82 )ومارسولان راجز آنکه بشارت دهنده نیکوکاران وترساننده ستمکاران باشند نفرستادیم (کهف56 )وای پیامبر بگو ، فرمان خدا ورسولش رااطاعت کنید واگراطاعت ننمودید جز این نیست که او ابلاغ احکام کرده است وبرشما اطاعت از امر او لازم است و بگو ، اگر خداوند رااطاعت کنید رستگارشوید وبرعهده پیامبر جز ابلاغ رسالت آشکارا نباشد.(نور54 وتغابن 12) و اطاعت ازخداوند و قرائت وابلاغ قرآن کریم برمردم برای مسلمان شدن و مهمتر برای مسلمان ماندن وبیم دادن ازعدم اطاعت وعدم توجه به قرآن کریم، ازوظائف انبیاءالهی است (نمل 91و92وعنکبوت18).
پیامبران اولی برمؤمنین هستند وزنان پیامبرمادر مؤمنان هستند وبعضی بر بعض دیگر درکتاب خداوند مقدمند ، ازمؤمنین مهاجر وانصار، مگر آنکه به نیکی واحسان بر دوستان خود از مهاجر وانصار وصیتی کنند ، که این تقدم وصیت در کتاب حق مسطور گردیده است( احزاب6).
هرگاه دو طایفه از مؤمنان به خصومت ودشمنی هم برخیزند میان آنها رااصلاح نمائید واگریکی ازشما بردیگری ستم کند با آن طایفه ستمکار پیکارکنید تا اینکه دست ازستم بردارد و بر فرمان خدا آید پس اگر به حکم حق گشت ، میان آنان به عدالت ، اصلاح وپیوسته دادگری کنید ، البته خداوند دادگستر را دوست دارد (حجرات9).
درهمین چند نمونه ازآیات الهی سیاست دین اسلام در همه ابعاد فردی واجتماعی در وظیفه پیامبران الهی از جهات مادی
ومعنوی در راستای اهداف حق تعالی وتعالی بخش انسانها خلاصه شده است و با دقت وتوجه نمودن به قرآن کریم و اطاعت وپیروی از نبوت وامامت وولایت منطبق با شرایط الهی در قرآن مجید ، تمام افراد جامعه و به تبع آن ساختار اجتماعی و بخصوص امور سیاسی وحکومتی در جهت خواسته خداوند و در راستای وظائف پیامبران قرار خواهد گرفت.
خداوند کریم در آیه 25 سوره حدید می فرمایند ، کتاب ومیزان وعدل را برپیامبران نازل کردیم تااینکه مردم رابه عدالت ودادگری دعوت کنند وآهن را فروفرستادیم و درآن نیروی نبرد وفایده هائی برای مردم قرار دادیم ، تا خداوند آن کسانیکه را که به این اسباب ، دین وپیامبرش را در نهان وآشکارا یاری می کنند ، بشناسد ، بدرستیکه خداوندعزتمند وتوانا است.
وظائف پیامبران فقط مربوط به زمان حیات آنها نمی باشد وهمه امور در سیر حیات بشر تا زمانی که در قرآن بیان شده است یعنی تا قیامت ادامه دارد و بدلیل ادامه حیات بشر ونیاز او به آخرین رهنمودها و راهکارهای سیاسی ، پس از حیات ظاهری وفرا رسیدن رحلت پیامبر(ص) این رسالت ووظائف الهی خاتمه نمی یابد وحسب ابلاغ واعلام آخرین رسول الهی براساس آیات سوم وشصت وهفتم سوره مائده ، این وظیفه بردوش ائمه هدی (ع) گذاشته شده است و با هدایت الهی وبا نظر آخرین امام ، حضرت حجت بن الحسن(عج) وبیان شرایط جانشینان خود در زمان غیبت ، این وظیفه بردوش نواب خاص وپس از آنها بردوش نواب عام آن حضرت میباشد وتعین جانشین شایسته ودارای شرایط مورد نظر خداوند ویا در دارا بودن حداکثر ممکن از شرایط وخصوصیات افرادی که لیاقت وتوانائی اداره سیاسی جامعه رادارند ، در قرآن وسنت واجماع وعقل بزرگان دین و جامعه بیان شده است.
هدایت و اصلاح امور جامعه وکل جوامع بشری وحکومت وزمامداری بر مسلمین و همه مردم ودفاع از مردم وبرقراری عدالت اجتماعی و برقراری روابط صحیح وسالم در بین مردم ودر بین جوامع مختلف که در یک تفکیک اصطلاحی به امور سیاسی شناخته می شود از وظائف حاکمان الهی است وهمه این مراتب توسط خداوند درقرآن کریم ابلاغ ورهنمود داده شده است وهرکس در جامعه و برمردم حکم سرپرستی وولایت را بدست می آورد موظف به اجرای احکام ودستورات الهی طبق آیات قرآن کریم ومنطبق با اعمال ورفتار پیامبر(ص) وائمه هدی(ع) میباشد.
وقتی تمام اعمال ورفتار انسان درراستای عبادت حق تعالی قرار گرفت و انجام وظائف او در مسیر بیم از عذاب الهی در مقابل کج رفتاری و نوید وامید وپاداش در برابر صحت عملش قرار گرفت ، همین افراد و همین جامعه دارای روابط و ضوابط سیاسی مورد نظر خداوند هستند وهرچه خلاف برآن باشد به دور از قوانین ومقررات سیاسی مورد نظر حق تعالی است و قرآن وسنت وتوافق اجماع بزرگان دینی وبهره گیری ازنعمت وسلامت عقل (مؤمنین) بهترین مبنای شناسائی واجرائی کردن سیاست انبیاء واولیاء الهی است واین سیاست یعنی عبادت و این عبادت سیاسی مبنای ایجاد روح معنویت در ساختار اجرائی جامعه ودر بین مردم می شود وتداوم آن حفظ وگسترش معنویت راموجب خواهد شد.
حکومت وزمامداری ازآن کیست؟
درآیات زیادی از قرآن کریم آمده است ، حکومت بر زمین وآسمانها ازخداوند است و او برهرچیزی داناست و فقط او می تواند شافع قیامت باشد واو دارای سرباز ونگهبان درزمین وآسمانها است ( آل عمران 189 ومائده120وتوبه116 نور41و فرقان2و قصص 70و زمر44و شوری 49 و زخزف 85 وجاثیه 37 وفتح 7و14 وحشر23 وجمعه 1 وملک1 و حدید2و5) وهمچنین در آیه 107 سوره بقره تاکید می نماید ، آیا می دانید بدرستی که حکومت آسمانها وزمین از خداوند است وشما را غیر ازخداوند هیچ یاوری نبوده ونه یاری دهنده ای وجوددارد
خداوند کریم با آفرینش حضرت آدم (ع) برای ادامه حیات وسامان دادن به خانواده و محل استقرار او وهمسرش دستورالعملی را دربرابر ایشان (ازطریق وحی) قرار داد ، ولیکن ایشان فریب شیطان رانده شده و رجیم را خوردند وضمن نافرمانی در برابر دستورات الهی ، بر خلاف نظر حق تعالی از شیطان فرمانبری نمودند
حضرت آدم (ع) از بهشت بر زمین فرو فرستاده شد واز عمل خویش توبه نمود وخداوند نیزتوبه او راپذیرفت ورسالت حکومت وجانشینی در زمین بر او سپرده شد وایشان جانشین حکومت خداوند بر مردم (خانواده اش) و در زمین گردید وبه این ترتیب اولین حاکم الهی از طرف خداوند درزمین انتخاب ومنصوب گردید وپس از او به ترتیب پیامبران دیگری را برای حکومت وهدایت مردم واصلاح جامعه با هدف رستگاری مردم برای سعادت در دنیا و پاداش (بهشت ) ابدی در آخرت مبعوث شدند .
درلابلای آیات قرآن کریم سرگذشت اکثر پیامبران چندین بار تکرار شده است وچند مورد کوتاه آن صرفاٌ درمورد حکومت وسرپرستی مردم وجامعه مورد اشاره قرار می گیرد.
گفت پیامبرشان ، بدرستی خداوند برانگیخت برای شما طالوت را تا حاکم شما باشد ، گفتند چگونه اورا برما پادشاهی باشد وحال آنکه ماسزاوارتریم ، به پادشاهی از او ، هیچگونه گشایشی درمال او داده نشده است ، پیامبرشان گفت ، بدرستی که خداوند برگزید اورا برشما وبیفزودش زیادتی درعلم وجسم وخداوند ملکش را به هر که بخواهد می دهد.
حضرت داود (ع) دستور دادند از آب جوی نخورید وعده ای توجه به فرمان او نکردند و هرکس که سرپیچی کرد از دین او خارج شد مگر تعداد کمی وآن مردم در برابر جالوت اظهارناتوانی کردند وپیامبر ، اگر او (خدا) بخواهد گروهی کم را بر گروه بسیار غالب نماید (ربنا افرغ علینا صبرا...) و حضرت داود جالوت راکشت وخداوند حکمت وحکومت را به اوعطا کرد و خداوند بعضی رابه بعضی دیگر دفع می کند و گر نه فساد زمین را می گرفت (بقره247تا251). همچنین خداوند کریم حکومت حضرت داود (ع) را پس از آن همه عظمت درحکومت حضرت سلیمان به او بخشید (نمل 16)و باز درآیه 26 سوره عمران می فرماید، بگو بارخدایا توحاکم برملک هستی ، می باشی و می دهی پادشاهی را به هرکه خواهی و بازستانی ، پادشاهی رااز هرکه خواهی وعزت دهی هرکه را خواهی وخوار گردانی هرکه را خواهی وهمه چیز بدست توست ، بدرستیکه توبرهرچیز توانائی و درجای دیگری می فرماید، به تحقیق دربیان سرگذشت داستان حضرت یوسف برای آنان که ازنعمت عقل برخوردارند، عبرتی است ودرقرآن سخنی نیست که آنرا بافته باشند و اوتصدیق کننده کتب آسمانی است ودر آن دستورات واحکامی که برای سعادت بشر لازم است مفصلا بیان شده است وبرای مؤمنان راهنما ورحمت است (یوسف 111وحجر77).
حکومت از خداوند است ونکته مهم اینکه وقتی حکومت در زمین به آدم ودیگر پیامبران سپرده شد ، با افزایش جمعیت و وسعت یافتن جامعه بناچار این حاکمان باید افراد دیگری را به کمک و به وزیری خود انتخاب نمایند و نکته خیلی جالب وآموزنده درقرآن کریم در این رابطه ، درخواست حضرت موسی ازخداوند مبنی برانتخاب برادرش هارون برای وزیری و کمک به او میباشد که خداوند رئوف ورحمان ورحیم نیز بدلیل ایمان حضرت هارون به موسی و ایمان به خداوند ورعایت تقوا توسط ایشان با این درخواست موافقت می نماید و لذا شرایط همکاران وکسانیکه به همکاری دعوت می شوند نیز بخوبی مشخص می شود (طه 28تا30وقصص 34).
ودر مقابل مسئولیت وانتصاب پیامبران حضور ووجود هرگونه حکومت را باطل شمرده و درسرگذشت همه پیامبران مبارزه باآنان یکی از وظائف اصلی پیامبران واولیاء الهی بوده است . ودشمنی ورشک وحسادت در برابر آیات الهی را از نشانه های حاکمان نامشروع در زمین بیان می دارد و در سوره نساء از آیه 53 به بعد چنین شرح داده شده است ،آیا برای انان پادشاهی است؟ ، حتی اگر داشته باشند به آنچه از کتاب و احکام به دیگران دادیم رشک و حسد می برند وبه خاندان ابراهیم (ع) ، کتاب وحکمت ونبوت وحکومت بزرگ دادیم وآنان کسانی هستند که به پیامبر ایمان آورده بوند ولیکن گروهی اعتراض کردند ودر یک تعریف کلی حکومت از طرف خداوند به کسانیکه ایمان آوردند وکردار شایسته انجام دادند وعده داده شده است که ایشان را در روی بساط ارض خلافت دهد ، کما اینکه امتهای صالح پیشین راخلافت داده است وطبقه ضعیف رامنت نهاده ودر روی زمین پیشوایان خلق و وارث ملک وجاه دشمنان قرار داده ودین پسندیده شان را بر تمام ادیان غلبه داده است وازخوف وترس ازدشمنان ایمنی بخشیدشان وآن هم به جهت رعایت تقوا وپرستش خداوند به یگانگی ویکتائی بدون هیچ شائبه وریا میباشد وبعد ازآن هرکه کافر شود ازگروه فاسقان ونادرستان خواهد بود . (نور55 وقصص5)
خداوند منان درآخرین انتصاب بعنوان پیامبر حضرت محمد بن عبدالله(ص) رامبعوث نمودند وآخرین قوانین ومقررات ودستورات الهی را از طریق وحی به ایشان ابلاغ کردند و در لابلای این وظائف ، به رسول معظم اسلام (ص) ابلاغ فرمودند اگر آنچه بر او وحی شده است به مردم ابلاغ نکند درامر رسالت کوتاهی کرده وهیچ عملی راانجام نداده است ودر پی این امر مهم، در 18ذالحجه سال دهم هجری درمحل خم ، تمام یاران و اطرافیان و همه مردم و بخصوص حاجیانی که از اعمال حج بر می گشتند را گرد هم آوردند و طی خطبه ای حضرت علی (ع) را بعنوان ولی وحاکم امور مسلمین بعد از خود معرفی نمودند ودر همان روز دین اسلام با این انتصاب کامل و بعنوان ملاک ومعیار اصلی زندگی سیاسی واجتماعی مردم درتمام ابعاد مورد نیاز بشر دراختیار او قرار گرفت. (مائده 3و67).
با این اوصاف حکوکت از خداوند کریم است و آنرا به پیامبران و اولیاء الهی واگذار کرده وبرای آنها نیز قوانینی وضع نموده است و بر اساس آنچه می دانید ، این حکومت در زمان غیبت امام زمان(عج) از نائب بر حق اوست که در رعایت تقوا برتر از سایر مؤمنین میباشد.
اینگونه حکومتها سراسر برای رسیدن به اهداف تعالی بخش دنیوی واخروی و با نظر خداوند وسرشار از معنویت است که سیاست آن برای سعادت بشر در دنیا وآخرت است وشیرینی معنویت آن فضای ارتباطی بین مردم وحاکمان ودر سطح جوامع مختلف میباشد.
خصوصیات ومشخصات زمامداران اسلامی یاحاکم معنوی
در موضوع قبل حاکمان وزمامداران دینی معرفی ومشخصات وشرایط آنان مورد توجه قرار گرفت ومحور اصلی رعایت تقوا وعدم سرپیچی ازدستورات الهی بیان شده است (انفال 20) و با گذشت زمان وگسترش فرهنگ های مختلف مادی ومجموعاٌ فاقد معنویات دینی واخلاقی در مجموعه سران (نامشروع) اکثر جوامع بشری که در دنیای امروز وجود دارد ، زمامداران اسلامی ومحشور در معنویات دینی واخلاقی علاوه بر احراز شرایط مذکور وسعی وتلاش در حفظ وتقویت آن لازم است در امور اجرائی وبخصوص در ارتباط با مردم وسیاست خارجی حافظ ونگهبان ومروج آن خصوصیات باشند.
از سفارشات قرآن کریم ، قضاوت به حق دراختلاف بین مردم (بقره 213) و آمادگی کامل درمقابل تهاجم دشمنان وبکارگیری سلاح وامکانات لازم برای آمادگی بر دفاع از مردم وجامعه حتی در هنگام اداء نماز( نساء102)مورد سفارش قرار گرفته است و درآیه 85 سوره اعراف نیز می فرماید ، هیچگاه درروی زمین بعد ازآنکه بواسطه قوانین آسمانی به اصلاح آمده اید ، فساد وتباهی نکنید که مراعات این دستورات برای سعادت شما بهتر است اگر به خداوند ایمان دارید وای کسانیکه ایمان آوردید فرمانروا به عدل وداد باشید وقتی گواهی برای خدا می دهید موافق حکم خداوند گواهی دهید هرچند به ضرر شما باشد( نساء135)
بدرستی خداوند امر می کند شما راکه بازگردانید امانتها رابه صاحبشان وهنگامی که حکم داوری بین مردم می کنید به عدالت وراستی حکم نمائید که خداوند چه خوب اندرز می دهد (نساء58) و ای کسانیکه ایمان آوردید شما را برسایر امتها گواه بر عدالت ودرستی برای خداوند باشید وزنهار وادار نکند شماراکینه های دیرینه زمان جاهلیت که دادگری وعدالت در امور نکنید ، بلکه دادگری نمائید که عدالت به تقوا نزدیکتر است ، حکم کردن بین دیگران وتشخیص صحیح حق و باطل ازوظائف الهی است که به پیامبر داده شده است ویهود وکفار ازحکم حق راضی نمی باشند (مائده 42و43و49).
مشخصات حضرت یوسف(ع) ومقدمات نیل به حکومت مصر وایمان وی به خداوند وعدم انجام گناه واز اقدامات مهم وقابل توجه وی ، مجموعه اقدامات واعمال ورفتار ایشان بامردم وبخصوص با برادران گناهکار وی مورد نظر حکام اسلامی ومعنوی میباشد ، که در امور اجرائی باید مورد توجه قرار گیرد (سوره یوسف22و55و56و103) وهمه مردم وبخصوص
زمامداران دینی باید بر این مهم توجه داشته باشند ، که در روز قیامت گوش وچشم وقلب آنان در پیشگاه خداوند مورد باز پرسی قرار خواهد گرفت وخداوند در آیه 35 سوره اسری چنین فرموده است ، زنهار برآنچه یقین نداری پیروی مکن بدرستی درروز قیامت گوش وچشم وقلب درپیشگاه خداوند بازپرسی شوند.
وقتی که حضرت علی (ع) زمام امور را در دست گرفت ، شروع به اصلاح وبازسازی جامعه نمود و در اجرای احکام الهی وسنت رسول الله (ص) در بین مردم ودرجامعه همت گماشت و بهترین مردم از نظر تقوا را بر ولایت وفرمانداری دیگر جوامع دور دست انتخاب و منصوب نمودند و رهنمود های حکومتی معروف نامه 62 حضرت علی (ع) به مالک اشتر نخعی بعنوان فرماندار مصر ، بیانگر دقیق خصوصیات اجرائی زمامداران دینی توآم با معنویت واخلاق اسلامی است.
رعایت تقوا ، حمایت از مردم ضعیف ، ایستادگی در برابر ظلم وجور سرمایه داران وزور گویان ، عدم معاشرت با غیر خودیها ویا بعبارت دیگر تطمیع نشدن از طرف صاحبان سرمایه وقدرت ، زندگی ساده ودر سطح مردم عادی وضعیف جامعه ، دفاع وحفاظت از بیت المال وتلاش در تقویت وگسترش وتبلیغ دین اسلام از طریق اجرائی نمودن حکومت صحیح وسالم دینی، از مشخصات اصلی نامه مذکور میباشد.
در مجموع مؤمن ماندن و دفاع از کیان اسلام و از مردم مسلمان وضعیف جامعه و توجه بیشتر به آنان و همچنین مقاومت ومقابله با توطئه های دشمنان داخلی وخارجی وایجاد عدالت ودین محوری ازمشخصات وخصوصیات حکام وزمامداران اسلامی در امور سیاسی خواهد بود وبه تعبیر دیگر ازمشخصات وخصوصیات عبادی ومعنوی آنان است.
مجموعه این اعمال ورفتار علاوه بر تقویت وگسترش دین اسلام ، موجبات رآفت ومهربانی مردمی رافراهم خواهد نمود و یک روابط وروحیه کاملاٌ معنوی واخلاقی را ایجاد می نماید.
وضع قوانین سیاسی دراسلام وهدف ازآن
در اسلام تمام قوانین ومقررات بر طبق آیات الهی قرآن مجید وسنت رسول الله (ص) و ولایت وامامت ائمه (ع) ونظر اجماع علمای دینی و نظر عقلی بزرگان دینی واجتماعی در همان چارچوب اصلی شعور ومعرفت اسلامی خواهد بود.
در لابلای آیات قرآن کریم چنین آمده است ، داشتن شجاعت ورعایت آن درقانون گذاری وپرداختن به احکام قصاص درآیات 44و45 سوره مائده مورد توجه قرار داده شده است ، حکم کردن بین مردم براساس آیات قرآن کریم ومی آزماید خداوند مردم رابراساس این احکام (مائده 48و50) و رعایت احکام درخوردنیهای حرام (مائده87) وهمچنین می فرماید ، ای کسانیکه ایمان آوردید اطاعت کنید ازخداوند ورسولش واولامر را واگر اختلافی پیشآمد آن امر را به حکم خداوند وپیامبرش باز گردانید ،اگر ایمان دارید( نساء 59) وداستان حکومت ذوالقرنین را برای استفاده ازاحکام الهی برای اجرای دستورات او بیان می دارد و میگوید ، حکومت وسلطنتی که خداوند به ذوالقرنین دادند به منظور اجرای احکام اسلامی واستفاده ازقدرت برای اجرای آن احکام ودفاع ازمردم مستصعف بوده است (کهف 84 به بعد) ودر مورد انگیزه حکومت حضرت داود می فرماید ، ای داود (وارث حکومت سلیمان) ترا خلیفه در روی زمین نمودیم پس میان مردم به حق حکم کن وزنهار پیروی ازهوای نفس خود مکن که ترا از راه خداوند گمراه و باز دارد (ص 26 و34) ودرآیه 20 سوره مؤمن چنین فرموده است ، تنها خداوند است که حکم به حق می کند وآنان که غیر ازاو می جویند هیچ داوری وحکمی ندانند ، بدرستیکه خداوند شنوای هردعا وهرعمل است ، هرگاه دو طایفه از مؤمنان به خصومت ودشمنی هم برخیزند میان آنها رااصلاح نمائید واگریکی ازشما بردیگری ستم کند با آن طایفه ستمکار پیکارکنید تا اینکه دست ازستم بردارد وبر فرمان خدا آید پس اگر به حکم حق گشت میان آنا به عدالت اصلاح وپیوسته دادگری کنید ، البته خداوند دادگستر رادوست دارد(حجرات9) وباز درآیات 60 و61 سوره انفال اینگونه بیان شده است ، ای مؤمنان برای مبارزه با دشمن ، آنچه می توانید با نیروی خویش ازآذوقه وآلات جنگی واسبان سواری که درخور تهدید دشمنان خداوند ودشمنان خویش است ، برگیرید وپیوسته برگروهی دیگر که شما به دشمنی آنها آگاه نیستند وخداوند به حال آنان آگاه است ، آماده و مهیا باشید وبدانید آنچه درراه دین خداوند صرف کنید خداوند پاداش همه را به شما عطا نموده وهرگز به شما ستم نشود واگر دشمنان به صلح ومسالمت میل کنند، پس تو نیز به مصالحه با آنها میل نما وبرخداوند تکیه کن .
ومجری قوانین الهی حضرت علی (ع) در نامه 27 خود به محمد بن ابویکر می نویسد : با مردم نرمخو وگشاده رو باش وهمه را بایک چشم ببین تا بزرگان طمع برحیف ومیل تو نبندند وضعیفان ازعدالت تو مآیوس نشوند ودرنامه 5 خود به عامل آذربایجان می فرماید : حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی است برعهده ات واز توخواسته اند دستور مافوق رارعایت نمائی تورا حقی نیست که درامر رعیت به دلخواهیت رفتارکنی ، مالی ازخداوندد بزرگ دراختیار توست وتوازجمله خزانه داران اوهستی ، امید است من ازبدترین والیان برای تونباشم.
در همین چند آیه و دو نامه از نهج البلاغه بخوبی مشخص و مبرهن است که قوانین اسلامی از قرآن و سنت استخراج می شود وهدف آن اجرای فرامین الهی در راستای اصلاح مردم وجامعه بسوی خداوند منان است.
مردمی که در پرتو قوانین اسلامی قرار بگیرند در همه ابعاد زندگی شخصی واجتماعی احساس آرامش وامنیت می نمایند و باهمین احساس ارزش متعالی قوانین الهی رادرک نموده واز جامعیت سرشار از معنویت آن لذت می برند و بر احکام ودستورات آن دل سپرده وهمراه می شوند ودر نتیجه سعادت وخیر دنیا وآخرت در مسیر مستقیم آنان قرار خواهدداشت واین قانون نیز خود بخود با روح معنوی قرآن وپیامبر(ص) مآنوس و محشور خواهد بود .
مشخصات سیاستمداران غیر اسلامی
وقتی که درقرآن کریم ودر سنت آل الله حکومت وسیاست از خود خداوند مقرر شده وجانشینی او در زمین توسط حق تعالی منصوب گردیده ودر ادامه آن شرایط وخصوصیات ادامه دهندگان ولایت وزعامت آن توصیف وتبین شده باشد ، هرگونه سیاست وهر مدعی سیاستمداری در مقابل آن غیر اسلامی محسوب می شود.
درآیه 19 سوره مجادله وآیه 56 سوره مائده در برابر حزب الله وخصوصیات و مشخصات آنان ، حزب الشیطان با مشخصات غیر الهی معرفی وتوصیف شده اند و مجموع رفتار سیاسی واعمال و کردار مردم در سطح جامعه را دریکی از دو گروه حزب الله و حزب الشیطان تقسیم وتعریف نموده است وحزب الله را پیروز می داند .
همچنین درقرآن کریم با بیان داستان حکومت قارون ( انعام 65 وقصص 76) وداستان حکومت بلقیس ( نمل 22 به بعد) به نمونه ای از دولتهای غیر اسلامی اشاره نموده است ودر سرگذشت تمام پیامبران به حکومت وسیاستهای غیر الهی وغیر اخلاقی سران اقوام مختلف در مقابل آنان اشاره نموده است وبا محکوم ومردود اعلام کردن آنها وبا فرو فرستادن عذاب دنیوی ، سرانجام عذابهای دردناک آخرت را برای آنان وعده داده است ، وهمه را عبرتی برای مردم بر شمرده است.
رعایت تقوای الهی ، تلاش در جهت اصلاح مردم وجامعه برای سعادت یابی آنان در دنیا وآخرت ، بهره گیری ازقوانین واز رهنمودهای الهی در حمایت از دین خداوند ودر حمایت ازمردم ودر مقابله با ستمکاران ، عدم اطاعت از شیطان وپیروی نکردن از هوای نفس واطاعت ازخداوند و از انبیاء واولیاء الهی ، ازمشخصات سیاستمداران اسلامی است که مورد انتصاب ومورد حمایت حق تعالی بوده اند و در قرآن وسنت و بخصوص درآخرین رهنمودهای امام عصر(عج) برای رجوع مردم مسلمان ، بعنوان ولایت امر مسلمین بطور دقیق وجامع مورد راهنمائی قرار گرفته است وهر چیزی بر خلاف آن در زمره سیاستمداران غیر اسلامی خواهند بود .
اینگونه سیاستمداران فاقد ارزش وجایگاه الهی ومعنوی هستند و بطور حتم ابداعات وابتکارات وآثار رفتار سیاسی آنان خارج از ارزشها ومعنویات دینی واخلاقی خواهد بود وبر اساس تشخیص فردی سیاست را معنی وبه آن خواهند پرداخت.
آثاروتبعات سیاست غیراسلامی
برای بررسی آثار وتبعات سیاست ورفتار غیر اسلامی باز هم سری به قرآن کریم می زنیم وچند نمونه ازآیات الهی را مورد توجه قرار خواهیم داد ، وزمانیکه گفته می شود درروی زمین فساد نکنید گویند همانا ازاصلاح کنندگانیم وآگاه باشید آنها حتما فساد کنندگانند ولیکن شعور و معرفت ندارند (بقره11و12) و فساد در زمین اولین اثر اینگونه سیاستها می تواند مورد توجه قرار گیرد وهمچنین در آیه 188 سوره بقره می فرماید ، ومالهای خود رابه ناحق (بیهوده) نخورید ونیفکنید آنها را بسوی فرمانداران (حکام باطل) تا بنا حق خورند ، گروهی مالهای مردم را وحال آنکه شما اینهارا می دانید.
خداوند منان سرانجام حکومتها وگروههای غیر خدائی را اینگونه متذکر شده است ، آیا کفار ندیدند چه بسیارگروهی را که قبل از آنها هلاک کردیم وحال آنکه به آنها حکمفرمائی درزمین داده بودیم که آنرا به شما نداده ایم وباران رااز آسمانها پیوسته برایشان فروفرستادیم ونهرها رااز زیر پاهاشان جاری نمودیم سپس به سبب نافرنانی وکیفر گناهانشان هلاکشان کردیم وازبعد آنها گروهی دیگربرانگیختیم( انعام6)وهمچنین درهر قریه ای مهترانی راکه بدکاران آن دهکده بودند آفریدیم تا مگر اندیشه کنند ودر حقیقت جز با خویشتن مکر نکنند ولی ایشان در نمی یابند وچون ایشان راآیتی آید، گویند هرگز نگرویم تامانند آنکه به رسولان خداوند نازل شده ، بر مانیز نازل شود ، خداوند بهتر می داند کجا رسالت خویش را قرار دهد ، بزودی به بزرگتران آن دهکده هاکه مرتکب گناه می شدند به جزای آن حیله هاکه می کردند عذابی دردناک خواهد رسید( انعام 123و124) و بترسیداز بلائی که چون نازل شود تنها مخصوص آنان که ازمیان شما مستحق آنند نباشد و شامل همه خواهد شد وبدانید بدرستی خداوند سخت عقوبت است( انفال25) ، پس ای مردم ازخداوند و ازرسولش اطاعت کنید واختلاف نکنید که منجر به نابودی وعظمت شما می گردد وصبور وشکیبا باشید( انفال46).
البته ما اهل هیچ شهر ودیاری را بدون اتمام حجت هلاک نکردیم ومااهل هیچ دیاری راهلاک نکردیم مگر آنکه اهلش ظالم وبیدادگر باشند (شعراء208وقصص59) وهرطایفه را به کیفر گناهانش مؤاخذه کردیم بعضی را برسرشان سنگ بلا فرو فرستادیم ، برخی راهم به صیحه عذاب آسمانی وبرخی را به زلزله ویران وگروهی رابه دریاغرق وهلاک کردیم وستم به کسی نکردیم ولیکن آنها خوددرحق خویش ستم کردند .( عنکبوت40) ونابود باد دروغگویان (ذاریات 10).
در همین چند آیه آثار وتبعات اعمال ورفتار سیاستمداران غیر اسلامی وبدور از معنویات دینی واخلاقی بیان شده است ودر مجموع فساد درروی زمین در همه ابعاد فرهنگی ، اقتصادی ، نظامی وخوردن مال حرام وتسلیم بودن دربرابر حکام باطل ، قتل وغارت و دوری از خداوند و محشور شدن با عذاب های دنیوی و اخروی و غرق شدن در ناهنجاریهای فردی واجتماعی ودوری از اخلاق ورفتار دینی ومعنوی ، از آثار وتبعات سیاست های غیر اسلامی است .
در سیاستمداران غیر اسلامی وبدور از معنویت ، پایه واساس قانون وقانونگذاری هوای نفس وخواسته های شخصی وقرار گرفتن انسان در برابر خداوند است.
آنچه در دنیای امروز در ایجاد بی عدالتی وهرج ومرج وتجاوز و قتل وغارت وخونریزی وتقویت ظلم وستمکاری وایجاد فاصله طبقاتی در سرمایه داری حرام ونامشروع و محروم نگه داشتن دیگران وجود دارد ، همه وهمه از سیاستهای غیر اسلامی وبدور ازمعنویتهای اخلاقی و مردمی است .
عدم توجه به ارزشهای دینی وحمله نمودن به اسطوره های اخلاقی ومعنوی وتوهین به مقدسات دینی ازجمله آثار وتبعات سیاستهای غیر دینی وبدور از معنویت واخلاق فردی واجتماعی است که در دنیای امروز از طرف حکام فاقد ارزشهای دینی واخلاقی به وفور مشاهده واعمال می گردد.
همه اتفاقات سیاسی وحکومتی امروز از سطح دنیا با تمام موارد مشابه در قرآن کریم و با اعمال ورفتار انبیاء واولیاء الهی قابل مقایسه وتطبیق میباشد و هرکدام نمونه هائی از همان وقایع اتفاقی در برابر دعوت و وحی الهی هستند و نتایج وثمرات آن نیز مشابه و ملموس میباشد.
آثاروتبعات سیاست اسلامی یا مبتنی برمعنویت
هدف خداوند از آفرینش بشر عبادت در برابر خداوند است وسعادت دنیا وپاداش آخرت نتیجه آن میباشد وتمام نتیجه سیاست اسلامی در همین جمله خلاصه می شود وهمه ارکان سیاسی وحکومتی دین اسلام ابزاری به منظور نیل به همین هدف میباشد.
تقویت بنیه دفاعی واحساس قدرت وشجاعت (در برابر باطل ) یکی از آثار سیاست اسلامی که خداوند در آیه 13 سوره آل عمران می فرماید ، به تحقیق مقابله دوگروه اسلام وکفردرجنگ بدر نشانه درستی برصدق گفتار پیغمبر بود چون بهم رسیدند گروهی نبرد کردند درراه دین خداوند وگروه دیگر کافر بودند ، کفارباچشم خویش(مسلمانان) را دو چندان می دیدند (بااینکه یک سوم بودند) وخداوند به یاری خود هرکه را خواهد کمک فرماید. وهمچنین پیروزی در مقابل کفررا از دیگرنتایج سیاست اسلامی مبتنی بر معنویت می داند و می فرماید ، پیروزند کسانیکه فرمانروای آنان خداوند وپیامبر ومؤمنانند بدرستی که جمعیتی که باخدایند (حزب الله) پیروزند (مائده56) وخداوند تاکید می نمایدکه ، آخرالامر زمین وارث صالحان خواهد بود (انبیاء105ونور55وقصص 5) واز آثار مهم دیگر اعمال ورفتار سیاسی مبتنی بر معنویت ، بخشش امت گنهکار اسلام به شخصیت رسول مکرم اسلام (ص) درآخرت است و در آیه 5 سوره ضحی چنین آمده است ، بزودی آن قدر ازامت برتوببخشند که راضی شوی .
وقتی در سیاست ، اسلام ومعنویت دنبال شود ، حضرت علی (ع) در نامه 34 خود به محمد بن ابوبکر دلیل عزل وی از حکومت مصر را کاهلی وسست بودن را بیان می دارد و نظر بر سپردن حکومت به وی در منطقه ای که زحمتش کمتر است را مورد اشاره قرار می دهد.
حکومت جمهوری اسلامی ایران نمونه ای از حکومت دینی مبتنی بر سیاست الهی است که مواضع و اعمال ورفتار ولایت حاکم بر آن که منتسب به جانشینی حکومت خدائی (و جانشین امام عصر عج در دوران غیبت) در زمین است و با اجرای سیاست خارجی و اسلامی آن ، دردنیای امروز در سطح دنیا موجب شده است که مردم مظلوم وستمدیده در اکثر کشورهای اسلامی که بدلیل وابستگی سیاسی دولتمردان آنها به استکبار جهانی در پی فراموش کردن خداوند متعال وعدم بهره مندی از سیاستهای رسولان وائمه هدی و همچنین در اکثر ملتها وکشورهای مستضعف وعقب نگه داشته شده (وحتی غیر اسلامی) با علاقه ونشاط رو به ارزشهای معنوی واخلاقی نظام جمهوی اسلامی آورده است و با امیدوار شدن به زندگی و به آینده در چاره الگو برداری از آن به منظور نجات خود وجامعه در رهائی از یوغ استعمارجهانی وصهیونیست بین الملل و خود باوری به ابراز وجود معنوی و آزادگی در برابر همه قدرتها و راهیابی به راه کم کرده معبود و خالق خود هستند و احساس می نمایند با نوعی حکومت معنوی با ارزشهای والای انسانی واخلاقی روبرو شده اند که می تواند خلاٌ ونیاز درونی آنها راتآمین کند وامروز در سطح دنیا شاهد بر بهره برداری خیلی از ملتها از روش والگوهای رفتاری ومعنوی ملت بزرگ وسرافراز ایران اسلامی به منظور دست یابی به اهداف فردی وتشکیلاتی خود هستند واین هم یکی از بارزترین آثار وکارکردهای سیاست مبتنی برمعنویت است.
ادامه حکومت خداونددرزمین وایجادواجرای عدالت وایجاد همبستگی دربین مردم وتبلیغ وگسترش واحیاءفرهنگ دینی توآم بامعنویت وتحول وتعالی انسانی واجتماعی وشکوفائی ونوآوری دربهره برداری ازدستورات الهی به منظورسبقت ازتمام مکاتب وفرق ومذاهب موجود درراستای هدایت واصلاح بشروجامعه بسوی خداوند ازآثاروکارکردهای سیاست توآم با معنویت در همه اعصار بشر ومورد نظر خداوند است.
نتیجه گیری
سیاست جزئی از دین اسلام است وتمام دستورات اعتقادی وعملی آن پیرامون رعایت تقوا خلاصه شده است و فرد متقی در کنار تمام اعمال ورفتار خود درگیر معنویت دینی شده و دراشاعه و ترویج آن در جامعه مؤثر میباشد وسیاست از ارکان اصلی نظام اسلامی است که خداوند برای جانشین خود در زمین از طریق وحی درکتب آسمانی واز جمله تمام آنرا در قرآن مجید خلاصه نموده است وانبیاء واولیاء الهی به منظور انجام حکومت بر مردم ودر جهان هستی با بهره گیری از رهنمودهای الهی در هدایت مردم وجامعه برای عبادت وبسوی خداوند تلاش فراوانی را نموده اند و این سیاست ومعنویت واین مسیر را برای جانشینان حکومت الهی در زمین نسل به نسل از انبیاء به اولیاء واز ائمه هدی به والیان واجد شرایط با نظرات الهی منتقل نموده اند .
سیاست این مردم وحکام الهی برگرفته شده از قرآن وسنت واجماع وعقل ودر چارچوب اوامر حق تعالی است وپرداختن به آن علاوه بر خیر وسعادت در دنیا وآخرت موجبات سرافرازی و روحیات سراسر معنوی و بااخلاق اسلامی راایجاد خواهد نمود وضمن رشد وتعالی رفتار وروابط فردی واجتماعی ، نظر مساعد وعلاقه همه آزادگان و سایر ملتهای در بند حکومتهای غیر اسلامی را بخود جلب خواهد نمود.
با اجرای احکام ودستورات الهی در تدوین قوانین ومقررات اجتماعی واقتصادی وفرهنگی ومقید شدن مردم در احترام به قوانین واجرای همه جانبه آن ، معنویت خاص دینی واخلاقی در بین مردم ودر سطح جامعه ایجاد خواهد شد که همه مردم ضمن بهره مندی از معنویت موجود ، در جهت تقیدات دینی مستحکم و مفتخر خواهند شد و علاوه بر بهره مندی از نعمات دنیوی ، از پاداش رضوان الهی برای همیشه بهره مند خواهند بود.
رعایت تقوا با دفاع از ارزشهای دینی و حمایت وتبعیت از زعما و ولایت دینی و مذهبی منطبق با نظرات سیاسی اسلام ، موجبات همدلی ووحدت اسلامی راپدید خواهد آورد ودر رسیدن انسان به اوج عظمت عبادت به معنای واقعی آن مؤثر ومفید خواهد بود واین سر منشآ همه معنویات از آثار وکارکرد سیاست مبتنی بر معنویت میباشد وهرچیز دیگری در مقابل آن ، می تواند در بروز وظهور سیاست وحکومت غیر اسلامی وبدور از معنویت ودر نتیجه ایجاد نگرانی وسختی در دین داری ودر دور شدن از معنویات سدی در مقابل انسان ایجاد نماید ومسئولیت آن بر دوش همه مردم مسلمان خواهد بود
