نفاق نامرئی؟
فهرست:
1-چکیده
2-مقدمه
3-منافق ونفاق چیست؟
4-رابطه شخصیت فردی مسلمان با نفاق
5-رابطه ازدواج با نفاق نامحسوس
6-رابطه شغل واشتغال ونفاق نامرئی
7-رابطه نفاق و دورئی عوامل موثر درمدیریت مساجد و هیئت ها، کانونها وبرپاکنندگان هرگونه مراسم
8-نفاق ورسانه های بین المللی و ماهواره(دجالواره)واینترنت وتلفن همراه،شبکه های تویتر،فیس بوک، اینستاگرام ، لاین، اسکایپ، یوتیوب،واتس آب، تانگو،بیتالک ووی چت وهمانندآن
9-نتیجه
چکیده:
درطول تاریخ بشر وبخصوص درطول تاریخ اسلام افراد وجریاناتی وجود داشتند که بنا برمصلحت وبرای حفظ جان ومال خویش دربرابر دعوت انبیاء واولیاء الهی برای پذیرفتن دین مبین اسلام وهمچنین دربرابر اعمال قدرت حکام و والیان قدرت زر وزور از روی ناچاری وباسیاست دنیاطلبی وبخصوص قیاس آن پدیده ها با منافع شخصی از روی ناچاری دین اسلام رابه زبان می پذیرفتند وهمچنین درظاهر خود را تابع اعمال قدرتهای حاکم برجامعه معرفی میکردند ولیکن درباطن ودرعمل خویش اعتقادی بر آن نداشتند وکار خود را که باقیاس نفس ودرنظر گرفتن منافع شخصی انجام می دادند ودرواقع حرف وعمل آنها متفاوت بود واین قبیل ازافراد درطول تاریخ نیز دربرابر حکومت ودولتمردان نیزهمین روش راپیشه میکردند ودردنیای امروز نیز با اشکال متفاوت وپیچیده تر ازگذشته وجود دارد ومحور بروز پدیده نفاق درایمان آوردن به اسلام ونبوت انبیاء واولیاء الهی بوده است ومتاسفانه افکارواعتقادات واعمال ورفتاراین قبیل ازمردم بصورت انفرادی، خانوادگی، اجتماعی وگروهی موجبات لطمات وخسارات زیادی برآحاد مردم درسطح جامعه وبرای دین ودنیا وآخرت خودشان ودیگران شده است ونفاق ومنافق وآنچه ازسوی انان حاصل میگردد مورد نفرت وبدبینی مردم وبخصوص مسلمانان بوده واست وهمیشه مورد تبری افرادمومن وجامعه ولائی واسلامی است وآنچه موجب نگرانی وقابل تامل دراین بررسی شده است ، این است که دربین مردم مسلمان ومذهبی ومتقی وحزب الهی بعضا اعمال ورفتار وگفتاری بروز داده می شود که بوی نفاق دارد ولیکن همان افراد مرتکب بر این فرآیند وبرخی از همراهان آنان متوجه بروز پدیده نفاق در کارشان نمیباشند واین درصورتی است که نفاق خفی ونامحسوس ونامرئی در آنها وجود دارد وبا انجام خیلی ازامور عادی وتکراری روزانه دچارنوعی نفاق شده اند وخودشان نمی دانند که درگرداب نفاق آلوده هستند ومرتبه ای از جایگاه منافقین قراردارند وباید بر رفع آن چاره ای بیندیشند.
مقدمه:
هرمکتب وهرجامعه وهرحکومتی برای نیل به اهداف کوتاه ودراز مدت خود دارای قوانین ومقررات ودستورالعمل وضوابط خاص مبنائی واجرائی خودش میباشد وروی آوردن وتوجه به آنها را موجب دستیابی به اهداف ازقبل پیش بینی شده خود می دانند وفاصله گرفتن ویامخدوش نمودن ویا نادیده گرفتن تمام ویا برخی از این قوانین ومقررات راموجب شکست ونابودی وایجاد نوعی انحراف در مسیر دست یابی به آن اهداف بیان می کنند وفراتر از آن این مهم وجود دارد که برخی ادعای پذیرفتن وپای بندی بر این ضوابط وقوانین ومقررات را اعلام کنند ولیکن درعمل به آن دچار دگرگونی و دو روئی ورفتار نفاق آلود میشوند وبا زبان و اشکال مختلف وبا تغییر قیافه ودرنظرگرفتن موقعیت زمانی ومکانی خود را مقید ومتعهد به آن ضوابط ومقررات می دانند ولیکن درعمل برآن کوتاهی وقصور دارند ودربرخی مواقع عکس آن را عمل می کنند وضمن متضرر شدن مادی ومعنوی در نیا وآخرت برای خودش موجبات گمراهی وانحراف دیگران را نیزفراهم می نمایند ودرنهایت خودشان همم در نیل به اهداف ناصحیح دنیا طلبی خودشان نیز موفق نمی شوند.
انگیزه وهدف خداوند منان ازخلقت بشردرحول محور عبادت (برطبق آیه56سوره ذاریات)بوده است وبرای دستیابی به آن قرآن کریم وانبیاء واولیاء الهی وجانشینان برحق خاص وعام را درغیاب امام عصر(عج) مامور ومنصوب براین هدف نموده است وازمجموع قرآن وسنت واجماع وعقل ، پنج اصل اعتقادی وده اصل عملی فروع دین رابرسر راه مردم قرارداده است وعکس العمل مردم در پذیرفتن ومقید بودن بر آن را دردو دسته حزب الله وحزب الشیطان در آیات 19 و22 سوره مجادله تقسیم بندی کرده ودرآیه ان اکرمکم عندالله اتقکم (آیه13سوره حجرات) به اوج خود رسیده است.
نکته مهم دراین فرآیند حصول تقوا است که با تجمیع همه امور اعتقادی وعملی درپانزده اصل اعتقای وعملی مذکور بدست می اید وهمه آنها به هم پیوسته ومکمل همدیگرهستند وبی توجهی ویاکم توجهی به برخی از آنها میتواند درحاصل شدن نتیجه تقوا خدشه وارد کند ودراین جا هم این نکته نامحسوس ونامرئی وجود دارد که در بین مسلمانان وافراد باصطلاح متقی وحزب الهی برخی از امور مذکور دچاروقفه وکم توجهی قرارگرفته است ونوعی نفاق ودو روئی کم رنگ وناپیدای مخفی برای ما ایجادکرده است ولذا باید ضمن شناسائی آن موارد در برطرف نمودن آنچه موجب این نوع نفاق شده است تلاش نمود تاخدائی ناکرده برچسب منافق براعمال ورفتار وادعاهای مذهبی ومومن و ولائی بودن خودمان نخورد؟!
منافق ونفاق چیست؟
باآنچه در چکیده مطلب ودرمقدمه بیان شد ودر بررسی تاریخ اسلام وسرنوشت سایر ادیان وهمچنین گذرسطحی برانواع قدرتها وحکومتهای جهانی وبه سازمان های موجود درسطح دنیا ، درکنار دین مبین اسلام ، به چندین مکتب باصطلاح اسلامی متفاوت ازهمدیگر ومکاتب وسایر فرق ومذاهب وعرفانهای غیر اسلامی وبعضا کاذب ونوظهور وپدیده شیطان پرستی با اشکال مختلف قومی ومحلی وبا فرهنگ محدود جغرافیائی وهمچنین مکاتب مادی وغیرالهی وانواع واقسام مختلف قانونگذاری وتدوین ضوابط ومقررات متفاوت دربین قدرتها وحکومت ها ودولتها وسازمانی وگروه و احزاب سیاسی ومذهبی درسطح جهان با ارزشها و مبانی دینی واعتقادی وحزبی ، فرق و مذاهب وعرفانهای کاذب، اقتصادی وسرمایه داری، لیبرالیستی، سکولار، لائیک، کمونیستی، ملی،اجتماعی ومردمی با فرهنگ واداب ورسوم متناسب بر آن مبانی بروز کرده وروز به روز بر تنوعات واشکال مختلف وپیچیده آن افزوده می شود وبا تدوین وابلاغ قوانین ومقررات دستگاه حکومتی ومتشکل از جمع قوای مقننه وقضائی واجرائی وبخصوص بنیه وقدرت نظامی وبازدارنده ازهمه مردم انتظار دارند که بدون چون وچرا مطیع وهمراه با آنها گردند وهرکس در برابر اجرای آن مشکل وموانعی ایجاد نماید مورد بررسی وبرخورد بازدارنده قرار خواهد گرفت واین مجموعه اقدامات در حال حاضر در سطح دنیا وجود داردوتمام مردم درهر زمانی از تاریخ ودر مواجه با این شرایط به سه دسته تقسیم می شوند:
-عده ای بدون هیچ قید وشرطی وضعیت موجود را می پذیرند وهمراه با گذرزمان دربطن شرایط حاکم برجامعه قرار میگیرند وبا موافقت اعتقادی وعملی ویا بی تفاوتی با آن شرایط ، زمان وزندگی خود راسپری می کنندو می روند.
-عده ای با بخشی از پدیده بوجود امده ویا با تمامیت آن مبانی موجود مشکل دارند وبه شکلی در موضع مخالفت و درنقد وبررسی اوضاع قرار می گیرند و درنتیجه با تغییر برخی از ضوابط موجود ویا پذیرفتن دلائل کارگزاران شرایط موجود ویا با تطمیع وفریب واقدامات بازدارنده تحمیلی قانع میگیرد وبتدریج همراه انان می شوند ویا اینکه مورد برخورد وکنترل بازدارنده وحذف قرار میگیرد.
-عده ای مخالف کامل با شرایط موجود هستند وقدرت وشرایط مناسب برای ابراز مخالفت ندارند ودرصدد دست یابی به وضعیت بهتری برای نیل به اهداف خود هستند و با سیاست وبنوعی با زیرکی وزرنگی خاص خودشان وبرای حفظ منافع وجان ومال خود وبدست آوردن زمان وفرصت مناسب ، سعی می کنند به زبان وبه ظاهر خودشان را در صف گروه اول قراردهند ولیکن در اعتقادات درونی ودرعمل درجمع گروه دوم قرارمیکیرند وبا قرار گرفتن آنها در بین گروه اول وگروه دوم فرآیند مشخص وقابل تصمیم گیری را برای عوامل حکومتی وحاکم برجامعه ترسیم نمی کنند وبطور مرتب شرایط موجود را باچالشهای متفاوت روبرو می کنند وبجز دردسر نتیجه ای برای مردم وجامعه وحاکمیت ندارند.
این افراد به افراد دو رو ودوچهره ومنافق معروف هستند ومورد نفرت وبدبینی دیگران قرارمیگیرن ودرصدر اسلام نفاق ومنافق از پدیده های شوم وناگواری بوده است که از همان زمان تاکنون ضربات جبران ناپذیری را بر پیکر اسلام ومسلمین وارد نموده است ودر آیات متعددی از قرآن کریم واحادیث چهارده معصوم(ص) دراین خصوص مطالب مهمی بیان شده است وخارج ازبحث این مقاله میباشد.
نکته مهم دراین تقسیم بندی اینکه نوع چهارمی ازمردم نیز وجود دارند وخودشان را در صف گروه اول تقسیم بندی مذکور قرارمی دهند ولیکن درعمل به بایدها ونبایدها قصور وبی توجهی دارند وخیلی ساده وراحت از آن می گذرند و می دانند که به آنچه ایمان دارند، عمل وپای بندی جدی ندارند وبطور کامل متعهد ومقید بر آن نمیباشد وبا توجه به هوای نفس ودخیل نمودن سلائق ودیدگاههای شخصی وارجحیت دادن به نظر شخصی دربرابر قانون وضوابط ومقررات وحتی برشرع مقدس ، اولا درانجام کامل ضوابط ومقررات حاکم برجامعه قصور وکوتاهی دارند ودوما بانوعی صدور فتوا واظهارنظروارائه تئوری کارشناسی فراتر از متخصصین ذیربط و با روی آوردن به امور وکارهای مبتنی بر دیدگاه فردی وشخصی نوعی نفاق ودو گانگی نسبت به شرایط صحیح والزام آور بوجود می آورند وخودشان از این نفاق ودو روئی مطلع نیستند و یا رفتار دوگانه خود را فراتر ازباید ونبایدهای موجود در جامعه وبرحق می دانند وبر این خلاف وعمل نادرست برچسب حق وحقانیت می دهند وضمن تشویق بر جذب دیگران ، خواسته وناخواسته مخالفین ومنتقدین خود را نیزدر مرتبه ای از جهل و نادانی قرار می دهند واین درصورتی است که این قبیل از افراد دچارنوعی نفاق نامرئی ونامحسوس وناپیدا هستند وشایدخودشان براین نفاق، واقف نباشند واگر به آنها گفته شود که عمل وگفتارشما با اصول اعتقادی وارزشهای مکتبی شما مغایرت دارد ، باورنداشته باشند وآنرا نپذیرند ولیکن درواقع دچاردو روئی ونفاق مخفی ونوعی آسیب اعتقادی هستند.
رابطه شخصیت فردی مسلمان با نفاق نامرئی
فردی که به دنیا می آید از نظرفطری و برحسب انگیزه آفرینش الهی برای بشر پاک ومسلمان است وصرفا برای عبادت آفریده شده است ولیکن باگذشت زمان دچاریکسری آداب و رسوم واعمال ورفتار وفرهنگ عمومی خودساخته دیگران در هر زمینه ای میگردد که پدر، مادر، برادر، خواهر وسایراقوام ووابستگان درجه2و3برای اوترسیم می کنند وبتدریج جامعه ودوستان وهمکاران ودیگران براین فرآیند افزوده میشوند ودرکنار رشد جسمی وفیزیکی دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی وکهنسالی تازمان مرگ ، هویت وشخصیت باطنی ،اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی ، اعتقادی وارزشی وی را شکل می دهند.
آنچه در این رابطه قابل توجه میباشد ، درقرآن کریم ودر سنت وسیره انبیاء واولیاء الهی وبزرگان از مکتب اسلام وتشیع نحوه شکل گیری هویت اصلی انسان مورد رهنمود قرارگرفته است وبرای لحظه به لحظه رشد جسم وروح آن حول محور عبادت تعیین تکلیف شده است وصرف نظر ازانسانهائی که خارج ازچارچوب دین مبین اسلام وبخصوص منافقین قرارمیگیرند، دربین مسلمانان نیز گاها اعمال ورفتاری بروز داده می شود که می تواند نوعی نفاق را به همراه داشته باشد.
فردمسلمان با زبان وگفتاروبرخی ازاعمال و رفتار به اصول وفروع دین ایمان دارد وبرآن اعتراف وتاکید می کند ولیکن درطول روزگار بطور واقعی به خداوند ایمان ندارد، رسالت انبیاء واولیاء الهی راجدی نمی گیرد وزندگی دوباره در برزخ ومعاد را بخوبی نمی شناسد وبرای آن برنامه ریزی صحیح ، دقیق وکامل ندارد ودرانجام فروع دین نیز فراز ونشیب های کوچک وبزرگ ومشهود ونامحسوس دارد ، البته این موارد یا برخی از نکات آن شامل همه مسلمانان نمی شود ولیکن خیلی از مردم درطول زندگی خودکم وبیش درگیر برخی از نارسائیهای ذکر شده هستند واز حداقل ممکن آن تا حداکثر ممکن دچاربد رفتاریها می شود تا جائی که شباهت نزدیکی بین آنها با یک فرد غیر مسلمان بروز داده شود.
این افراد کافرومنافق نیستند ودرهمه جا با همه وجود اعلام می دارند مسلمان هستند و درتعارف وتعاریف ازاصول اعتقادی حرف می زنند و از آن دفاع می کنند ونمازمی خوانند وروزه گرفته ، حج می روند واهل ولایت اولیاءالهی هستند و محرم وصفر ورمضان وغدیر وقربان وفطر را گرامی وقبول دارند وشاید خمس وزکات هم بدهند واگر امکان آن فراهم شود امری به معروف ومنکری را نهی می نمایند ودرعین حال باهمه مردم هم رفیق هستند وعلیه بدان بدگوئی می کنند ولیکن دربرخی از همین امور که ذکر شد قصور وکوتاهی دارد ودربرخی ازموارد اصلح رافدای مصلحت می کنند ودنبال راه وبهانه ای برای نگرفتن روزه وندادن خمس وزکات ودرگیر نشدن با منکرات هستند وبرای تامین رفاه دردنیا از رفاقت بادشمنان نگران که نیستند هیچ، از عدم وجود ارتباط ، ناراضی هستند ودرموضوع جهاد ودفاع نیز اسلام ومسلمانی ومبارزه با ظلم وستم را محدود به کشور خود ومحل زندگی وخانواده خودش می داند واعتقادی به جهانی بودن موضوع اسلام ومسلمین وجهاد ودفاع دربرابر تهاجمات گسترده وفراوان ومتنوع دشمنان ندارند وبازهم ، با تمام قدرت می گوید مسلمان وشیعه است وخودش را هوادار دین وارزشهای دینی وحتی انقلابی می داند.
حالا اگر اوصاف جمعیت کفارمطالعه شوند، این قبیل از مردم کافر نیستند واگر جمعیت مومنین ومومنات هم بررسی وتطبیق شوند ، شاید این مردم در اطراف حلقه منصوب به آنان قرار داده شود ولیکن دردایره آنان نیز قرار نمی گیرند ووقتی جمعیت قابل توجه منافقین نیز مورد کنجکاوی قرار میگیرند ، الحمدالله رب العالمین در صف آنها نیز نمی گنجند واین درشرایط است که برای مردم نسبت به اسلام تقسیم بندی بیش ازمومن وکافر ومنافق وجود ندارد ، پس جایگاه اینگونه مردم در کجا می تواند قرار داده شود؟
اگر مقداری دقت وتوجه وتامل صورت گیرد متوجه خواهیم شد ، این مردم دچارنوع نفاقی هستند ، که نفاق ودو روئی ودگرگونی آنها پیدا نیست ودچارنوعی نفاق نامرئی ونامحسوس هستند وهرچند این قبیل از مردم منافق نیستند ولیکن نفاق ، نفاق است ود رصورت استمراراین وضعیت شاید نفاق نامحسوس آنها بتواند یک ارتباط و سنخیت وهمگرائی نزدیکی با منافقین ونفاق واقعی را پیدا کند وناخواسته ونامحسوس دربین هواداران بالقوه منافقین جای داده شوند واینجا برای این طیف از مردم نیز نوعی احساس خطر درکمک به دشمنان بوجود می آید ورابطه ناسالم ونادرستی نیز بین فردی که دچارنفاق نامرئی است با نفاق واقعی ایجاد میگردد.
رابطه ازدواج با نفاق نامحسوس
یکی ازسنتهای الهی ازدواج دختر وپسر است که درهرمکتب ودرهرجامعه ای شرایط وآداب ورسوم خودش رادارد ودرمکتب اسلام برای مسلمانان نیز اصول وقواعد خاصی رادارد وهرفرد مسلمانی سعی می کند درانجام این سنت الهی درچارچوب دستورات اسلامی عمل کند ولیکن دربرخی از موارد ودر بین بعضی از همین مسلمانان اتفاقاتی بروز می کند واقداماتی صورت میگیرد که تاحدودی با سبک وروش یک فرد مسلمان واقعی تاحدودی فاصله دارد.
عدم توجه یکی از طرفین به وضعیت اعتقادی وعملی طرف مقابل در برابر ایمان به اصول دین وتوجه به فروع دین وکمیت وکیفیت پرداختن به ارزشهای دینی وعکس العمل مناسب دربرابر ناهنجاریها وکج رفتاریها وسلائق خوب وبد سیاسی واجتماعی وفرهنگی وهمچنین تعیین مهریه نامعقول وپذیرفتن آن وتوجه به قیافه ومال ومنال وشغل وفامیل و ماشین ومنزل و وضعیت وسطح اجتماعی خانوادگی همدیگرومخارج سنگین ومیهمانی های جور واجورازمواردی است که نوعی نفاق نامحسوس را بدنبال دارد واین درصورتی است که هردو طرف وحتی خانواده های آنان ادعای مسلمانی ومومن بودن رادارند وهمه چیز را بانام خداوند وبنام اسلام وبرای رضایت حق تعالی انجام می دهند.
شاید این موارد سوء ذکر شده هم در ازداوج بین طرفین مطرح نباشد ولیکن ناخواسته انجام می شود وشاید هم فراتر از این موارد وجود برخی ازاعمال ورفتارخلاف شرع وحرام ونامشروع دربرخی از مراسم های آنان بروز داده شود وچیزهائی مثل قمار، مشروب خواری، اختلاط زن ومرد، پخش موسیقی غنا وتحریم شده وبرپائی رقص وپایکوبی ومزاحمتهای خیابانی وامثالهم درازدواج بین دوفرد باصطلاح مسلمان شیعه شکل بگیرد وعلاوه بر شخص عروس وداماد وبرخی ازبستگان درجه یک وسایر وابستگان، نوعی نفاق ودر روئی نسبت به اسلام وارزشهای دینی برای سایر مدعوین نیزدربر داشته باشد وسوالات وابهاماتی مانند اینکه باچه وضعیت ظاهری وباچه نوع لباس وباچه آرایش وبرای رضایت چه کسی حضور بهم می رسانند؟ ودربرابر مکروهات وبخصوص محرمات چه عکس العملی دارند؟ ودرموضوع امربه معروف ونهی ازمنکر وتولی وتبری چه حقی را ادا می کنند؟ وراستی اگر آنجا کسی پیدا شود که با ایراد گرفتن واحساس وظیفه شرعی ویا بر اساس قلقلک وجدان فطری وخداپرستی ، جلسه را ترک نمود ویااینکه فردی غیر مدعو از داخل مجلس ویا ازخارج مجلس به این شرایط انتقاد واعتراضی کرد ، مورد حمایت قرار میگیرد ویا به بابیان اینکه بابا حالا چه خبره ، همه ش که نمی خواهد عروسی کند ، یکباره مگر چطور میشه؟ به ناهی ازمنکر اعتراض می شود وبا نوعی لجبازی کاربه شکل بدتر ادامه پیدا می کند؟
راستی وقتی حرف از فک وفامیل ومسئولین مملکتی وامثالهم می شود ، شما سراغ دارید به غیر از غیبت وتهمت وتوهین چیز دیگری هم دراین مجالس مطرح شود؟ شما چاکر می کنید؟ ومعمولا در این مراسم ها که رسم بر اقامه نماز و توجه به سایر فروع دین نمی شود ویا کمتر مورد توجه قرار میگیرد !!
اینها مصداق چیست؟ اینها که اعلام می دارند مسلمان واحتمالا شیعه هم هستند ولیکن درواقع رابطه ای بین این اعمال ورفتار با فرهنگ شیعه وجود ندارد وبهتر است آنها منافق خطاب نشوند ، چون از نفاق ومنافق نیز تبری جسته اند وآنها را دشمنان سرسخت اسلام ومسلمین می دانند وبا آنچه فعلا در بین این قبیل از مردم می تواند وجود داشته باشد ، نفاق موجود دربین آنها را به شکل نامرئی ونامحسوس توصیف می نمائیم تا شاید روزی متوجه وجود نفاق در بین خودشان بشوند ودر صدد اصلاح ورفع آن برآیند.
نفاق، نفاق است ونامرئی بودنشریال مقدمه ای بر نفاق واقعی بدتر از کفر میگردد.
رابطه شغل واشتغال ونفاق نامرئی
از رفتن به مدرسه تا تحصیلات عالی ورفتن به سرکاردولتی وحتی انتخاب انواع مشاغل آزاد درهر مقطع سنی وبا هرگونه درآمد وتشکیل خانواده وگذراندن زندگی از ابتدا تاانتها درسطح جامعه به نوعی شغل وکسب وکار واشتغال معروف میباشد وهرکدام نیز در بین سایر مردم تعریف وجایگاه خاص اجتماعی واقتصادی خودش را دارد.
درکنار همه مشاغل موجود وانجام کار صحیح ودقیق ومناسب اکثرمردم در سطح جامعه در بین برخی از مردم وبخصوص مسلمانان مواردی از قبیل تقلب درتحصیل ، خرید نامشروع امتیاز، دخل وتصرف غیرقانونی درمناقصه ومزایده ها، پارتی بازی وسفارش در کسب شغل وراهیابی برآن ، تقلب، کم فروشی،کم کاری، عدم رعایت ضوابط ومقررات، دروغگوئی در کار، پارتی بازی، توجه به روابط ورعایت موضوع خویشاوندی وهمکاری وهم محلی ورودربایستی ودوستی بجای ضوابط، عدم تکریم ارباب ورجوع، بداخلاقی، سوء استفاده شخصی از وقت وامکانات شغلی ،دیرآمدن وزود رفتن ، اضافه کاری بدون کارمفید ، هدیه وتشویق وپاداش ناصحیح وسفارشی ، ظلم به دیگران ، قضاوت ناشیانه ونادرست، برده کشی، عدم تامین حق وحقوق دیگران ، تلافی کردن در برابر بد رفتاری دیگران، دزدی، اختلاس، تبلیغ وترویج منکرات وبدیها، احترام قائل شده برای مرتکبین به منکرات ، عدم توجه به امر به معروف ونهی از منکر وتولی وتبرای کاری ، عدم تخصص در کار وهدر دادن مال وثروت وسرمایه دیگران، تجاوز به حقوق دیگران وحق الناس، منت گذاشت درانجام وظیفه کاری بر دیگران ، توقع داشتن ازانجام کارووظیفه شغلی برای جبران ازطرف دیگران، احترام گذاشتن و برقراری رابطه به منظوربهره مند شدن از جایگاه شغلی دیگران، تکبر وخود بینی وبالاتر ازدیگران دیدن خود را، بهانه تراشی، انتقال دادن مشکلات شخصی به محل کار، بردن مشکلات وگرفتاریهای کاری خود به منزل وسایر اماکن، مقاومت نادرست دربرابربرخورد انضباطی به جهت انجام تخلفات ، لجاجت وخود رای بودن دربرابر توجیه صحیح دیگران ، بی توجهی به وقت نماز وسایر فرائض وسایر اموری که درشرایط فعلی در برخی از مشاغل ودر بین برخی از شاغلین وجود دارد ومنجر به نوعی بدبینی وبد رفتاری دربرابر ارزشهای دینی واخلاقی میگردد وبروز یک یاچند روش غلط از سوی شاغلین ، مردم هم این نارسائیها را به کل مشاغل وبه سطح تمام جامعه اتلاق می نماید واین درصورتی است که افرادی که مورد اصابت برخی از این ناهنجاریها قرار گرفته اند، با حالت تعجب می گویند ، مسلمان وبخصوص شیعه هم هست!!
همانطور که این افراد انتظاراین برخوردها رااز یک مسلمان ندارند ، باید تاکید داشت که این اعمال وکردار در شآن مسلمانی وبخصوص شیعیان نیست وهرچند این افراد خودشان را هم مسلمان معرفی می کنند ولیکن باید به وجود نوعی نفاق نامرئی وناپیدا در بین انها توجه داشت ، نفاقی که سرتا پای این افراد را فرا گرفته است ولیکن خودشان اطلاعی ندارند.
نفاق، نفاق است وموجب رنجش سایرمردم ومسلمانان میگردد وبدور از ارزشهای دینی واخلاقی است وباید نفاق حتی آنچه بصورت نامرئی ونامحسوس وجود دارد کشف وخنثی گردد ودرجامعه اسلامی ودربین مسلمانان نفاق نامرئی نیز پذیرفتنی نمیباشد وزمینه خطر وبالقوه برای بهره برداری دشمنان اسلام میباشند.
رابطه نفاق و دورئی عوامل موثر درمدیریت مساجد و هیئت ها، کانونها وبرپاکنندگان هرگونه مراسم
مسجد خانه خداست وسنگر اسلام ومسلمین است وباید همه امور مسلمین درمساجد انجام بگیرد وتاحدود انجام میگیرد ولذا آنچه از امور سیاسی، مذهبی، اعتقادی، اجرائی، اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی ، اقتصادی ومدنی مربوط به امور اسلام ومسلمین بایدوجود داشته باشد و دراداره ورشد وتعالی شخصیت فردی وخانوادگی واجتماعی وکشوری وجهانی برای دنیا وآخرت موثر است و باید ونبایدهای اجرائی وعملی اسلام برای تبلیغ وترویج وتوسعه فرهنگ اسلامی و همچنین دفاع ازارزشها وهنجارهای دینی ومکتبی که درقرآن وسنت بیان شده است وبااجماع وعقل تبیین میگردد ، باید در مساجد برنامه ریزی واقدام گردد وآنچه بعنوان برنامه های فرهنگی، مذهبی ، سیاسی ،عزاداری وحتی نظامی وسایرموارد درمساجد انجام میگردد بلاستثناء باید همه این موارد درراستای رضایت حق تعالی وبرای فلسفه عبادت بشرصورت پذیرد.
دردنیای امروز ودرسطح جامعه وبخصوص در مملکت اسلامی ایران مساجد کمتر نقش موثری در این فرآیند دارند وازهیئت امناء برخی از مساجد گرفته تا معدود انگشت شماری از ائمه جماعات وبعضی از مدیران ومسئولان موجود در مساجد بعضا بدنبال منافع حزبی وگروهی وجناحی ومحلی هستند وبنام مسجد و بانام اسلام درتفکیک دین وسیاست وبا بی بصیرتی نسبت به آنچه دشمنان برعلیه اسلام ومسلمین توطئه می کنند ، دراجرای برنامه ها ومراسمات مربوط داخل وخارج ازمسجد تفکیک قائل می شوند ودربرخی از موارد نیز از فعالیتهای عناصر موثر در امور جامعه ممانعت بعمل می آید و برعکس آن نیزبعضا سخنرانان ومداحان وعناصر مدعو در برنامه های مسجد حاضر می شوند وبرعلیه ارزشها واهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ودستاوردهای آن سخن ومطلب می رانند ومتاسفانه مورد حمایت عناصر معلوم الحال همان مساجد قرارمیگیرند وبنام اسلام ومسجد وفعالیتهای دینی برعلیه دین خدا فعالیت می نمانید.
ازطرف هیئت ها وکانونها وعناصر مسئول در مساجد درخیلی ازمراسم ها بدون اینکه شناخت وبصیرتی مناسب وعمیق ودقیق نسبت به انبیاء واولیاء الهی وبخصوص به قیام عاشورا و حتی دوران دفاع مقدس وسایر ارزشهای مذهبی وسیاسی داشته باشند، باایجاد بدعتها وخرافات وحتی برخلاف فتوای اکثرمراجع بنام اسلام وعاشورا وشهید وشهادت برای اسلام ومسلمین وارزشهای دینی بدبینی وبدگوئی ایجاد می کنند وبرای دشمنان اسلام طعمه وخوراک تولید می نمایند ونکته مهم این است که عده ای از همین عوامل درانجام واجبات الهی قصور وکوتاهی دارند وبرعکس آن نیز دربرابر برخی ازمحرمات لنگ می زنند ولی باز هم بنام مسجد واسلام ومناسبتها ، حضوروفعالیتی منافقانه درمساجد دارند ووقتی با این افراد روبرو وهمکلام می شوی ادعای مسلمانی وشیعه وپیرو قرآن واهل بیت(ع) رادارند و می گویند دلشان صاف وبرای خداست ولیکن در عمل دچارمشکل هستند وخودشان نمی دانند که کارشان ، کارمنافقین است وخطر بیشتر آن دراین است که بنام خدا واسلام وامام حسین(ع) وشهدا انجام می دهند.
حرف وعمل، ایمان وکردار، خوب وبد وزشت وزیبای این قبیل عناصر موثر درمسجد وحتی تاثیرگذار برمردم ، متفاوت است وشاید گناه برخی از مردم را هم بر دوش می کشند و ناخواسته دچارنوعی نفاق نامرئی ونامحسوس و دو روئی ناپیدا هستند وباز هم نفاق، نفاق است ومورد قبول حق تعالی نمیباشد، هرچند برچسب اسلام برآن خورد باشد.
نفاق ورسانه های بین المللی و ماهواره (دجالواره)واینترنت وتلفن همراه ، شبکه های تویتر، فیس بوک، اینستاگرام، لاین، اسکایپ، یوتیوب، واتس آب، تانگو، بیتالک و وی چت وهمانند آن
نکته اساسی در مورد ماهواره وبه عبارت صحیح دجالواره وبرخی از شبکه های موجود ومعروف در بین جوانان این است که بهره برداری از آن علاوه بر مخالفت با نظر فقهی مراجع تقلید وقوانین موجود درکشور آثار مخرب روش اندولسی واستحاله فرهنگی واعتقادی در بین مردم را دارد که نتایج تدریجی آن بوضوح قابل لمس ومشاهده میباشد.
سهل انگاری وبی تفاوتی در برپائی نمازوحتی کوچک شمردن آن ، تظاهر به روزه خواری، حج تشریفاتی، ندادن خمس وزکات، بی توجهی به جهاد ، تحت شعاع گرفتن امر به معروف ونهی از منکر وحتی اقدامات بالعکس آن، وارونه شدن تولی وتبری وهمه واجبات ومستحبات وحتی اصول اعتقادی برای خداوند منان تا رسالت انبیاء وامامت اولیاء وبخصوص معاد روز قیامت ودر نتیجه عادی شدن افعال وکردار حرام ...مشروبخواری، روابط نامشروع، بی حجابی وبدحجابی،کم رنگ شدن غیرت مردان وبزرگترهای فامیلی ، آرایش مو وسر وصورت مشابه دختر وپسر، خال کوبی وگردن کلفتی ومزاحمت برای نوامیس مردم وعربده کشی، مستی ،مزاحمت های خیابانی، اختلاط زن ومرد، دزدی ، رشوه وخواری، بدبینی وبدگوئی وکوچک شمردن وبی تفاوتی در برابر تقلید کرد ودر مورد مراجع و بخصوص ولایت فقیه، اعتراضات ورفتارهای غیرقانونی وصنفی وپایه ریزی انقلابات رنگی جین شارپی ( بخصوص فتنه 88)، فساد، اباحه گری و دوچرخه و موتور سواری دختران، کیفیت مسابقات باصطلاح ورزشی، کمیت وکیفیت تهیه وبازی در تآتر وفیلم ها و عروسیها، جلسات، میهمانیهای مختلط وخارج از عرف ملی ومذهبی، اشاعه خرافات وعرفانهای کاذب وشیطان پرستی، مدهای نامتعارف لباس ولباسهای جلف وترویج اسلام هراسی وترویج اسلام امریکائی وهمچنین پدیده بی بند وباری وتهاجم فرهنگی غرب دراکثر کشورها وگسسته شدن بنیان خانواده ها درآن و تجاوز به حریم ارزشهای خانوادگی وبی احترامی به پدران و مادران ، بی هویتی در نسل جوان وگرایش اعتقادی آنان به فرهنگ لائیک لیبرالیستی وسکولار وعرفانهای کاذب ونوظهور حتی در کشورهای اسلامی وهمچنین غارت منابع ملی ، طبیعی و باستانی توسط دولتهای استعماری ، استثمار بی حدوحصرمردم وتقویت نژادپرستی ، توهین به مقدسات دینی وترویج وهابیت وبهائیت وایجاد اختلاف وجنگ وآدم کشی دربین ملتها، ترساندن مردم وحکومتها ازهمدیگروبخصوص ازاسلام ، حلال کردن حرام خدا وحرام نمودن حلال خداوند ، قتل وغارت وتجاوز ، سوء استفاده از مکاتب ومذاهب غیر اسلامی وفرق ومذاهب از تشکیل ورشد وتوسعه گروههای باصطلاح اسلامی وبرنامه ریزی سیاسی برای محدود نمودن وکنترل وحتی سرکوب این گروهها و قرار دادن آنها در برابر اسلام وسایر فرق اسلامی وترساندن سایر ملتها از مکتب اسلام و تلاش درجهت معرفی آن بعنوان دین خشونت وآدم کشی به منظور عدم گرایش سایر مذاهب بسوی اسلام،حمایت از حاکمان لیبرال وسکولار وسیاستمداران وابسته درسطح جهان، تضعیف نمودن سران گروهها وسیاستمداران استقلال طلب وحامی مردم ومؤثردرحفاظت ازتوانائیهاوارزشهای داخلی وانسانی درکشورهای کوچک و جهان سومی ودرحال توسعه وایستادگی در مقابل آنان و ترویج دیگر ناهنجاریها و سایر توطئه های سیاسی ونظامی واعتقادی وفرهنگی واجتماعی درسطح دنیا و نفوذ در سازمانهای جهانی وسوء استفاده از قدرت وامکانات آنها وتضعیق حقوق بشر و همه وهمه موارد سوء سیاسی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، مدنی ، احساس بی تفاوتی دربرابر دشمنان استعماری واستکباری وصهیونیستی ونوعی برداشت اشتباه نسبت به جبهه گیریهای گذشته در مقابل آنها وعدم احساس مسئولیت دربرابر کشتار وتهاجم به ملت های مسلمان منطقه وهمه چیزازبرنامه ریزی وحملات حساب شده ودقیق دشمن اصلی اسلام ومسلمین است که تمام ازطریق آنتن ها وگیرنده های ماهواه ای از خارج کشور به داخل خانه های ملت ایران فرستاده می شود ویکی از اهداف اصلی دشمنان با برنامه های ماهواره ای سست نمودن و تهی کردن انقلاب وجمهوری اسلامی از ارزشهای اولیه (ایمان،وحدت وتبعیت از ولایت فقیه) ودرنهایت شکست اسلام ومسلمین وبخصوص شیعه میباشند
وهمچنین شبکه های باصطلاح مذهبی که درحال حاضرعلم مشکوک این جریان بدست بیت سید صادق شیرازی است ودرگذشت زمان نشانه های حمایت پیر استعمارنیز از آن مشهود وعیان تر شده است وبا سوء استفاده از احساسات وعواطف پاک شیعی وبا بهره برداری از برخی هیئات غیر فرهنگی (ودراصطلاح مذهبی) ومداحان ناآگاه ودرعین حال وابسته به فرهنگ غرب وتعدادی روحانی نما وروشنفکر غرب زده بدنبال ایجاد شکاف واختلاف بین بدنه مذهبی مردم ونظام اسلامی شده اند وبا توهین به مقدسات اهل سنت وترویج شعارهای افراطی وتوهین به بزرگان شیعه زمینه تشدید اختلافات دینی را فراهم نموده وموجبات کشتار بیشتر شیعیان ودیگر مسلمانان در اقصی نقاط جهان شده اند وبا شبکه های باصطلاح مذهبی ودر عین حال افراطی بنام شیعه وپخش ماهواره ای درشبکه جهانی حضرت خدیجه (س)، شبکه جهانی المهدی(عج) ، شبکه جهانی الزهرا(س)، شبکه جهانی حضرت ابولفضل(ع)،شبکه جهانی اسلام1و2،شبکه جهانی امام صادق(ع)،شبکه جهانی بقیع،شبکه جهانی انوار الحسن(ع)، شبکه جهانی امام حسین(ع)1و2و3 ،شبکه جهانی 14معصوم(ع)، شبکه جهانی الانوار1و2،شبکه فدک،شبکه امام صادق(ع)وشبکه مرجعیت به فعالیتهای تفرقه افکنانه خودمشغول شده اند تابتوانند، لبخندرضایت رابرلبان دشمنان اصلی نظام واسلام ومسلمین بنشانند وبااین فعالیتها ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) را مخدوش ودرجهت ترویج اسلام امریکائی بکوشند وبه اهداف ذیل که موردسفارش امریکاواسرائیل است برسند:
مخالفت بانظام ولایت فقیه و رد نظریه ولایت فقیه و مخالفت با نظام اسلامی ،رد مراجع طرفدار نظام جمهوری اسلامی وضدیت با علمای مطرح مثل آیت الله بهجت وآیت الله مکارم ، حسن زاده آملی، شهید مطهری ،اشاعه وترویج برخی تحریفات مانند قمه زنی ، زنجیرتیغ دار، راه رفتن روی خار، راه رفتن روی آتش ومعرفی قمه زنی بعنوان یکی از سنتهای الهی ،دفاع از برخی شخصیتها ی مسئله دار با نظام مثل منتظری، صانعی،دستغیب، شیرازی ،ردجریان فلسفه وعرفان شیعه ، توهین وسب خلفای اهل سنت ،تاکید بر به اصطلاح احیای شعائر حسینی(ع) وعزاداریهای غیرمنطقی ونامعقول ومغایر با فرهنگ شیعه ومعرفی چهره زشت وغیر فرهنگی از فلسفه عاشورا، دلجوئی وایجاد همسوئی بیشتر با انجمن حجتیه ،حمایت ازجریان فتنه وارتباط با برخی از اطرافیان با عناصر فتنه 88 ،پایه گذاری هفته برائت در برابر هفته وحدت،تلاش برای بسط نفوذ در بین شیعیان عراق وایجاد جبهه هوادار خود دربین ملتها،معرفی نظام جمهوری اسلامی به نظام دیکتاتوری ،حضور آشکاردربرنامه های صدا امریکا بعنوان کارشناس دینی ،راه اندازی تشکیلاتی با عنوان جمعیت روحانیون سنتی معاصر(رسام) و... همگی خلاصه ای از فعالیتهای غیر قانونی ونامشروع شبکه های باصطلاح مذهبی تشیع است که باحمایت مالی ورسانه ای غربیها وبخصوص امریکا راه اندازی شده است.
مسئولین وگردانندگان ماهواره وارتباطات فضای مجازی دلشان به حال اسلام ومسلمین ویا برای فاری زبان که عمدتا ایرانیها هستند ، نسوخته است واستراتژی آنها علیه اسلام ومسلمین است ودرشرایط فعلی ودرجنگ نرم بهترین ابزار وبهترین راهکارآنها برای حمله همه جانبه علیه اسلام وشیعه ماهواره وایجادشبکه های باصطلاح مذهبی وسایر شبکه های ارتباطی و موجود دربین مردم است.
چه کسانی ازاین گیرنده ها استفاد می کنند، منافقین، کفار، غیرمسلمانها ؟ شاید دقیقا معلوم نباشد ولیکن استفاده کردن کفار ومنافقین از این موارد خارج از فلسفه اسلام ومسلمین است وخودشان می دانند ودنیا وآخرتشان وبه نظر آنها هم اشکالی ندارد وبهرحال خارج از بحث ماهستند.
ولیکن اگر متاسفانه یک سری بر روی پشت بامهای ملت مسلمان وبخصوص برخی از شیعیان در ممکلت جمهوری اسلامی بزنید ویا بر محتوای داد وستدهای فرهنگی فضای مجاز از طریق رسانه های بین المللی و ماهواره(دجالواره)واینترنت وتلفن همراه،شبکه های تویتر،فیس بوک، اینستاگرام، لاین، اسکایپ، یوتیوب، واتس آب، تانگو، بیتالک ووی چت وهمانندآن بزنید ، بوی نفاق نسبت به ارزشهای دینی واخلاقی می آید.
حلال کردن حرام خدا در خرید ونصب وبهره برداری از این امکانات و تحت الشعاع قرار گرفتن در برابر تهاجم دشمن وکمک به امور اقتصادی وفرهنگی دشمن ومخدوش نمودن چهره اجتماعی واخلاقی اسلام ومسلمین با کمک به برنامه ریزی دشمن جز سفارشات اسلام برای مسلمانان نیست واین موار با نام اسلام وتشیع بر این موارد ورود کردن مسلمان وبخصوص شیعه آل محمد(ص) وعلی(ع) نوعی نفاق ودو روئی نامحسوس ونامرئی وخیلی نزدیک به نفاق واقعی قد علم کرده در برابررسول خدا(ص) است ، که دراین ره آورد دچار مسلمانان شده است ونفاق ، نفاق است وباید اصلاح گردد.
نتیجه
اسلام برای همه مردم و بخصوص برای همه مسلمانان دستورالعمل جامع وکامل دارد وقرارگرفتن در بطن آن یعنی عبادت که توشه دنیا وآخرت میگردد وغیر از آن نیز بدور از شآن مسلمانی است.
عدم پذیرش وبی اعتقادی وهمچنین بی توجهی وکم توجهی بربایدها ونبایدهای اصول اعتقادی وعملی اسلام وقرآن وسنت نیز نوعی کفر وشرک والحاد را بوجود خواهد آورد ومرتکبین به آن نیز در دسته مسلمانان قرارنخواهند گرفت.
عده ای نیز برای حفظ منافع مادی وجانی ودنیاطلبی وبراساس ترس ومصلحت با زبان واعتراف ظاهری برپذیرش دین مبین اسلام اعتراف و تاکید می کنند ولیکن برخلاف آن درعمل وکردار خویش نشانه ای از اسلام وارزشهای والای آن وجود ندارد ودرجایگاه منافقین قرار دارند.
ولیکن دربین مسلمان وبخصوص شیعیان افرادی هستند که دراصول اعتقادی وحتی فروع عملی دراسلام بطور کم وبیش معتقد وپای بند هستند ، و دربرابر برخی از محرمات وآنچه از نظر دین اسلام مورد کراهت و تحریم قرارگرفته ومنع شده است ، نیزمتاسفانه روی خوش نشان می دهند وازمرتکب شدن بر آن نگرانی ندارند وحتی در برخی از موارد نیزبا گفتار وکردار خویش ازاقدام دیگران برعلیه کفار ومنافقین نیز موضع گیری ومخالفت می کنند ولیکن خودشان نمی دانند که چکار می کنند وعواقب نادرست ونامطلوب ضعف ایمان وعمل خود را حس نمی کنند و لذا ناخواسته وبی اطلاع وبدون بصیرت واگاهی وبنوعی بطور غیر عمد دچارنوعی نفاق و دو روئی نامحسوس ونامرئی هستند واین آفت آنها رابین دشمنان اسلام از جبهه منافقین وسایر مسلمانان ازجبهه مومنین قرار داده است وعلاوه براینکه می توانند سرمایه ای بالقوه برای دشمنان اصلی نظام جمهوری اسلامی وحتی دشمنان اختصاصی اسلام ومسلمین قرار گیرند ، خودشان نیز در وصف وجایگاه مسلمانان واقعی ومومنین قرار نمی گیرند وباید در بررسی ورفع این ابهام ونفاق ناخواسته ونامحسوس تلاش وکوشش نمایند.
نفاق، نفاق است ونامرئی ونامحسوس بودنش ، خطر مرئی ولمس شدنش را نوید می دهد ومی تواند انسان بی بصیرت ودچارضعف ایمان را درصف کفار ومنافقین قرار دهد ، مگر اصلاح شوند. والسلام علیم ورحمة الله وبرکاته . پایان
- ۹۳/۰۷/۲۸