عبادت و واجبات ومحرمات درقرآن وسنت وجایگاه مستحبات . قسمت اول
پیامبران وکتب آسمانی برای هدایت بشر است
ازابتداء تاکنون پیامبران مخالف داشته اند
همیشه دو جبهه حق وباطل وجود داشته ودارد
دستورات اسلام در حول دو محور اصلی انجام واجبات وترک محرمات
دو محور فرعی انجام مستحبات وترک مکروهات
ارتباط حدیث وآیات قرآن کریمبنام خدا
از زمانیکه جمعیت انسان در روی کره زمین یک الی دو نفر بود تا امروز که جمعیت آن بیش از هفت ونیم میلیارد نفربر آورد می شود ، با توجه به اینکه انسان رسالت جانشینی خدا را در زمین متقبل شد ه است، برای اینکه بخوبی بتواند در این مسئولیت ایفای نقش بنماید و عذر و بهانه ای برای آن نیاورد و جهل و نادانی را سپری در برابر اعمال و رفتار خلاف خود قرار ندهد ، آفریننده این موجود یعنی خداوند هستی بخش برای هدایت و راهنمائی او پیامبرانی را برای هدایت و ارشاد و آموزش مردم مبعوث کرده است .
پیامبران در همه اعصار و همه دوران تاریخ از نوع بشر بودند و وظیفه و رسالت همه آنها هدایت و راهنمائی انسان برای عبادت و پرستش خداوند برطبق وحی و کتب آسمانی وترساندن آنها از عذاب آخرت بوده است و در مقابل آن برای لبیک گویان و همراهان پاداش اخروی (بهشت )را بشارت بدهند از همان روزهای اول واز آفرینش آدم تاکنون در مقابل دعوت و رسالت انبیاء الهی ، افراد ی سرکش و طاغی نیز به تبعیت و پیروی از هوای نفس و شیطان رانده شده ، به مخالفت ومبارزه با دعوت و رسالت انبیاء و اولیاء الهی پرداختند و بجای ایمان آوردن و عبادت خداوند متعال ، دشمنی و جنگ را سر لوحه رفتار سیاسی و اجتماعی خود قرار دادند، که شکستهای فراوان و ( به ظاهر ) پیروزیهای معدود را برای آنان به همراه داشته است و درطول زمان وتاریخ بشر بافرارسیدن پایان عمرواتمام رسالت هرکدام از انبیاء الهی درزمان خود شان اینچنین بوده است وخداوند کریم همچنان برای راهنمائی و هدایت انسان و ولایت و رهبری انسان و ابلاغ و اجرای دین,وقانون در جامعه ، پیامبران و اولیاء الله دیگری بدنبال همان رسولان ، از بین مردم و از طرف خود تعیین و انتصاب نموده است وهمچنان نیز مخالفان و دشمنان انبیاء و اولیاء الهی های,بابت پرستی وشرک وولایت شیطان در برابر ایزد منان و با نادیده گرفتن خواسته ودعوت انبیاء ، برای کسب جاه و مقام و حفظ مال ومنال دنیا و خلاصه کردن تمام زندگی و هستی خودبه این دنیای فانی به مبارزه و جنگ و جدال بر می خواستند واین اختلاف و دو جبهه حق و باطل و جنگ و در گیری و شکست و پیروزی ( ظاهر و باطن) همچنان نیز بین آنها ادامه داشت وکما کان ادامه دارد .
مخالفت و جنگ و درگیری دشمنان خدا با انبیاء و اولیاء و با دین مقدس الهی (اسلام) درهمه اعصار وجود داشته است و همچنان وجوددارد وپایدار و محکم نبودن ایمان دشمنان و ضعف اعتقاد ی آنان نسبت به رسالت انبیاء ودعوت اولیاء و سست بودن در انجام فرائض دینی ومذهبی وعدم توجه به معجزات وآیات ونشانه های خداوند و ایمان نیاوردن به پیامبرانی که در زمان خودشان به رسالت مبعوث می شدند و به تمسخر گرفتن دعوت و سخنان آنها و ظاهر فریبی عوام و تهدید وارعاب و تطمیع مستضعفین در ابعاد اعتقادی و سیاسی و فرهنگی موجب تشدید اختلافات بین حق و باطل شده است و به همین سبب در کنار دعوت و رسالت به حق انبیاء الهی به خداپرستی ، ثروتمندان و زراندوزان و اربابان و زورگویان و حکام دنیا طلب تعمدا" با انکار دین و مذهب و یا با تکیه بر بعضی از مذاهب (مخدوش شده) قبلی که مورد دست کاری و تحریف قرار گرفته بود از پذیرش دعوت پیامبران و بخصوص پیامبر بزرگوار اسلام (ص) با اینکه از آمدن وی خبر داشتند، خودداری نمودند وعلاوه بر آن در کنار این اختلافات توسط افراد و گروههای فرصت طلب ، مکاتب جعلی دیگری نیز متولد شده است و بعضا" نام مذهب را به خود گرفته است و به همین دلیل پیامبران و حتی پیامبر گرامی اسلام (ص) با توجه به ابلاغ و تبلیغ و ترویج دین و آئین و مکتب الهی خود برای همه مردم در سطح جهان و همچنین با دعوت سران کشورها به سوی اسلام،در فراگیر نمودن و جهانی کردن اسلام در بین تمام مردم در زمان حیات خود بطور صد در صد موفق نشدند و تمامی مردم ایمان نیاوردند و چند گانگی اعتقادات و مذاهب ( باطل ) با کم رنگی خود در برابر دعوت و پیام رسولان واز جمله دعوت پیامبر گرامی اسلام (ص) و حتی بعد از آن خود نمائی کردند و با حفظ موقعیت خرد و کلان خود ، در مقابل اسلام عرض اندام نمودند و ناحق و باطل بر موجودیت خود اصرار ورزیدند و همچنان در مقابل اسلام و دعوت الهی ، بر سر اعتقادات مردم ، فطرت پاک آنها را جریحه دار کرده اند و نسل به نسل با خدعه و نیرنگ و تبلیغات مسموم آنرا به ارث گذاشتند و امروز نیز شاهد آنها هستیم و به همین دلیل حدوداز یک / دهم جمعیت جهان ( شیعیان) دارای عقاید و اعتقادات مورد نظر خداوند منان و آخرین فرستاده او حضرت محمد بن عبدالله (ص) هستند و بقیه مردم در حالی که اکثریت جمعیت جهان را شامل می شوند ، بر سر ایمان و اعتقاداتی دیگر در برابر دین اسلام و مسلمانان و شیعیان و دستورات و خواسته های قرآن کریم قرار گرفته اند و جبهه مخالف را بر گزیده اند.
خداوند کریم در ادامه هدایت و راهنمائی بشر ، حضرت محمد بن عبدالله (ص) بعنوان آخرین پیامبر و قرآن کریم را بعنوان قانون جامع وکامل و مبنا ی ایمان وعمل و مهمتر از آن دین اسلام را بعنوان آخرین دین و انتخاب و انتصاب حضرت علی (ع) ، ( واقعه غدیر) را بعنوان امامت و جانشینی بعداز رسالت پیامبران وبخصوص ولی دراجرای دین کامل شده اسلام معرفی نمودند وایمان واعتقاد وعمل به خواسته و دعوت آنها را تنها راه نجات و رستگاری و پاداش آن را( بهشت) بشارت داده است وعدم پذیرش ومخالفت با هرکدام از آنها و یا گوشه ای از آنرا را دشمنی و مبارزه با خداوند هستی ، یعنی کفر ( دریکی از مراتب مختلف آن ) بیان نموده و عذاب اخروی و جهنم را وعده گاه حتمی و مجازات الهی بعنوان بازتاب این اعمال و عقاید به آنها وعده داده است .
در مجموع ایمان و اعتقاد به خداوند یکتا و به رسالت خاتم الانبیاء و به معجزه قرآن کریم وبه جانشینی و امامت اولیاءالله و مهمتر از آنها ، عمل کردن به دستورات اسلام برای بشراز شرایط اساسی اعتقادی وعملی ( یعنی اصول و فروع دین) برای مسلمان و مومن و شیعه بودن بیان شده است و اسلام و مسلمانی ( شیعه و مؤمن ) نیز در 2 محور اصلی : ایمان و اعتقاد به وحدانیت وعدالت خداوند منان و رسالت انبیاء و امامت اولیاء الهی و به جهان آخرت و همچنین قبول وانجام واجبات وهمچنین ترک وتحریم محرمات ، ابلاغ شده ونکته مهم وجالب توجه اینکه علاوه بر انجام مستحبات وترک مکروهات ، کمتر به نقش محوری و اساسی وسرنوشت ساز آن در دنیا وآخرت اشاره شده است ولیکن در خیلی از موارد در بررسی ساده واولیه از عملکرد مردم پیرامون انجام مستحبات وترک مکروهات با دو نکته اساسی مواجه می شویم:
الف- درانجام واجبات وترک محرمات درانجام مستحبات وترک برخی از مکروهات کمتر تفاوتی در بین مردم مشغول بر این عبادات مشاهده ومحسوس میباشد .
ب-متاسفانه برخی از مردم در انجام واجبات قصوروترک محرمات تاکید دارند ودر عین حال به انجام مستحبات وترک مکروهات نیز می پردازند.
لذا با بهره گیری از آیات قرآن کریم ومطالب مورد نظراز نهج البلاغه و مفاتیح الجنان به بررسی و اثبات و نقش این وظایف در کمیت وکیفیت حیات ابدی خواهیم پرداخت وبا تطبیق هویت و مشخصات و اعمال و رفتار و کردار و عقاید خود مان با دستورات بیان شده در قرآن کریم ، به ماهیت واقعی خودمان نیز پی خواهیم برد و از همه مهمتر نقش و اثر مستحبات در کمیت و کیفیت حیات ابدی را جستجو خواهیم کرد و در صورت وجود اشکال در عقاید واعمال و رفتارمان به برطرف کردن آنها و انجام توبه و اصلاح امورهمت خواهیم نمود تا از همین جا پاداش نیکو و بهشت جاودان را از سوی خداوند کریم و بخشنده برای حیات ابدی و سرای همیشه جاوید آخرت مهیا نمائیم ، انشاءالله و خوشا به سعادت دنیا و آخرت آنهائی که در اعمال و رفتار و اعتقادات شان با دستورات دین مبین اسلام تناقض و اختلافی ندارند.
درلابلای آفریده های نامحدود ایزد منان ، موجودی به نام انسان نیزآفریده شده است ، خداوند هستی بخش در پی آفرینش این موجود به حاصل دسترنج خود تبریک و تحسین گفته است ، و چون این موجود رسالت عظیم الهی را در دنیا و در روی زمین بر دوش گرفته است ،این مسئولیت و رسالت عظیم نیز موجب تفکیک و تشخیص انسان از سایر حیوانات و تمامی آفریده های هستی شده است ولذا انسان تنها آفریده ای است که صاحب شعور و ادارک و عقل میباشد، و همین مهم نیزاو را از سایرین جدا کرده است و انسان افتخار این رسالت را در طول زندگی ودر روی کره زمین بر دوش دارد ، رسالت ومسئولیتی سنگین وطاقت فرسا به معنای خلیفه الهی وتشکیل دهنده حکومت شایسته خدا در زمین طبق دین وآئین وقانون او و این معنا نیز برای هدایت و رهبری و ارشاد همه مردم شکل گرفته است ، و انسان نیز در راستای عبادت حق تعالی وظیفه دارد که بخوبی ایفای نقش نماید وازآن پاسداری و حراست کند و به آن افتخار ورزید ه ووظیفه اصلی خودرادر برابر خداوند انجام دهد.
این امرنیز باعث شده است که از لابلای تمام موجودات،برای همین آدم از زمان قبل از تولد وبعد از آن در زمان حیاتش از جانب آفریننده اش برای تمام عمر و در تمام ابعاد مختلف اعتقادی، اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اخلاقی ، قانونی مدون ابلاغ شود و برای اینکه انسان بتواند جانشین شایسته ای برای خدا وند باشد خود را ملزم به اجرای دقیق آنها بنماید ، که این هم قانون وتکلیف خداوند برای بنده اش و دستور العملی همه جانبه در راستای عبادت و شکرگزاری عبد در برابر معبود میباشد و خدشه وارد کردن به آنها موجب دوری این موجود از جایگاه شایسته و اصلی خود و مهمتر از آن ، فاصله گرفتن از خداوند متعال می گردد و در نتیجه ، عاقبت و حاصل دسترنج و مزد این انسان در آخرت مشابه با همان اعمال و رفتار و اعتقادات خود ش در این دنیا خواهد بود و بازتاب اعمال و رفتار و عقاید آن ، همین خواهد بود که دراین دنیا به آن پرداخته است ، وانسان دسترنج حاصل از ایمان و اعتقاد به باز تاب عملکرد و رفتار خود را در حیات ابدی و اخروی درو می کند و برای کوچکترین تا بزرگترین اعمال و رفتار خود مورد پاداش و یا خدائی ناکرده مورد مجازات قرار خواهد گرفت و این همان است که آفریننده بر آفریده خود در دنیا و آخرت وعده داده است و در کتاب قانون الهی ( قرآن کریم) در حول دو محور اصلی انجام واجبات وترک محرمات و دو محور فرعی انجام مستحبات وترک مکروهات بیان شده است .
این موجود در دنیای قبل از جنین در دو انسان ناهمجنس ( زن ومرد) تقسیم و مقدمه شکل گیری او به همان صورت برنامه ریزی شده است وبا جفت شدن تقسیمات مذکور، موجودیت اولیه انسان شکل می گیرد و با گذشت زمان و بدون دخالت بشر و با عزم و اراده الهی این موجود پا به عرصه گیتی می گذارد ، و با گذشت سالهای کوتاه و اولیه بعداز تولد با شرایط خاصی و در زمانهای متفاوت با شکوفائی فطرت الهی و رشد و نمو جسمی و جنسی به وظیفه اصلی اش که همان انگیزه الهی در آفرینش انسانها میباشد ، به عبادت مشغول خواهد شد ،و همچنان با گذشت زمان و سپری شدن عمر و رسیدن به دوران جوانی و طی کردن این دوران و قرار گرفتن در سرازیری قهری عمر و رسیدن به دوران پیری و کهولت به ناچار و باز بدور از نظر و دخالت بشر و با خواست و اراده الهی به سرای ابدی خواهد رفت ، و در آنجا با درو کردن آنچه در دنیا کاشته بودودست یابی به محصولاتش به زندگی از پیش ساخته خودخواهدپرداخت و محصولات ازپیش فرستاده شده اش،توشه این زندگی طولانی وابدی وهمیشگی خواهدبود.
تا اینجا تفاوت انسان با سایر موجودات همان قوه ادارک و شعور بودکه به آن اشاره شد و همچنین لزوم عبادت او در برابر خداوند متعال و مهمتراز آن اینکه برای پاداش خیر یا مجازات شر و آنچه دراین دنیا انجام داده است ، برای زندگانی بزرگتر و جاودانی ( بهشت یا جهنم ) به سرای دیگر خواهد رفت که این نیز از تفاوتهای شاخص انسان با سایر موجودات میباشد و به هر شکل کمی و کیفی که انجام داده است ، در کمیت و کیفیت حیات اخروی و نحوه پاداش و مجازات او مؤثر و ارتباط مستقیم خواهد داشت ، و خداوند کریم برای موفقیت انسان در این رسالت سنگین وخطیر و رساندن او به جنت و رضوان وعده داده شده ، همه نعمتهای موجود در جهان را خلق کرده و همه را در اختیار و در خدمت انسان قرار داده است ، و اعتقادات و اعمال و رفتار و وظائف انسان در دنیا چیزی است که با انتخاب موضوع تحقیق از لابلای آیات قرآن کریم ومطالب مورد نظر در نهج البلاغه و مفاتیح الجنان به آن خواهیم پرداخت و محور تمام برنامه ها و قانون زندگانی تمامی مردم و بخصوص مسلمانان در تمام ابعاد مختلف اعتقادی ، سیاسی ، اخلاقی، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و مدنی وبازتاب ونتیجه آنرارا بیان خواهیم نمودودرآن جایگاه ونقش واجبات )اعتقادی و عملی) ومحرمات (از جهت اعتقاد وعمل) و بخصوص مستحبات و مکروهات را برای سرنوشت انسان در آخرت مشخص خواهیم نمود و سعی خواهیم کرد میزان تاثیرونقش وسرانجام و بازتاب آنها را از این بابت از یکدیگر جدا سازیم و در کنار آنها، آنچه را که امروز در جامعه و در بین مردم حتی بعنوان امور اعتقادی و بخصوص مستحب انجام می شود را شناسائی و خود بخود اعمال و رفتار نا درست و غلط و غیر اسلامی و غیر اخلاقی را که دراعمال و رفتار روزانه بعضی از مردم قرار گرفته است با تطبیق با قوانین الهی به صحت و سقم و جایگاه و ارزش آن پی ببریم و در صورت بی ارزش بودن و داشتن بازتاب منفی برای آخرت از انجام آنها خودداری وتغیرروش داده شود ونهایتا"اینکه به نتیجه گیری مطلوبی برسیم ، و توشه ای برای آخرت مهیا نمائیم.
ردیابی اعمال مربوط به انسان درقرآن :
قبل از اینکه به بررسی دستورات اسلامی و خصوصیات مسلمانان و مؤمنین و مؤمنات و وظایف آنان و کمیت و کیفیت اهل بهشت ودرمقابل آنها مشخصات کفارواهل جهنم بپردازیم و عقاید واعمال ورفتار واجب و حرام و مستحب و مکروه را تعریف کنیم و به نتیجه گیری برسیم،ابتداء لازم است که پنج نکته اساسی مورد توجه قرار گیرد:
- اول اینکه هر آنچه در آخرت پاداش و مجازات به انسان تعلق می گیرد همه و همه دستاورد اعمال و رفتار او در این دنیا است و خداوند هستی از کوچکترین ذره خوبی ویا بدی از اعمال انسان نمی گذرد وآن را فراموش نمی کندوهمه آنها ثبت می شود و در برابر آنها پاداش خوبی و سزای بدی می دهد
- دوم اینکه با مطالعه و بررسی اجمالی از آیات قرآن کریم تمام این اعمال و رفتاری را که خداونداز انسان در انگیزه آفرینش او (عبادت) قرار داده است را در چهار دسته ( که در مقدمه ذکر شده ) تقسیم بندی شده است .
- سوم اینکه در ارتباط با بهره گیری از نهج البلاغه و مفاتیح الجنان ( در راستای هدایت انسانها ) کلید اصلی و اساسی شناسائی احادیث و روایات و سخنان و حکمتها وعبارات ونقل قولهای بیان شده در سراسر این منابع عزیز و ارزنده اسلامی وسایرکتب واحادیث مذهبی موجود که در سطح جامعه و در دنیای امروز و در دنیای اسلام وجود دارد، با تطبیق آن با قرآن کریم است و با توجه به معنا و تفسیراکثر آیات قرآن مجید و بخصوص آیه 59سوره انعام و آیه 61 سوره یونس و آیه 6 سوره هود و آیه 75 سوره نمل و آیه 3 سوره سبا وآیه 45 سوره ق و آیات 17و22و32و40 سوره قمر و آیه 22 سوره حدید، مقایسه و تطبیق خواهیم نمود و مطلب مهم دیگر اینکه در اکثر سوره های قرآن، خداوندمنان اول به تائید وجایگاه و منزلت قرآن کریم اشاره نموده و سپس به رهنمود های خود پرداخته است و لذا احادیث و نقل قولها که درراستای هدایت بشر هستند،همگی و بلا استثناء باید رد پا و نشانه وشکل اولیه و یا بصورت اشاره و ضمیر ویا بصورت معنا و مفهوم در کلمه یا آیه و یا بخشی از بیانات و نظرات قرآن کریم وجود داشته باشندودرغیراینصورت اشاره به سخن ومطلبی بعنوان حدیث وروایت و بهره برداری از آن ، جای بررسی و لزوم تعیین صحت و سقم را دارد که در اینجا دخالت و اظهار نظر کارشناسان و متخصصان خبره ( بخصوص در ارتباط با مفاهیم قرآن کریم ) لازم و ضروری است.
بنابراین پیامبران الهی ورسولان اولوالعزم وپیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و کوثر رسول الله حضرت فاطمة الزهرا (س) و جانشین برحق نبی مکرم اسلام حضرت علی ابن ابیطالب (ع) وفرزندان گرانقدرومعزز خاندان عصمت وطهارت،ائمه هدی (جمیعاًسلام الله علیهم) هیچ سخن و مطلب و اعمال ورفتاری در زندگی خود و بعنوان الگوونشانه برای مردم نداشتند ، مگر اینکه رد پای آن عمل وگفتاردر(متن ومفاهیم)قرآن کریم وجودداشته است ومعنای آیات مذکورکه بصورت دقیق مورد اشاره قرار گرفت ، نیزمؤید این ادعا است ، به معنای آیات مذکورتوجه بفرمائید :
وکلیدهای غیب ، تنها نزد خداست و آنها را جز او کسی نمی داند ، و آنچه را در خشکی ودریاست می داند و هیچ برگی(از درختی) نمی افتد مگر آنکه آن را می داند ، و هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین ، و هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه (علم آن) در کتـاب مبین ثبت است و همچنین در آیه بعد...در هیچ حالتی نیستی و هیچ بخشی از قرآن نمی خوانی و هیچ عملی راانجام نمی دهید مگر آنکه ، آنگاه که بر انجام آن وارد می شوید خدا بر شما گواه است و چیزی به وزن ذره ای نه در زمین و نه در آسمان از پروردگارت پوشیده نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر ، بلکه آنکه در کتاب روشن ثبت است و همینطور ... در آیه بعد چنبن آمده است ، هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر آنکه رزق وروزی آن برخداست و او قرار گاه و امانت گاه او را می داند و همه در کتاب آشکاری ثبت است و... آیه دیگر اینکه هیچ امری در آسمان و زمین نباشد مگر اینکه خداوند در کتاب روشن بیان نموده است و... در آیه بعد ، تنها اوست که بر نهان جهان آگاه است و کوچکترین ذره ای در آسمانها و زمین از نظر او پوشیده نیست و بلکه از کوچکتر و بزرگتر از آن هم با خبر است وتمام آنها در کتاب علم الهی (لوح محفوظ) ، قرآن کریم هویداوروشن است و...درجای دیگر،با اینکه نزول قرآن و رسالت پیامبر (ص) را بیم دادن و ترساندن (از عذاب و جهنم) بیان نموده
است،دراین رابطه به پیامبراکرم (ص) می فرمایند : هر که ترسید (ایمان آورد) برای رهائی از جهنم و رفتن به بهشت او را به ( احکام و دستورات ) قرآن پناه ده و راهنمائی کن، و خداوند در آیات ذکر شده از سوره قمرخواستار توجه مردم به قرآن شده است ، و...در آیه بعدی آمده است ... هیچ رنج و ناگواری و مصیبتی نه در زمین و نه در وجودتان نباشد مگر آنکه در لوح محفوظ ثبت است ونتیجه اینکه همه چیزبرای همه وقت وبرای همه مردم درقرآن کریم بیان شده است
و لذا آنچه آن بزرگواران گفته اند و یا با اعمال و رفتار خود برای بهره برداری و هدایت و نجات مسلمانان برجا گذاشته اند،همه وهمه گوشه ای از کلمات و آیاتی از قــــــرآن کریم (کتاب مبین)است و باید اینگونه باشد و بطور حتم و یقین آنها سخنی نگفته اند که رد پای آن در معنا و مفهوم آیات الهی نباشد و یا اینکه مطلبی را بیان نکرده اند و بر آن تاءکید نداشته اند مگر اینکه در زیر سایه و چتر کلمات و آیات و سوره ای از قرآن مجید بوده باشد و به عبارت دیگر نشانه ای از مفهوم نکته ای از کلمات و آیات و سوره های قرآن کریم بر سخنان و اعمال و رفتارآن عزیزان وجود دارد ونور ونشان قرآن کریم برگفتار وکردار انبیاء واولیاء الهی سایه افکنده است ، و باید هم همینطور باشد ، چونکه احکام بیان شده در قرآن کریم بعضا" کلی است و نیاز به توضیح و تفسیر و توجیه دارند ، که احادیث موجود نیز در همین راستا و حول همان محورهای اصلی که کتاب مبین وضع کرده ، بیان شده اند .
- چهارم اینکه : آیات مذکور محور اساسی شناخت و ارزیابی احادیث و سخنان بزرگان دین و مکتب اسلام در صحت و سقم آن ( در راستای هدایت و نجات بشر و شناخت حق از باطل ) میباشد و علاوه بر آن برای ارزیابی و بیان هر حدیث و سخنی لازم است ، شأن بیان آن و زمینه و حواشی و موقعیت زمانی و همچنین زمان بیان و نوع حادثه مربوط به قبل از آن و کمیت و کیفیت سؤال و هویت و خصوصیات و انگیزه سؤال کنندگان و همچنین مشخصات و هویت مستمعین ، حرکت و رفتار اطرافیان ، زمان حال وسایر موارد دیگر و همینطور معنای دقیق و صحیح مفاهیم و کلمات و عبارات مورد توجه و تعریف و تفسیر قرار گیرند و با این شرایط حدیث و سخن واعمال ورفتاری ازخاندان عصمت و طهارت (جمیعاً سلام الله علیهم) پیدا نمی شود که خلاف آیات ذکر شده باشند و تمام مطالب و اعمال و رفتار آنها در تفسیر و ترجمه آیات الهی است و در غیر اینصورت بیان آن سخن و نسبت دادن به خاندان عصمت و طهارت و بزرگان مکتب تشیع و پرداختن به آن جای شک و تردید می تواند داشته باشد ، برای اینکه هیچ شک و شبهه و نارسائی در آیات مذکور ( کتاب قانون خدا ، قرآن ) نمی تواند باشد و اگر در انجام تطبیق نتیجه منفی و مشکوک بدست آمد ، اشتباه و نارسائی و شک و شبهه در کمیت وکیفیت بیان و روایت حدیث و سخن است.
- پنجم اینکه انسان هر عقیده و عمل و رفتاری که داشته باشد در زمره امور واجب یا حرام وهمینطور مستحب یا مکروه و احیاناً مباح میباشدو جز این نمیباشد و باستثنای امر مباح که خنثی است و در سرنوشت انسان تأثیری ندارد ،سایر احکام با هر اعتقاد و رفتاری بطور حتم دارای بازتاب مثبت یا منفی در دنیا و آخرت برای در مبادرت کننده به آن میباشد و لذا بازتاب و نتایج آنرا در دنیاوآخرت برای انسانهانیزمورد توجه قرار خواهیم داد. بحث را کوتاه و به اصل مطلب بپردازیم ، قبل از شروع مطالب مورد نظر ذکرو بیان وظایف انسان بر طبق آیات قرآن کریم حول محورواجبات و محرمات و همچنین مستحبات و مکروهات بیان یک نکته دیگر نیز ضروری و مهم است و آن اینکه مقالات زیادی پیرامون واجبات و محرمات و مکروهات و مستحبات و حتی مباهات نوشته شده است و سخنان زیادی نیز گفته شده است و همه مسلمانان و حتی جمعیت قابل توجهی ازغیرمسلمانان (ازباب تحقیق واطلاع درکمیت آن)واکثر مسلمانان از کیفیت آنهااطلاع وآگاهی کاملی دارند،اماباتوجه به آنچه درجامعه امروزی دراین خصوص می گذرد و بعضا" در بین مردم و حتی آنهائی که ادعای مسلمان بودن را دارند،اعمال و رفتار و گفتاری مطرح است و انجام می شود که با خصوصیات و مشخصات یک مسلمان واقعی و خواسته ها و دستورات قرآن کریم اختلاف و مغایرت دارد ، به همین دلیل بر آن شدیم که ضمن بر شمردن واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات از منابع مورد نظر و بخصوص از قرآن کریم ، نسبت به بازتاب عمکرد و رویکرد آن در دنیا و آخرت ، هر فرد بتواند بازتاب و انعکاس آنرا ببیند و توسط خودش با اصلاح روش و جهت دادن و تنظیم نمودن اعمال و رفتارش و محاسبه کردن آنها در باقیمانده عمرخود ، با جهت دادن مثبت به آنها ، باعث عبرت برای خود ودیگران گردد و نهایتاً زندگی آخرت را حس ولمس نماید و تصور و تضمین کمیت و کیفیت سرای اخروی با قرار گرفتن در درجات مختلف جنت و یا خدائی ناکرده در طبقات متفاوت دوزخ ، از اسفل سافلین تا نقطه صفر وازآنجاتاخلیفة الله،خود رامحک زده وبشناسیم وخودرا دریابم وبه ارزش انسان بودن خود پی ببریم وهمچنین به جایگاه وبازتاب اعمال ورفتاردیگران برای متوفی بعدازمرگ او و همچنین به بازتاب و جایگاه اعمال و رفتار مستحبی دردنیا و آخرت نیز اشاره نمائیم
ادامه دارد.
