دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

سالهاست بودکه جهان در دست دوابرقدرت شرق وغرب مورد استعمارواستثمارقرارگرفته بود وهمه ی دار وندار آنها مورد غارت وچپاول این دوابرقدرت قرارگرفته بود، باپیروزی جمهوری اسلامی ایران با مبانی اعتقادی اسلام ناب محمدی(ص) با شعارنه شرقی ،نه غربی ، جمهوری اسلامی باایدئولوژی متفات باآنها وایجاد وضعیت سیاسی با استراتژی اسلامی و بروز نوعی قدرت فراگیر ودرعین حال غیر وابسته به شرق ویا به غرب موجب نگرانی وایجادزنگ خطر برای دوابرقدرت مذکور گردید وبا فروپاشی شوروی سابق وقدرت شرق ، امریگائیها احساس کردند تنها قدرت موجود درجهان هستندوبه نوعی کدخدائی بردهکده کوچک جهانی میباشند ودنبال منافع آن بودن ولیکن بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی باوحدت وایمان مردم واطاعت از ولی فقیه وبخصوص با صدور انقلاب اسلامی ایران با ارزشهای دینی وانقلابی ملت ایران وبیداری اسلامی ازپی صدور انقلاب درسایرکشورهای مسلمان منطقه وحتی غیر مسلمان ودرعین حال مظلوم سایرمناطق ،بتدریج منافع استعماری واستثماری غرب وصهیونیست بین الملل و موجودیت دولتهای دست نشانده غربی و دولت اسرائیل غاصب به خطر افتاد واین موضوع امریکائیها رابرآن داشت که بصورت علنی وبصورت وسیع وعمیق تر از گذشته با تحریک سایر دولتهای مزدور داخلی وخارجی وگروههای غیر اسلامی وتحریک قومیتهای محلی ومتاسفانه تاحدودی بنام اسلام( اسلام امریکائی) باایجادجنگ ودرگیریهای محلی، قومی، فرقه ای و مذهبی ازگسترده شدن عمق صدور انقلاب ایران واسلام گرائی جلوگیری کنند وبا برخورداری وبهره گیری از ابزارهای بین المللی نیز در تشدید محدودیتها وتحریمها علیه انقلابیون وگرایشهای اسلامی(اسلام ناب محمدی(ص)) جلوگیری نمایند و با سیاست انگلیسی بامعرفی چهره نادرست خود ، دشمن اصلی در این حوادث و درگرفتاریهای منطقه را گروهها وجریانات وابزارهای درگیر دردوجبهه حق وباطل معرفی نمایند وخود را بعنوان خیرخواه ویادشمن غیر اصلی جابیندازند واین درصورتی است که دشمن اصلی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان امریکا واسرائیل و دولتهای همدست با آنها دراروپا ودرمنطقه هستند وسایر فعالان و درگیر در جبهه مقابل ، عناصر وایزارهای دست نشانده آنها واز دشمنان فرعی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان میباشند وملتهای مسلمان وآزاده وبا بصیرت باید اولا دشمن اصلی از فرعی را تشخیص دهد و تمام دفاع وتهاجم خود را متوجه دشمن اصلی بنمایند- غافل نمانیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
نویسندگان


 بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه قسمت اول

آیاتفاوتی درزیارت عاشورا با قرآن کریم وجوددارد؟

تشابهات موجوددرزیارت عاشورابا قرآن

ارزش واهمیت زیارت عاشورا

اسلام اززمان حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص)

اسلام درزمان اهل بیت حضرت رسول اکرم(ص)

اسلام درزمان امام حسین(ع)

وقایع مهم سیاسی واجتماعی واعتقادی بعدازواقعه عاشورا

اللهم لک الحمد وحمدالشاکرین لک علی مصابهم الحمدالله علی عظیم رزیتی...

شکروسپاس الهی به چهارمنظوردرزیارت عاشورابرای مؤمنین
9-آیاتفاوتی درزیارت عاشورا با قرآن کریم وجوددارد؟
   دریک بررسی ساده اززیارت عاشورا تعدادی نام وگروه ازمؤمنان وشهداء همرا باسلام ودرود بیان شده است وعلاوه برآن آرزوی همراهی وهمنشینی واظهارهمدردی وفدانمودن تمام هستی خود درراه(ایمان وتقوای)آنهاوقبول شفاعت ازطرف آنها به کرات ذکر شده است ودرمقابل نیزتعدادی نام وگروه ازکفاروظالمین همراه با لعن ونفرین بیان شده است وعلاوه برآن دشمنی وتبری به همراه مؤمنین برعلیه (کفروالحاد)آنهابه کرات ذکرشده است.
درزیارت عاشوراشخصیت واهداف حضرت امام حسین(ع) بطورکامل وصددرصد موردتائید وتکریم قرارگرفته است وباهمین کیفیت اشخاص واهداف دشمنان وی مورد تکذیب وتنفرقرارگرفته است.
درخیلی ازکتب مذهبی ودعاها واذکاروسایرزیارات نیز مواردذکرشده به اشکال مختلف بیان گردیده است.
نکته مهم واساسی اینکه حسب ظاهر این موارد درقرآن کریم وجود ندارد وبراساس آیات ذکرشده دربند آخر ترجمه وبرگردان موضوع زیارت عاشورا شایدبتوان بگونه ای روی این موارد خط قرمزکشید.
ولیکن بابررسی آیات وموضوعات قرآن کریم ازجهات مختلف محتوائی ،تطبیقی ومقایسه ای ودرنتیجه یافتن پاسخ سؤالات ذیل ازلابلای آن آیات به وجود تمام مطالب مذکوردرقرآن کریم پی خواهیم برد:
- بااستفاده ازآیات قرآن کریم فردمؤمن وبا تقوی چه کسی است؟
- بااستفاده ازآیات قرآن کریم کافر(مشرک،منافق،بت پرست،فاسق،فاسد،ظالم و...)چه کسی است؟
- آیا اهل تقوی شامل سلام ودرود میشوند یاخیر؟
- آیا اهل کفرشامل لعن ونفرین هستند یاخیر؟
- آیا تولی وتبری نشانه تائیدایمان وتکذیب کفرنمی باشد؟
- یکی ازراههای تشخیص میزان تقوی درانسان وهمچنین میزان گرایش به فرق ومذاهب کفروالحاد بررسی کمیت وکیفیت ارتباط وگریزبا اهل تقوی واهل کفر میباشد،آیا انسان حق ندارد برای ارزیابی دین وایمان خودش با مطالعه وبررسی زندگی وسرگذشت عناصروعوامل حق وباطل ،خود رادرمقایسه باآنها قراردهد ودرنهایت انسان مؤمن بااعتراف به هماهنگ بودن با اهالی جبهه حق درآرزوی همراه ماندن وحتی مورد شفاعت قرارگرفتن بزرگان تقواپیشگان بماند.
پاسخ این سؤالات بطورکامل درموضوعات مختلف برگرفته شده ازقرآن کریم وجوددارد وبه آنهااشاره شده است ودرنتیجه ریشه تمام این اذکاردرلابلای آیات قرآن کریم وجوددارد واین بدین معناست که تفاوتی بین آن وقرآن کریم وجود نخواهدداشت.
وانتخاب وتبین این موضوع به منظوراستفاده بهتردراثبات عدم وجود تفاوت بین زیارت عاشورا باآیات قرآن کریم است.
10-تشابهات موجوددرزیارت عاشورابا قرآن :
   باتوجه به آنچه تاکنون درارتباط با زیارت عاشورا وقرآن کریم توضیح داده شده است تمام مطالب آن بطورمستقیم وغیرمستقیم درلابلای آیات قرآن کریم وجوددارد ولیکن جهت یادآوری مجداٌ نمونه هائی ازآن مورد اشاره قرارخواهدگرفت:
- زیارت عاشورا وتمام ادعیه بانام ویاد خداوند شروع شده است.
- دراکثرموضوعات زیارت وادعیه بطورمستقیم وغیرمستقیم همه چیزرا ازطرف خداوند دانسته است وهمه ارزشهاوخوبیهابه اونسبت داده شده وهمه بدیها بدلیل عدم اطاعت ازاو وهمچنین تاثیرپذیری ازشیطان وعوامل او بیان شده است.
- نام بردن ازافرادوگروههای حق رابدلیل ایمان آوردن به خداوند وپیشه کردن تقوای الهی درتمام زمینه ها ثبت واذعان نموده است ونمونه های برترآنرا مورد سلام وصلوات ودرود قرار داده است.
- نام بردن ازافرادواقوام باطل رابدلیل نیاوردن ایمان به خداوند وعدم رعایت احکام وقوانین الهی درزمینه های مختلف ثبت وافشاءنموده است وسران وشقی ترین آنها رامورد لعن ونفرین قرار داده است.
- درزیارت عاشورا واکثردعاها آرزوی ظهورامام زمان(عج) وحضوردررکاب او واستقرار عدالت ومبارزه با بیعدالتی بیان شده است:
باتوجه به همه ادیان وبخصوص اسلام چه مکتبی راسراغ دارید که به ظهور منجی عالم بشریت دردوره آخرالزمان به منظور مبازره باظلم وفساد وایجادعدالت ایمان واعتقاد نداشته باشند وبه عبارت دیگر چه کسی راسراغ دارید که درمقایسه وتشبیهه خود به همراه ونزدیک شدن به افراد ومضامین خوب وباارزش وزیبا نگران ومخالف باشد وباانتصاب خود به ارزشهای والای انسانی واخلاقی نگران ومضطرب گردد،مگرکسی که عالماٌ باچنین فردی وچنین ارزشی برای خودمخالف باشدوباطلها برای اوارزش وملکه شده باشند.
حال اینکه منجی عالم بشریت چه کسی خواهد بودنیز به بررسی آیات قرآن کریم موکول خواهدگردید که همه خوانندگان را فقط به تجزیه وتحلیل وبهره برداری ازحدیت انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ازخاتم الانبین پیامبرگرامی اسلام(ص) موردسفارش وتاکیدقرارمی دهم..
همچنین درخصوص وجود دررکاب امام عصر(عج) وشرکت درمبارزه باکفروتلاش درایجاد عدالت چهارآیه ازقرآن کریم مورد توجه قرار خواهدگرفت:
وحال آنکه مااراده کردیم که درآن سرزمین(بنی اسرائیل) منت گذاریم برکسانیکه ضعیف نگهداشته شده بودند وآنها راپیشوایان خلق قراردادیم وآنهاراوارث ملک وجان فرعونیان قراردادیم(قصص5) وخداونددرقرآن کریم فرموده است که زمین وارث صالحین خواهدبود(انبیاء105).
باکافران کارزارکنیدتاآنکه فتنه وفساددیگرباقی نماندودین تماماٌ ازخداوند باشدو...(انفال39).
هرگاه فاسقان ومشرکان عهدی که بستندآنرا بشکنند وبه شمادردینتان(دین اسلام) طعنه زدند پس، باپیشوایان کفر وگمراهی بجنگید که هیچگاه آنهابرعهد وپیمان خود استوارنباشند تاشاید ازگمراهی بایستند.(توبه12) وهمچنین آیات مربوط به شفاعت که بعضی ازآیات مربوط به آن دربند شفاعت ازموضوع ردیف هشتم مورد اشاره قرارگرفت.
لذا نتیجه گیری دراین بند رااینگونه باید پیگیری نمود که کدامیک ازکلمات وجملات زیارات عاشورارد پائی درآیات قرآن کریم ندارند.
درتمام بندهای این کتاب بابررسی هرقسمی اززیارت عاشورابه بررسی آیات مربوطه درقرآن کریم اشاره گردید وانتخاب وتبین این نام دراین بنددلیل دیگری درتاکیدنسخه برداری زیارت عاشوراازتعدادی ازآیات قرآن کریم خواهدبودوهرچه هماهنگی وتطبیق به زیارت عاشورا باقرآن کریم زیادتر باشد،اهمیت وارزش آن فراترمی رود.
11- ارزش واهمیت زیارت عاشورا
   وقتی که خداوند انسان را آفریدازطریق وحی وبه واسطه پیامبران تکالیفی رابرای بشرمقرر فرمودو پرداختن به آن توسط انسان رانوید به بهشت وسرپیچی ازآنهارابیم به عذاب جهنم داده است وهمانگونه که دردلائل خلقت بشراعلام گردید،عبادت سرمنشاْ آفرینش انسان است وخداوندنیازی به عبادت ندارد ولیکن انسان می تواندبارفتاروعکس العمل خودبااین انگیزه الهی سرانجام خودراتعیین کند وبدلیل وجودروح الهی درجسم انسان،عبادت کردن خداوند ازامورفطری وذاتی بشرخواهدبود.
درذات هرموجودی است که باهمنوعان خود درهرمرتبه ای که باشند به گفتگوبپردازندوبطورطبیعی وفطری این تمایل ازطرف کوچکترها در برابربزرگان وبصورت خواهش وتمناونوعی احساس نیازخواهدبود.
عقل وشعورانسان چیزی است که بین اووهمه موجودات تفاوتی را ایجادکرده است وهمین امرموجب پذیرش رسالت الهی توسط انسان شده است.
این موجودبرطبق انگیزه آفرینش الهی وبطورفطری وبارابطه عبد دربرابرمعبودودرک مراتب بالاترورسیدن به اوج معنویت وکسب فضائل انسانی وجنت الهی نیاز به گفتگو باخداوند رادارد.
درآیه60سوره مؤمن آمده است،خداوندشمافرموده است مرابانیت خالص بخوانیدتادعای شمارامستجاب نمایم، بدرستی آنان که ازخواندن وعبادت کردن من سرپیچی کنندباذلت وخواری درآتش جهنم قرار خواهندگرفت.
آیات قرآن کریم گل کلام گفتگوی خداوندبابندگانش است وخواندن نمازوانجام واجبات وترک محرمات گفتگووعکس العمل انسان دربرابرآفریدگارش میباشدکه همه مراتب این گفتگوها چارچوب ومقررات خاص خودرا داردولیکن اگرکسی بخواهدبادوست حقیقی خودش یک گفتگوی صمیمانه راداشته باشندچگونه میتواندبا آن به گفتگوبپردازدوچه مطالبی دراین گفتگو بیان گردد که مورد پذیرش ودرشاْن طرفین باشد،بطورحتم ویقین هیچ محدودیتی درگفتگوهاوابراز نهایت دوستی وصمیمیت دراین میان وجودنداردومطمئناٌ انسان عاقل وبادرک وباشعوردراین گفتگوسعی می کندخودراکوچک نموده وطرف مقابل رادرحدی که شناخت ومعرفت پیداکرده است، بزرگ ببیندوهمچنین اوصاف کوچک ، ناپسندوحقیر خودرابیان کندودرمقابل بازهم درحدتوان اوصاف پسندیده وبزرگ طرف مقابل رابازگوکند ودرپس ازآن نیاز خود رادرخواست نماید.
انصافاٌ بغیرازآنچه بعنوان امرواجب ابلاغ شده است،آیا توان یک گفتگوی صحیح وسالم ودرشاْن خداوند را درخودمان سراغ داریم؟داستان شبان حضرت موسی را شنیده ایدکه خداوندرامانندعروس زیبائی وصف کرده وبا اوبه گفتگو پرداخته بود، البته خداوندحرف ودردودل بنده اش راهرچه باشدمی پذیرد ولیکن حق وانصاف این است که بابهره برداری ازآیات قرآن کریم مطالبی راازقبل پیش بینی کرده وآنچه درشاْن وارزش وجایگاه الهی است،بیان شود.
به نظر می رسددراین زمینه چیزی بهتر وجامع وکاملتر ازسخنان وگفتگو وراز ونیاز بزرگان دین بخصوص ائمه هدی(ع) باخداوند وجود نداشته باشد که سراسرمطالب آن گفتگوی یک انسان شایسته ومؤمن باخداوند است وافضل آنهااین است که این موارد ازطرف خود خداوند مورد سفارش وتاکید قرارگرفته باشدوزیارت عاشورانمونه ای ازآنها است که ازطرف خداوند وحضرت رسول اعظم(ص) ومنتسب به حضرت امام حسین(ع) وروزعاشورامورد سفارش قرارگرفته است ولذااولین ارزش واهمیت تمام دعاهاواذکاروزیارات وبخصوص زیارت عاشورااحساس نیاز انسان برای گفتگوباخداونداست،که درآن گوشه ای ازنظرات ودیدگاههای الهی بیان شده باشد.
برای پی بردن به اهمیت وارزش وجایگاه دیگرزیارت عاشورادردنیای اسلام وبرای مسلمانان درجامعه امروزی باید زیارت عاشوراووضعیت اسلام رادرسه مقطع زمانی مورد بررسی قرارداد:
1-اسلام اززمان حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص)
2-اسلام درزمان اهل بیت حضرت رسول اکرم(ص)
3-اسلام درزمان امام حسین(ع)
برای بررسی هرکدام ازاین مقاطع مطالعه وتحقیق پیرامون تاریخ اسلام امری ضروری خواهد بود ولیکن بطور اجمالی وکلی گوشه ای ازمحورهای موضوعی هرکدام ازموارد ذکر شده مطرح ونتیجه گیری خواهد شد.
1- اسلام اززمان حضرت آدم(ع) تاحضرت خاتم(ص)
   دربررسی موضوع ادیان وجبهه حق وجبهه باطل درقرآن کریم ،پیغمبر اول اسلام حضرت آدم(ع) وحدود سی نفر دیگر ازپیامبران الهی (ص) باذکرنام آنها وهمچنین کل عوامل وعناصر جبهه حق وبخصوص سایرپیامبران که نامشان درقرآن ذکر نشده وبطورکلی به آنها اشاره گردیده است، باذکر دلائل وعناوین حقانیت آنان دریک طرف ودرمقابل آنها عکس العمل مردم واقوام وگروههای مختلف وبخصوص سرانجام مخالفین ومنکرین ،کفار ومنافقین نسبت به رسالت آنها مورد توجه قرارداده شد وبادقت درآنها کمیت وکیفیت وسرانجام دنیوی واخروی هرکدام ازهردوگروه ودرزمان مربوط به آن، بخوبی قابل تشخیص وقابل بهره برداری است ونکته مهم وقابل تامل اینکه آخرین وضعیت تمامی آن بزرگواران وهمه مردم مقابل آنان،درزمان حضرت خاتم(ص) برای عبرت وشناخت مردم نسبت به اسلام بیان شده است ودریک جمله درتمام ابعاد کوچکتر اززمان پیامبراسلام حضرت محمد(ص) بوده اند.
دربررسی اسلام وبخصوص قبل ازرسالت حضرت محمدبن عبدالله(ص) جهل ونادانی وشرک وبت پرستی وکفروالحاد حاکم برسرنوشت عموم مردم درسطح دنیا بود وفقط نام ونشان کم رنگ وبی رمق وبی رونق وتحریف شده ای ازادیان الهی بصورت اسمی وجودداشته وتعداد انگشت شماری ازمردم مانندرسول مکرم اسلام(ص) وتعدادی ازبستگانش بردین وآئین حضرت ابراهیم(ع) برعبادت خداوند مشغول بودند.
باآغازرسالت پیامبرگرامی اسلام(ص)دعوت ایشان ازبستگان واقوام شروع وکم کم به سطح جامعه ودردنیا نفوذ وگسترش پیداکرد وسران جهل وکفر وبت پرستی با تمام قوا درمقابل ایشان مقاومت کردندوبه جنگ وستیز پرداختندوازیک طرف دین اسلام وازطرف دیگر تمام کفردرابعاد واشکال مختلف قرار گرفت .
بافراگیرشدن دعوت الهی درطول23سال رسالت محمد امین(ص) لبیک مردم نسبت به اسلام وعکس العمل آنها به این وصف بود که در آن مدت کوتاه علاوه برزحمات ومشقتها وسختیهائی که برپیامبر ویاران وفادار او وارد گردید،تعداد23الی26غزوه وحدود 35سریه برایشان وسایرمؤمنین تحمیل کردند وسرانجام عده قابل توجهی ازمردم ایمان آوردند وباگذشت زمان وبخصوص پس ازرحلت جانگذاز آن حضرت حداقل آن مردم برایمان خود پایداروپایبند ماندند ومن المؤمنین رجال صدقوا...واکثریت آن مردم کفر خودراتغیرشکل دادندونتایج شوم آن به بعدازحیات پیغمبر(ص)موکول شد.
سرگذشت رسالت نبی مکرم اسلام (ص) فراتر ازاین موضوع میباشد وبعنوان سرنخ ویک موضوع کلی به این مطالب اشاره گردید وتوصیه میشود به منظور آشنائی بارسالت وآنچه دراین 23 سال برپیامبر واسلام آمد درسایر کتب مذهبی مطالعه ودقت گردد..
2-اسلام درزمان اهل بیت حضرت رسول اکرم(ص).
   بارحلت حضرت ختمی مرتبت خاتم الانبیاء(ص) رسالت ونزول وحی نیز خاتمه یافت واسلام پس ازواقعه غدیر(آیات3و67سوره مائده)کامل وبعنوان کاملترین وآخرین دین الهی برای همیشه ایام ودرهمه ابعاد مورد نیازجامعه وبشردراختیارجانشین شایسته وبرحق پیامبر(ص)براساس خطبه غدیرخم وهمچنین حدیث انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی در اختیارمردم قرارگرفت.
هنوز کفن پیامبرخشک نشده است وجسد مطهروی هنوزروی خاک است وبه دل خاک سپرده نشده است که عده ای بروصایا وسخنان ایشان پشت پازدند ووقتی ولی ومولای مورد نظر پیامبردرحال کفن ودفن او بود، سخنان آن بزرگوار رانادیده گرفتند وباتفسیر به رای وبه نفس نهایتاٌ حضرت علی (ع)را25سال درمنزل خانه نشین کردند واسلام گرایان ساختگی بنای سازگاری وهمزیستی مسالمت آمیز رادرمسیری خارج از صراط رسول الله (ص) پایه گذاری کردند وبه منظورجذب وفریب مردم رنگ اسلام وبرچسب رسالت رابرآن زدندومسلمانان ومؤمنین برای ادامه راه پیامبربه زحمت ومشقت افتادند و25سال رابا بدترین شرایط برعهد وایمان خود باقی ماندند ومتاسفانه روز بروز جمعیت ووسعت آنهاکاهش می یافت ودرمقابل نیز ایمان واعتقاد همین افراد نادر وکم نیزمستحکم وقویتر می شد.
آنچه درکمتر ازسه ماه پس ازرحلت پیغمبر(ص) بر زندگی وحیات حضرت فاطمه زهرا(س) دخترختمی مرتب پیش آمد ودرسن جوانی مورد هتک حرمت وکتک کاری واذیت وآزار قرارگرفت وباجسمی مجروح درسن جوانی به شهادت رسید رامی دانید وپرداختن به آن خودبخود موضوعی بااهمیت وخارج ازاین بحث میباشد وفقط بطورکلی وبعنوان یک سند وفقط بعنوان موضوعی ازجریانات فکری وسیاسی واعتقادی و   نمونه ای ازحق وباطلها مطرح میگردد وانشاأالله با  بهره گیری ازمنابع معتبر مذهبی نسبت به شناخت شخصیت وارزشهای والای انسانی والهی ودینی ایشان درخانه وجامعه وبخصوص برای اسلام واقف شده وقدر ومنزلت وعظمت وی رادریابیم اشاره به این مطالب درهمین حد براین اساس خواهدبودکه بتوان دراهمیت وارزش زیارت عاشورا بهتر ودقیق تر نتیجه گیری نمود.
همچنین اسلام درزمان اهل بیت باشروع علنی امامت وزعامت جامعه توسط حضرت علی(ع)وبهره مندی دقیق وکامل ایشان ازدین اسلام موجب گردید،آنهائی که آن حضرت رابخوبی می شناختند وازهمراهی ومعاونت وی درزمان رسالت نبی مکرم اسلام (ص) باخبر بودند،ازآرامش وزندگی مسالمت آمیزهمراه با هرگونه ظلم وفساد خود که درزمان مربوط به خانه نشین کردن ایشان بدست آورده بودند نگران وبه وحشت وتکاپوافتاده وبه فکرچاره باشند،این افراد در اولین روزهای امامت آن بزرگوار دچارمحدودیت شدندوعموم کفار وکسانیکه به دروغ خود رامسلمان می نامیدند باعلنی شدن ولایت ورهبری حضرت امام علی (ع) آرامش وجایگاه پوشالی وناحق خود رادرمعرض خطر دیدند،ولذاکم کم بنای  اختلاف رابنیاد نهاده وشروع به مخالفت وناسازگاری نمودند وباجبهه گیری باطل وناحق  به منظورحفظ دستاوردهای نامشروع خود وبه منظورادامه تجاوز وتعددی به حقوق مردم وجامعه،باسوءاستفاده ازاسلام جنگ ودرگیری راباایشان شروع کردند ودعوت مردم وسران کفر (وبخصوص خوارج) به اسلام واقعی وجنگ وجبهه دردوران امامت ایشان به زمان آغازرسالت نبی مکرم اسلام برگشت بااین تفاوت فاحش که درکنارکفار ودشمنان مارک دار زمان مانند معاویة ابن ابوسفیان وجنگ صفین ، آنهائیکه مثلاٌ درزمان پیامبراسلام آورده بودندباتشخیص اینکه اسلام همان چیزی است که آنها بدست آورده اند وحضرت علی(ع) اسلام غیر واقعی را تبلیغ وترویج  می نمایدوبا تغیرکفرقبلی خود درجبهه باطل بانام ومارک باصطلاح اسلامی در جنگ وستیز باوی واردشدند وجنگ جمل و نهروان سند زنده این خروج توسط آن افراد به ظاهرمسلمان علیه دین ودیانت وامامت وقرآن ناطق بود،دراین جنگ افرادی باوی واردمعرکه وکارزار شدند که مثلاٌبه رسالت پیامبر ایمان آورده بودند ولیکن دراین نبردسایر کفار رانیز به همراه داشتند وهمه باهم به جنگ علی(ع)آمده بودند.
حضرت علی (ع) علاوه بردشمنان باقی مانده ازصدر اسلام دشمنان نادان واحمقی رادربرابر دارد که مدعی مسلمانی هستند و دربین افراد کم اطلاع و بعضاٌ  معلوم الحال شبه ایجادمی کنند.
سرانجام حضرت علی(ع)درشب 19رمضان سال40 هجری درسن65سالگی باضربت عبدالرحمن مرادی مجروج ودرشب 21رمضان به شهادت رسیدو ازظلم وجوراشقیاء قبر ایشان مخفی نگهداشته شد تاسرانجام درزمان حکومت بنی عباس باراهنمائی امام صادق (ع) نمایان شد وزیارتگاه مؤمنین گردید.
پس ازشهادت حضرت علی (ع)حضرت امام حسن(ع) درروزبیست ویکم ماه مبارک رمضان سال 40 هجری به امامت منصوب گردید وعمال خویش رادربلاد بگماشت وطی نامه ای معاویه رانیزبه بیعت دعوت نمود.
معاویه که روحیه مردم عراق رامی دانست و به بیوفائی آنان وتمرد وطغیان خوارج وکینه ای که ازعلی(ع) دردل داشتند خبر داشت ومزاج ومذاق سردمدارانی که درعراق بودند ودر حکومت علی(ع) به هوسهای نامشروعشان نرسیده بودند وبامال دنیا براحتی میشد آنها راخرید رانیک می دانست وازطرف دیگراین مطلب راهم می دانست که حکومت امام حسن(ع)بازور واختناق نبود که هوادارانش رابه زور نگهداری کند، باتوجه به این شرایط معاویه دعوت بیعت رانپذیرفت وباگستاخی تمام اولویت خویش برخلافت مسلمین وهمچنین به عزم خودبرتسخیر عراق اعلام نمود وبلافاصله مردم شام رابه جنگ باامام حسن(ع)دعوت نمود.
امام حسن(ع)وقتی متوجه شدکه معاویه بالشکر60هزارنفری به سوی عراق حرکت کرده است، مردم رابه جهاد ودفاع دعوت نمودولشکری به تعداد40هزارنفرجمع آوری کردوعده ای ازآنهارابه فرماندهی عبیدالله بن عباس به منظور جلوگیری ازحمله دشمن به سوی مرز فرستاد.
معاویه افرادی رامخفیانه به عراق فرستاد وکسانیکه آماده خودفروشی (دریافت مال وسرمایه وخارج شدن ازلشکرامام حسن(ع)وخروج بروی)بودندرابه وعده های شیطانی خریداری نمودودودستگی درلشکرامام حسن(ع) ایجادگردیدوشایع نمودندکه سران لشکرامام حسن(ع)ازجمله عبیدالله بن عباس کشته شداند وازاین اختلافات وشایعات کاربجائی رسید که مردم کوفه باگستاخی وبی شرمی تمام علیه امام حسن (ع) یورش کردند وپس ازشعاروبدگوئی به منزل وی یورش بردند واموال اوراغارت کردند ونامبرده رامجروح نمودند ومعاویه نیزعبیدالله بن عباس فرمانده لشکر امام حسن رابه پانصد درهم خریداری نمودواوابه معاویه پیوست ولشکرامام تارومارگردید.
معاویه بادرنظرگرفتن شرایط مذکورطی نامه ای امام حسن(ع)رابه صلح دعوت نمود.
امام حسن(ع)باشرایط بوجوآمده دیدنداگرصلح رانپذیرد همه اصحابش بجز عده معدودی ازخاصان ازدوراوپراکنده میشوندواوراتنهامی گذارندوخودبااین گروه اندک کشته وشهیدخواهندشدوضعفای شیعه نیزبدست دژخیمان معاویه تارومارمی شوندودرنتیجه خط اصیل اسلام بطورکلی محوونابود خواهد شد و بناچارصلح رابامعاویه پذیرفتند.
امام حسن(ع)که این همه بی وفائی ازمردم عراق وبخصوص کوفه دیدند باتفاق امام حسین(ع) ودیگربستگان به مدینه عزیمت نمودند.
امام حسن(ع)9سال درمدینه ازدور شاهدجنایات وستمهای معاویه به مردم واسلام ومؤمنین بودند وسرانجام به سم معاویه توسط همسرش جعده (دختراشعث بن قیس یکی ازخوارج) درروز28 صفر سال50هجری شهیدشدند.
بابررسی زندگی وسرگذشت حضرت امام حسن (ع) به این مهم پی خواهیم بردکه سراسرزندگی وامامت او الگوئی ازشخصیت وجبهه حق دربرابرعوامل وجبهه باطل معاویه ودارودسته اوبوده است وخلاصه ای ازسرانجام آن مقدمه ای برواقعه عاشورا واهمیت این موضوع درجهان اسلام ودرعالم هستی خواهدبود.
3-اسلام درزمان امام حسین(ع)
   پس ازشهادت امام حس (ع) دوران امامت امام حسین(ع) شروع گردیدوبلافاصله عده ای ازاهالی کوفه طی نامه ای به ایشان درخواست نمودند علیه معاویه بشورند واوراازامارت عزل نمایندوامام درپاسخ به آنها فرمودند،من خود صلح نامه برادرم بامعاویه راامضاءکردم وتامعاویه زنده است بقوت خود باقی است ونقض آن ازطرف ما روانباشدوحضرت امام حسین(ع) حدود10سال به این روش امامت خویش راادامه دادند تااینکه معاویه درنیمه رجب سال60 هجری درگذشت وبرخلاف مقررات صلح نامه، فرزندش یزید رابجای خویش نصب نمود.
یزیدشروع کرد به زور از مردم بیعت بگیرد وبه والیش درمدینه نوشت ازامام حسین(ع)بیعت بگیرد واگر مقاومت کرد اورابکشندوامام حسین(ع)درجواب دعوت به بیعت ولید بن عتبه ومروان حکم گفت، شمامیگوئید که من بایزید میگسارمتجاهربه فسق بیعت کنم،انالله واناالیه راجعون،پس بایدازهم اکنون فاتحه اسلام راخواندوبنیان دین رادرهم فروریخت،این رابگفت وخشمناک ازآنهاجداشد.
امام حسین(ع)دراین شرایط باچهارگروه ازدشمنان روبروخواهدبود:
الف-دشمنان اسلام ومؤمنان باقیمانده اززمان پیامبر(ص) تازمان خودش مثل کفار ومنافقین ومشرکین وفاسقین که اززمان پیامبرگرامی اسلام(ص)وجودداشتندوتاکنون ادامه یافته اند.
ب-دشمنان حضرت علی(ع)ودشمنان حضرت امام حسن(ع)ودریک کلمه خوارج که با نام اسلام دشمن امام حسین(ع) هستند.
ج-شخص یزیدمیگسارفاسق میمون وسگ باز
د-عموم مردمی که ادعای مسلمانی رادارند وتمام ارزشهای دینی وازجمله اهل بیت رسول الله(ص) رافراموش کرده اندودچاربدعتها دردین شده اند.
حضرت امام حسین(ع)بااین شرایط واردمکه شدندو حدود40روزدرآنجاماندوایشان این رامی دانست که عمال یزید درپی اوهستند ودرهرکجابه ایشان دست پیداکنند اوراشهیدخواهندنمود.
دراین مدت ازسوی دیگرمردم عراق وبخصوص کوفه وبصره که ازظلم وجوروالی کوفه به تنگ آمده بودندوازامتناع بیعت امام حسین(ع) بایزید مطلع شده بودند طی نامه های گوناگونی ازحضرت خواستند به آنجابرود.
حضرت امام حسین(ع)باوجودآن دشمنان ودوستان ناآگاه وازطرف دیگرتعقیب توسط فرستادگان یزیددر هشتم ذی الحجه سال 61هجری به طرف عراق حرکت نمودکه درچندفرسخی کوفه(کربلا) توسط لشکرحرکه ازطرف عبیدالله بن زیادماْمور شده بودند،متوقف شدند وشرایط دگرگون شد ومعلوم شدآنان که حضرت رادعوت کرده بودندبراثرتهدیدات وضعف ایمان ازیاری آن حضرت عقب نشینی کرده اند، حال یابایدامام حسین(ع)بافردی متجاهر به فسق بیعت کندکه حتی ظاهر اسلام را رعایت نمیکردودرپی بیعت مهرتاکید بردین دنیازده مردم بزند وبرای همیشه تاریخ اسلام واقعی فراموش شود ویا اینکه اعلام جنگ نماید که نابرابری سپاه اجازه نمی دهد ویااینکه مانند برادرش به صلح تن دهد که اولاٌ همان لشکرتوخالی40هزارنفری امام حسن(ع)را نداردو مهمتراینکه درآنزمان پیشنهاد کننده صلح معاویه بوده است ، لذا تنهاراهی که برای امام باقی  می ماند اینکه خود ویاران اندکش دراین راه کشته و شهید شوند وخانواده اش اسیرگردندوازهمانجاتصمیم گرفت به لشکر30هزارنفری که ازشام آمده بودند خودش واسلام واقعی رامعرفی نماید وهدف ازآمدنش به این سرزمین رابیان کند و درنتیجه تبلیغات سوءبنی امیه راخنثی نمایدوامام حسین(ع) فرمودند، رضای مارضای خداست وماخاندان نبوت بدانچه خدا درباره مامقدر کرده است تسلیم بوده وبه خواست او خشنودهستیم.
سخنان حضرت امام حسین(ع) درچندروزاقامت در کربلا ودرمتن پاسخ به نامه ها ودعوتهای مردم کوفه وبصره به سران مناطق مختلف بصره وکوفه گوشه هائی ازمطالب مهم بیان شده با زیارت عاشورا مشابه وهماهنگ میباشد واین بیانگرآگاهی آن حضرت ازاین زیارت ودرمقابل اعمال ورفتاردشمنان درسراسر اسلام با اهل بیت نبوت وبخصوص درروزعاشورا باخودش وباخانواده اش خواهد بود ولذاآشنائی وشناخت دشمنان ودوستان اسلام قبل ازامام حسین(ع)ودرزمان وی صرفاٌ منوط به کربلا نمیباشد واین زیارت نامه شمه ای ازعوامل وعناصرمؤمن بابیان خصوصیات الهی آنها وهمینطورعوامل وعناصرکافر بابیان خصوصیات کفرشان برای شناخت وهدایت وعبرت مردم بوده وخواهدبود.
بهرحال دشمن فاسق دنیاطلب که همه ارزشهای دینی واخلاقی وانسانی رافراموش کرده بودند باشناختی که ازاین خانواده وبخصوص ازامام حسین(ع)داشتند،فقط بیعت امام بایزید ودرصورت نپذیرفتن،کشتن وی رامدنظر نداشتندوباشناختی که ازاین خانواده داشتند وبطورمسلم ازعدم بیعت وی مطلع بودند،با سازوکارجنگی آمده بودندوسرانجام واقعه عاشورا پیش آمد وامام مظلومانه باتمام یارانش شهید شدند وخانواده ایشان نیز به اسارت درآمدند که سرگذشت امام وواقعه عاشوراواسارت خانواده آن بزرگوارعصاره دین اسلام وبیانگرمؤمن واقعی والگوی تمام مسلمانان وآزادیخواهان درتمام اعصاربشرقرارگرفته است واین همان مطلب مورد نظردراهمیت زیارت عاشورا میباشد.
بنابراین اسلام درزمان سایر پیامبران کامل نبود وآنان همیشه باکفارومنکرین درگیرجنگ بودندواززمان پیامبر(ص)ضمن اکمال دین تازمان امام حسن(ع) چهره کفارتغیرکردوبه چنددسته تقسیم شدندو بناچار چهره های واقعی حق خانه نشین وبعد ازآن شهید شدندو پذیرفتن صلح سرانجام دین درزمان امام حسن(ع) بود واین مهم درزمان امام حسین(ع)شکل دیگری بخودگرفت وسرآغاز بروزوظهوردین واقعی اسلام شد ومقدمه ای بر اهمیت زیارت عاشورا گردید.
12- وقایع مهم سیاسی واجتماعی واعتقادی بعدازواقعه عاشورا
    همانگونه که بیان شددرزمان امام حسین(ع)اسلام دچاربدعتهای فراوانی شده بود ومسلمانان دروضعیت اسف باراعتقادی،اجتماعی،سیاسی،فکری وولایتی زندگی می کردند ومهمترازآنهاپس ازرحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) بتدریج اهل بیت اوخارجی (خروج علیه دین پیامبر)معرفی شدندودرزمان امام حسین(ع)بطورکلی این خانواده به فراموشی سپرده شد.
درمقدمه عاشورامناطق بزرگی درسطح عالم وبخصوص شهرهای بزرگ مرتبط بااسلام وولایتمداری مسلمین مانندسوریه (شام)،مکه،مدینه،(عراق)کوفه وبصره وسران قبائل وطوائف آنها وهمچنین یزید وعمال حکومتی وی وخوارج باقیمانده اززمان حضرت علی(ع) که بعض وکینه ایشان راهنوز دردل داشتند ، بطورمستقیم وغیرمستقیم درگیر این واقعه مهم تاریخی بودند.
مؤمنین حقیقی به اسلام فقط بازماندگان آل الله هستند که ولایت وامامت آنها دردست حسین بن علی(ع) است وعده معدودی که درسطح دنیا معتقد به اسلام واقعی هستندولیکن شناختی نسبت به امام حسین(ع) ندارند وبعضاٌباتاثیرپذیری از تبلیغات سوء دشمن درایمان واعتقادات خودجایگاهی برای ایشان حس نمی کنندوجامعه ای کاملاٌ آلوده و قابل بهره برداری برای اهداف شوم یزیدوجوددارد.
درواقعه عاشوراتمامی کفرونفاق وفسق وفسادو دنیا طلبی وجهالت درتمام ابعاداعتقادی،سیاسی،اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی،دنیوی ونظامی بارهبری وریاست یزید بن معاویه دربرابر تمامی ایمان واعتقاد وتقوی به خداپرستی وبه عبارتی دربرابرخلاصه قرآن کریم به امامت وولایت حضرت حسین بن علی(ع) قرارگرفت.
نتیجه این جنگ ازقبل معلوم بود،شهادت امام باتمام یارانش واسارت خانواده ایشان وموفقیت به ظاهر پیروزمندانه یزید وعمال سفاک وجنایتکارش واینکه آنان این پیروزی را به همراه حرکت کاروان اسراء به منظور ایجادخفقان وایجادرعب ووحشت بین مسلمین.
درسرتاسرعالم گسترش خواهندداد،غافل ازاینکه این حرکت آغازشکست کفروطلیعه پیروزی بزرگ برای اسلام ومسلمانان بوده است.
پس ازواقعه کربلا سؤالات وگفتگوهادربین مردم وگوش به گوش درسطح دنیا شروع شد:
- جنگ بین چه کسانی بوده است؟
- چراجنگ شروع شده است؟
- یزید چه کسی است واصل ونسب ازکی می برد وبه کدام دین وآئین پای بند است؟
- حسین کیست واصل ونسب ازکی میبرد ودین وآئین اوچیست؟
- اسراء چه کسانی هستند وچگونه مردمی هستند؟
کنجکاوی مردم وتحقیق وبررسی آنان ازیک طرف وعکس العمل اسراء وسخنان وخطبه های حضرت زینب(س)وامام زین العابدین(ع)موجب افشای حقیقت امرگردید وتازه مردم ازخواب خفته بیدارشدند وبه این پی بردندکه:
الف- پیامبر اسلام(ص) برای امامت وولایت بردین اسلام کسانی را منصوب کرده است وامام میدان کربلا فرزند زهرا(س) ونوء او بوده است وکم کم مردم علیه عمال یزید قیام نمودند، پس ازمرگ یزید ودعوی خلافت عبیدالله مردم بصره علیه او قیام کردند واومجبور شدشبانه به شام بگریزد وبه نزد مروان بن حکم برود واوراتحریص به دعوی خلافت نماید وپس ازخلافت مروان درسال65هجری به تصرف عراق مآمورشد وبالشکری انبوه به عراق آمدوباسپاه مختارثقفی درگیر وکشته شد وسپاهش متلاشی گردید وهمچنین درهمان سالها مردم مدینه علیه یزیدوعمال وی شورش کردندوبنی امیه رااز شهربیرون کردندکه بدلیل گسترش قیام مردم مروان بن حکم به چاره افتاد وبه منظور جلوگیری ازقیام مردم به قتل عام مردم مدینه وسپس مردم مکه پرداخت وجلوی قیام مردم راگرفت.
ب-یکی از نتایج واقعه عاشورارسوائی یزید بن معاویه ازاین جنگ بود وامکان ادامه حکومت وخلافت این خانواده برمردم رادچارچالش کرد وایشان بدلیل نامعلومی درسن 38سالگی حدودسه سال پس ازواقعه کربلا درگذشت وپسرش (معاویه بن یزید)نتوانست خلافت پدرش راادامه دهد وباتوجه به شرایط اوضاع حاکم برجامعه ووضعیت شخصی وخانوادگی بدور ازاسلام ایشان به زندگی شخصی وبدورازامارت خودپرداختندو به این ترتیب سلسله وخاندان کفارملعون ومعاندابوسفیان نسبت به دین اسلام وخاندان رسالت وامامت خاتمه یافت وماهیت اسلام واقعی واسلام دروغین آل ابوسفیان(اسلام امریکائی عصرحاضر) برای مردم عیان گردید.
ج- یکی ازاقدامات یزید درعاشورا به اسارت بردن خاندان امام حسین(ع)بود،وجود امام زین العابدین(ع) وحضرت زینب(س)دربین اسراءوتحقیق وبررسی مردم که اینهاچه کسانی هستندوباجوابهائی که ازبزرگان خوددریافت
می کردند و اکثرقریب به اتفاق مردم ساکن درآن شهرهاودیارهائی که اسراءراازآنجاحرکت می دادند،تمام اعضای این خانواده رامی شناختند وحتی بی وفائی هائی که قبلاٌ نسبت به آنهاداشتند را بیاد می آوردندوبااین اوضاع اشک شرم وعرق حجالت ره توشه عبورکاروان اسراء دربرابرآنهابودوهمچنین رفتار وعملکرداسراء وبخصوص سخنان وخطبه های امام سجاد(ع)وزینب کبری(س)نیزعلاوه برمعرفی دقیق ترخودشان ،بی وفائی این مردم وفراترازآن جنایت یزید وعمال سفاک اورابرملا میساختند وهمین امر باعث گردید که اولاٌ کسی دیگرجرآت جسارت به این خانواده رانداشته باشدوپس ازشهادت امام حسین(ع)وآغازامامت وولایت امام زین العابدین حداقل تا33سال بعدازآن امکان جسارت به این خانواده ازبین رفت وامام سجاد(ع)دراین فرصت به معرفی دقیق دین اسلام دربین همان معدود هواداران خودشان نمودند وازطرف دیگرچهره واقعی دشمنان اسلام وبخصوص خوارج ودیگرانی که بعد ازفروپاشی حکومت یزیددعوی خلافت کرده بودندراافشاءنمودندوهرچنددربین همه طالبان خلافت ، آل مروان قدرت وبرتری بیشتری یافته وبرمسندحکومت رسیده بودند ولیکن دراین زمان عوامل وعناصر جبهه باطل وناحق آل مروان وازطرف دیگر عوامل وعناصرجبهه حق واسلام واقعی برای مردم مشخص شده بودند وتشخیص آن واظهارنظردرمورد آنها دربین مردم براحتی صورت می گرفت وتشخیص افراد درجبهه حق یاباطل ممکن گردید.
د- مختارثقفی آنگونه که درکتاب بحارازجلد33وتاریخ طبری جلد4به بعدآمده است ازمردم طائف بوده ودرزمان خلافت عمربه مدینه رفت وپس ازکشته شدن پدرش به بنی هاشم پیوست و درامام حسن(ع)درمنزل عمویش درمدائن که نماینده حضرت امیرالمؤمنین(ع) درآنجابود،سکونت نمودوبرای خاتمه دادن به اختلاف امام مجتبی(ع) بامعاویه به عمویش پیشنهاد دستگیری وتسلیم امام به معاویه درقبال حکومت عراق راداشت که مورد مخالفت عمویش قرار گرفت وشیعیان نیز ازاین موضوع مطلع شدندوقصدکشتن وی رانمودندکه باوساطت عمویش ازکشتن اوخودداری کردند ونامبرده نیز ازحرفش پشیمان گردید.
ایشان محمد حنفیه راامام خودمی دانست وپس ازشهادت امام حسین(ع)وپس ازمرگ یزیدوفروپاشی خاندان ابوسفیان که هرکسی برای خودش دعوی خلافت مینمودوازجمله عبدالله بن زبیر درممالک اسلامی دعوی خلافت نمود،مختاردست بیعت به عبدالله داد ودرجنگهای اوشرکت نمودو درسال 66 هجری ازطرف وی به کوفه رفت وازآنجا تاموصل را تصرف نمود وقاتلان وعوامل واقعه کربلا رابکشت وسرعبیدالله را به مدینه نزدمحمدحنفیه وامام سجاد(ع) فرستاد وامام سجاد اورادعاکرد،بابالاگرفتن قدرت مختارکارعبدالله بن زبیرنیزبالا گرفت وایشان محمدحنفیه (امام موردنظرمختار) وتعدادی ازبزرگان کوفه که باوی بیعت نکرده بودند رادستگیر کردودرزندان مکه برد وبه آنان مهلت دادیابیعت کنند ویااینکه کشته خواهندشد ومحمدحنفیه ازفرصتی استفاده وطی نامه ای به مختار درخواست کمک نمود وفرستادگان مختار به مکه اورانجات دادند وعبدالله عقب نشینی کردوازاینکه مختاردیگرتوجهی به اوندارد وقدرتش بالا گرفته وبا نگرانی ازحادثه مکه ،عبدالله برادرش مصعب رابالشکری به کوفه فرستادومختار راکشت وسپاه اوراتارومارنمودندوازطرف دیگرعبدالملک مروان سپاهی رابه عراق فرستاد ومصعب راکشت وحجابن یوسف رابه حجازفرستادومکه رامحاصره کردند وازراه دور برمنزل عبدالله بن زبیر حمله کردندو درسال73 هجری اوراکشتند وتقریباٌ باردیگرحکومت بنی امیه (آل مروان) برتمام جهان گسترش یافت وبتدریج دیگرمدعیان خلافت ازبین رفتند.. 
ه- بافروپاشی حکومت آل ابوسفیان مروان بن حکم بن ابی العاص درشام دعوی خلافت کردواولین حاکم ازآل مروان گردید.
پدراودرزمان پیامبر(ص)به طائف تبعید شده بودوایشان همراه پدرش درآنجا زندگی میکرد وپدرش درآن دیار فوت کردومدتهابعدپس ازرحلت پیامبر(ص) درزمان عثمان ، مروان به مدینه رفت وازخاصان شدوپس ازقتل عثمان به همراطلحه وزبیر وعایشه به خونخواهی عثمان رهسپاربصره شدند وجنگ جمل راباحضرت علی(ع)راه انداختندوپس ازشکست درجنگ به معاویه پیوست ودرزمان امامت علی(ع) نیزدرکمال آرامش درمدینه سکونت داشت ودرسال 64هجری پس ازمرگ یزید وناتوانی وازفروپاشیدگی خاندان معاویة ابن یزید دعوی خلافت کرد ومردم اردن باوی بیعت کردندو ازآنجارهسپارشام(محل سکونت آل ابوسفیان) شدو درآنجابرمسندقدرت نشست وپسرش راحاکم مصرکرد وبه دمشق بازگشت واو اولین کسی بودکه بنام اسلام سکه زد وروی آن نوشته شده بود،قل هوالله احد، ویکی2سال بعد همسرش اورادرخواب خفه کرد.
فرزندایشان عبدالملک مروان اهل مسجدبود وبه کبوتر مسجد معروف شده بود وازکشتن حتی یک مورچه ابا داشت وپس ازکشته شدن پدرش درسال65هجری به خلافت دعوت شد وهنگام دعوت به خلافت درحال قرائت قرآن بودودرپی دعوت به خلافت قرآن رابرهم نهاد وگفت السلام علیک هذافراق بینی وبینک وچندین سال برمردم حکومت کرد وکم کم عرصه رابرمسلمانان تنگ نمود وبیش از21سال حکومت نمود ونوشیدن می وخونریزی وبخل ازصفات مشخص ایشان وعمال وگماشتگان وی بود درکتاب محاضرات ازراغب آمده است حجاج بن یوسف وبرادرش محمد،عاملان معروف کشتارشیعه وپیروان امام سجاد(ع)درعراق ویمن ودیگران درسایر بلاد ازعمال وی بودند.
وی درسال 86 هجری درگذشت وپسرش هشام برمسند قدرت نشست وهمان راه پدرش راادامه داد وعلیرغم ایجادمحدودیتهابرای شیعه وپیروان اسلام حقیقی ، بانشات ازواقعه وآثارعاشورا هرچه اینان بیشترفشارمی آورند واختناق ایجاد کرده بودند ، مردم درایمان واعتقادشان سخت تر   می شدند وناچارهشام تصمیم گرفت امام وپیشوای شیعیان راازمیان برداردوپس از33سال بعد ازواقعه کربلادرسال 94هجری بازهروسم هشام امام زین العابدین(ع)به شهادت رسید وبا همین شرایط درسال114 هجری نیزامام محمدباقر(ع)رابشهادت رساند.
و – درهنگام اسارت خاندان امام حسین(ع)درکوفه ودرشام وقبل ازسخنان وخطبه های امام سجاد(ع) وحضرت زینب(س)،عبیدالله به نقل ازیزید وشخص یزید برروی منبر گفته باشند:سپاس خدائی راکه شما(اهل بیت)رارسوا نمودومردانتان راکشت ودروغ شماراآشکارساخت وسپاس خدای راکه حق واهل حق راپیروزکرد وامیرالمؤمنین یزیدوحزبش رایاری نمودودروغگو ودروغگوزاده وپیروانش رابه قتل رساند.
این گفتاربیانگرشناخت کامل آنها ازاهل بیت پیامبروحقانیت الهی اهل بیت است وهمچنین نشان دهنده عمق کینه کفاروخوارج نسبت به آنان است ودشمنی آنها بااهل بیت(ع) بابت عدم بیعت امام حسین(ع) ودیگر ماجراهای شخص ایشان باخلافت یزید نبوده است وکینه وعصبانیت آنهاازآغازواقعه غدیرخم ودوستی ونزدیکی علی(ع)به پیامبرگرامی اسلام(ص)وباامامت علی(ع) بردین اسلام بوده است وباعلنی شدن امامت وی شروع به شایعه پراکنی وبدگوئی علیه ایشان نمودندوبرای جنگ بااو ازدین خدا خارج شدند وخوارج تاآنجاپیشروی کردند که امام حسین(ع) رامانند پدرش دروغگو معرفی می کنند.
یزید ویزیدیان ازآنجائیکه به حقانیت حزب الله دراسلام مطلع هستند برای اغفال مردم وبهره برداری نهائی ازجوی که ایجاد کرده بودند، خود راحزب الله معرفی وپیروزی ظاهری بدست آمده راعنایت خداوندمی دانند وخود رادرجبهه حق واسلام وامام حسین(ع)ویارانش راازجبهه باطل وخارجی معرفی می نمایند واین روش واین سیاست ازرفتارموروثی آنان ازحضورابوسفیان دربرابر پیامبر(ص) به معاویه درزمان حضرت علی (ع) وباابعاد گسترده تری درزمان امام حسن(ع)وبه اشکال مختلف پیچیده ای بعد ازآن بوده است که پس ازچند روزازواقعه عاشورا ولحظه ای بعداز سخنان کفرآمیزآنان با رفتارخردمندانه وخطبه های امام سجاد(ع) وحضرت زینب(س)تمام حقانیت واقعه عاشورا وسیاستهای کفرآمیز بنی امیه رسوا می شود وحقانیت امام حسین(ع) وشهدای کربلا وعظمت اسراء بگونه ای ثابت  می شود که جوحاکم برمجالس وموجود درجامعه به نفع آنان وبرعلیه یزید تغیر می کند واین سخنان سرآغازاثبات حقانیت امامت اهل بیت(ع) وفروپاشی قدرت وخلافت    بنی امیه ویزید میگردد واین ازنتایج واثرات عاشورا است که درزیارت عاشورابیان شده است.
ز-پس ازواقعه عاشورا و33 سال امامت امام سجاد(ع) وهمچنین20سال امامت امام محمدباقر(ع) وشهادت آن عزیزان به توسط آل مروان ، زعامت وامامت اسلام ومؤمنین آنچه موردنظرقرآن وفلسفه قیام عاشورابوده است به ترتیب به امامت امام جعفرصادق (ع) وبه ترتیب به سایرمعصومین(ع) ونهایتاٌبه غیبت امام زمان درغیبت صغری بانواب خاص ودرغیبت کبری ودرتاریخ بشروتاکنون بانواب عام واگذاروسفارش شده است ودرمقابل پس ازواقعه عاشورا وفروریختن حکومت آل ابوسفیان ،افراد وگروهها وفرق مختلفی دراعتقادات مختلف وبعضاٌ بنام اسلام ودفاع ازدین خدا ازآل مروان وبنی عباس ادعای خلافت نمودندوبعضاٌ باکشت وکشتار وحیله ونیرنگ وبه اشکال مختلف غیر الهی مدتی درحکومت بودند.
بافرارسیدن مرگ هشام بن عبدالملک یکی ازسرسپردگان سیاسی وطرفداران وی به وی بنام منصورداونیقی عهده دارخلافت میشود وپس ازوی حکومت به آخرین نفر ازآل مروان فردی بنام مروان حمارمیرسد ودرزمان آل مروان بیشترین جنایت وقتل وغارت درحق شیعیان صورت       می گرفت وتعداد زیادی از مسلمانان وبخصوص ازبازماندگان بنی هاشم(مؤمنین به اسلام)کشته وشهید شدند
درزمان مروان حماردرسال 127هجری ابومسلم خراسانی ازخراسان ایران باانگیزه خونخواهی آل محمد ازبنی امیه وآل مروان قیام کردوبااستفاده ازعنوان خونخواهی وانتقام برای مسلمانان خراسان حمایت وابستگان آنان ومسلمانان بی اطلاع ازنظر امام صادق(ع) رابه خودجذب نمودوازاینکه دراکثر شهرها شورشهائی علیه بنی مروان براه افتاده بود وحکومت آل مروان تضعیف شده بود،بااستفاده ازشرایط وضعف آل مروان برعلیه آن قیام نمودوباهواداران خودبه مکه رفتندوباسران مکه ازبنی هاشم وغیر آن مذاکره کردند وبه هنگام بازگشت به خراسان به هنگام جنگ والی خراسان نصربن سیارباخدیع کرمانی زمینه رافراهم دید وبادخالت درجنگ برنصر پیروزشدوولایت خراسان رابدست گرفت وظرف سه4سال تمام ایران وعراق راتصرف نمودوابوسلمه خلال رادرکوفه بجای خودگذاشت.
درهمین هنگام مروان حمارآخرین خلیفه مروانی درصدد حفظ قدرت بودومدعیان خلافت رادستگیرمیکردوآنهارا    می کشت وازجمله مدعی خلافت درکوفه ابراهیم رابه شام دعوت کرده بود وبارسیدن اوبه شام اوراکشت ولیکن ابراهیم هنگام ترک کوفه برادرش سفاح رابجای خودگذاشت واموررابه وی سپرد وسفاح بادیگربرادرش ابوجعفروتعدادی ازیارنشان باشنیدن خبر فتح عراق توسط ابومسلم خراسانی خود رابه کوفه رسانندوابوسلمه آنان راپنهان نمود.
باقیام ابومسلم وانتصاب ابوسلمه آنهاتصمیم گرفتند یکی ازفرزندان علی(ع) رابه زعامت مسلمین بگذارندوسه نامه به سه نفر (امام جعفرصادق(ع) وعبدالله بن حسن وعمربن علی بن الحسین) فرستادند ووقتی پیک آنها نامه رابه امام جعفرصادق(ع)داد،ایشان نامه رانخوانده درآتش انداخت ووقتی ازاوپرسیدند چرا؟ گفت اینهاهنوزکارشان بجائی نرسیده سخن ماراگوش نمی کنند ودراطاعت مانیستند،چه رسد وقتی که کاربردست آنها بیفتد وعکس العمل آن دونفر نیز به تبع امام صادق(ع) همینگونه بود.
سه نفر پیک به کوفه برگشتندووقتی ازمخفیگاه سفاح مطلع شدند بااوبیعت کردندوایشان هم بلافاصله اعلام خلافت نمودولشکری برای جنگ با مروان حماربه شام فرستادوبرمروان پیروز شدوشخص مروان فرارکردوپس ازچندی اورایافتندوسرش رابرای سفاح آورند.
سفاح تاسال136هجری خلافت خودرا ادامه داد ودرهمان سال ابومسلم خراسانی به کوفه آمد ومورد استقبال سفاح قرارگرفت ودرنظرداشت که امیرحج گرددولیکن سفاح برادرش ابوجعفرمنصورراامیرحج کرد وپس ازسفرحج سفاح مردوعبدالله بن علی فرستاده سفاح به شام ادعای خلافت کردوابومنصور،ابومسلم را به جنگ اوفرستادوپس ازپنج ماه اوراشکست دادوبه خراسان بازگشت ودرراه بازگشت ابوجعفر اورابه بغداد دعوت کردومنصورباتوطئه قبلی هنگام ورود ابومسلم به بغداد اوراکشت وبدین ترتیب اولین خلیفه یا امیر بنی العباس ، سفاح (فردی خونریز ودرعین حال سخاوتمند)وازنوادگان عبدالمطلب (پدبزرگ حضرت محمدص)بن هاشم ازسال132 هجری به خلافت رسید وخلافت بنی العباس تاسال 656 ادامه داشت وحکومت   بنی العباس بدست چنگیزخان مغول منقرض گشت
پس ازشهادت امام محمدباقر(ع)بدست آل مروان، زندگی وامامت وشهادت سایر معصومین(ع)وحتی زمان غیبت امام عصردرزمان خلافهای بنی العباس بوده است، منصوردوانیقی،هارون عباسی،مامون عباسی،ام فضل دخترمامون،معتمدعباسی قاتلین دیگرامامان وقاتل مسلمین ومؤمنین درزمان امامت آن عزیزان ازجمع37 خلیفه عباسی بوده اند که تاریخ اسلام سراسر پر ازجنایات آنها نسبت به اسلام ومسلمین است واین درصورتی است که آنهاخود رامسلمان می دانستندوبه اسم اسلام این فجایع را بوجود می آوردندوهمه آن بزرگواران رابه نسب عمو وعموزاده به بند و به محدودیت می کشیدند وبطورنامحسوس آنهارابه شهادت می رسانند .
آغازرسالت پیامبر(ص)ده سال قبل ازهجرت وآغاز غیبت صغرای امام زمان(عج)درسال260هجری بوده است وولایت وسرپرستی مؤمنین توسط نواب خاص امام عصر(عج) نیزدرطول خلافت بنی العباس وتحت فشاروجنایات آنها بوده است.
آنچه بصورت خلاصه وکلی بیان شد عناوین کوتاهی ازسرگذشت تاریخ بشر درخوب وبدآن بعد ازواقعه عاشورااست که پرداختن به هرکدام ازعناوین واسامی آن خودبخودیک موضوع کامل تحقیقی وعلمی ومذهبی است که فراتر ازموضوع این کتاب است وصرفاٌ برای رسیدن به نتیجه موردنظربه کلیات آن اشاره گردید.
واقعه عاشورا وعوامل وعناصر درگیر درآن از هردوجبهه وهمچنین اسامی سایر ائمه(ع) وعوامل وعناصر مختلف حکومتی ومذهبی درزمان هرکدام ازآنهاوهمچنین حق وباطل بودن افراد وحکومتهاواحزاب وگروهها ازآغاز غیبت امام زمان(عج)تاکنون برحسب ظاهر درقرآن کریم مورد اشاره قرار نگرفته است(تکرارهمان موضوع عدم تشابهات درزیارت عاشورا وقرآن کریم که قبلاٌ به آن پرداخته شده است)آیاعدم وجودآن درقرآن دال برعدم وجودآن دراسلام ودربین مسلمین و درتاریخ ودرسطح جامعه است؟ اگرقراربودقرآن صرفاٌبرای راهنمائی وهدایت بشر درزمان رسول مکرم اسلام(ص)باشد چرابه تاریخ انبیاء قبل ازآن اشاره دارد؟ومهمتراینکه چرابیم ازمجازات ونویدبه پاداش به آینده ودردنیای دیگری موکول نموده است؟
همانگونه که ازقرآن مورد اشاره قرار گرفت ، بیان سرگذشت دیگران برای عبرت وپند آموختن است وسرگذشت اقوام وادیان وجبهه های حق وباطل وهمینطورنمونه های حق وباطل وملعونین ومقربین ازقرآن کریم تاحدودی دراین کتاب مورد اشاره قرار گرفته است،پس هنگامی که قرآن تلاوت می شود گوش فرا دهید شاید مورد رحمت پروردگار قرار گیرید (اعراف204).
همه اشخاص وهمه عوامل وعناصر موجود درسراسر تاریخ بشر وبخصوص اززمان رسالت پیامبر اسلام(ص) تاکنون به همراه معجزه قرآن کریم درحول دوگروه اساسی قابل بررسی است(مؤمن وکافروهرکدام با مشخصات وطبقه بندیهاوتفاوتهای خودش کامل ودقیق توصیف شده اند) ومهم اینکه امکان تشخیص این دو گروه اساسی شفاف وخیلی راحت وآسان درقرآن کریم وجوددارد.
لذاثبت ووجودنام شخص یاگروه درقرآن کریم ویادرسنت وبیانات ونوشتجات آل الله وعترت رسول الله(ص) برای تشخیص وتفکیک آنهادرگروههای مذکورلازم نیست ومقایسه آن بانظرات قرآن کریم وسنت ملاک اساسی تشخیص وتفکیک آنهاخواهدبود ولذا همه این مواردبلااستثناءدر قرآن کریم وبه تبع آن در اکثرکتب ادعیه واذکار وزیارات وازجمله زیارت عاشورا نهفته است وواقعه عاشورا بیانگرچهره واقعی دوستان ودشمنان خواهدبود وزیارت عاشورا تکرار ویادآوری آن رابرای تشخیص وتثبیت وتقویت مؤمن درجبهه حق وشناسائی عوامل وعناصر جبهه باطل وهمچنین عدم گرایش وعدم تمایل نسبت به آنها رادرپی خواهدداشت واین نتیجه مربوط به همه زمانها وحتی زمان حاضرنیزمی شود.
دریک طرف حقانیت ومظلومیت ملتهای آزادیخواه درسطح جهان وپایبندی مسلمانان به ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) باالگو قراردادن عاشورا وامام حسین(ع) درتمام کشورهای اسلامی ودردنیای کنونی وازطرف دیگر مخالفتهای گسترده ، حملات وجنگ، تحریم، اشغالگری،توطئه وترور،کارشکنی وایجادکردن موانع، سوءاستفاده ازتمام عوامل وعناصربین المللی ،تهاجم وناتوی فرهنگی واعتقادی ،حمله واهانتهابه ارزشهای دینی که توسط سران کفروعوامل آنها درسطح جهان که درمقابل آن قراردارد،همگی ازادامه همان جریانات حق وباطل زمان پیامبران ومسطور درمفاهیم قرآن کریم وازوقایع بعدازعاشورا است که درزمان غیبت امام عصر(عج) درحال وقوع است و باگذشت بیش از1300سال از واقعه شهادت امام حسین(ع) فقط بابهره گیری ازعاشورا می توان بااین تهاجمات رنگارنگ مبارزه کرد وجلوی آنها ایستاد ودرنتیجه به حق رسید واین ازثمرات زیارت عاشورااست که دربین مردم مسلمان ومستضعف درسطح جهان درحال گسترش میباشد.
بطور مسلم اینگونه دشمنان ازامام حسین(ع)واز عاشوراوزیارت عاشورابیزارونگران هستندوباید بگونه ای مانع ترویج آن گردند وچه روشی بهتر ازاین که مانند آل مروان وبنی العباس باتحریف ارزشهای دینی وایجادبدعتها به نام اسلام به جنگ آن بیایند.
واینجاهوشیاری ملت مسلمان درسطح دنیا رامی طلبد که مانند مردم عصرکوفه وشام مغلوب سیاستهای دروغین   بنی امیه وآل مروان وبنی العباس نشوند.
13-اللهم لک الحمد وحمدالشاکرین لک علی مصابهم الحمدالله علی عظیم رزیتی...
   بنابراین واقعه عاشوراحقیقی انکارناپذیر است که بین دونفروبه تبع آن بین دوگروه وبین دواندیشه وتفکر جنگ ودرگیری شده است وهرکدام اهدافی رادنبال میکردند وهمه بشر در همه اعصارازسال61 هجری تاکنون ازآن مطلع هستند وضمن اینکه همه ابعاد آنرا می دانند روزبروز ابعادآن روشن تروباعمق بیشتری دربین همه مردم درسطح جهان وبخصوص دربین جوانان درحال گسترش است.
درموضوع عاشورا نکاتی وجودداردکه بابررسی تمام ادیان وجبهه هاوعناصر وعوامل حق وباطل متفاوت است وهمین امرموجب شده است که این واقعه حمد وشکرالهی رادرپی داشته باشدومی توان گوشه ای ازآن رابدین شرح نام برد:
الف- ازابتدای رسالت حضرت آدم تاحضرت خاتم بتدریج دین اسلام نازل شده است ودردرجه اول عناصرجبهه حق به همان اندازه حامل ارزشهای اسلام درراستای دعوت مردم به پذیرش حق وایمان به خداوند واوامر او بوده اند ودردرجه دوم عناصرجبهه باطل نیزدریکی2مورد ازابعادحاکم بردین ومردم همان جامعه به مخالفت برمی خواستند وبه عبارت دیگردوست ودشمن مشخص ووسعت عقلی وفکری وسرزمینی آنها محدودوقابل بررسی وکنترل بوده است وحتی این وضعیت باوجودکامل شدن دین اسلام وگستردگی همه ابعاد آن ازجوانب مختلف درزمان محمدوآل محمد(ص)،همه خصوصیات آن محدودتراززمان حضرت امام حسین(ع)بوده است وبررسی تاریخ وسرگذشت جامعه وسیاست ورفتارمخالفان وبررسی ویژگیهای شخصیت امام حسین(ع) ازآن زمان مؤید این اهمیت خواهدبود.
ب- دراکثرقریب به اتفاق فعالیتهای اجتماعی ونظامی وحتی سیاسی عوامل وعناصر باطل دربرابر پیامبران الهی درزمان خودشان ، درخیلی ازمواردخداوند بطورمستقیم وازطریق معجزه وهمچنین نزول عذاب الهی واموری مافوق قدرت واختیاربشر(که نمونه های آن درآیات مربوط به جبهه وادیان حق وباطل درقرآن کریم مورد اشاره قرارگرفته است) موجب سرکوب وشکست دشمنان پیامبران وفرستادگان الهی شده است وخودبخود پیروزی وحضورقویتر ازگذشته رابرای پیامبران درپی داشته است واین موضوع حتی درزمان پیامبرگرامی اسلام(ص) وحضرت علی(ع)نیز تاحدودی وجودداشته است ولیکن این حمایت علنی وشکست دادن دشمن باامداد علنی و بانزول عذابهای آسمانی بطورمستقیم درعاشورا وجودنداشت وفقط مؤمنین بالله ازوجودغیرمستقیم ونتایج مثبت این واقعه باخبربودندواین امرتفاوت فاحشی برحسب ظاهرباگذشته تاریخ اسلام داشته است واین ازخواسته های امام حسین(ع)ازخداونددرروزعاشورابوده ، که دربرابرحضور واعلام آمادگی جن وانس وفرشتگان وسایر نعمتها وابزارهای الهی (مانندآب وآتش وبادو...)به منظوراقدام برای شکست دادن دشمن ، درجواب فقط توکل برخداوند ولطف ونظرالهی راپاسخ می دادند .
ج- ازابتدای تاریخ اسلام ازرسالت حضرت آدم(ع)تانبوت حضرت خاتم(ص) چهره دشمن بخوبی مشخص وقابل تشخیص بود و هرکس ایمان نمی آورد درجبهه مخالف قرار  می گرفت ولیکن این چهره درزمان حضرت علی(ع) بتدریج دچاربدعت گردید ودرزمان امام حسن(ع) بدعتها رنگ مذهب ووسعت بیشتری بخودگرفت بگونه ای که تشخیص دوست ودشمن برای عموم مردم مشکل گردید ومتاسفانه این وضعیت درزمان امام حسین(ع) به اوج خودرسید واسلام وارونه جلوه داده شدومثلاٌ فردی بنام یزید فاسق که نمونه عینی کفر والحاد بود بعنوان امیرالمؤمنین مطرح شد وامام حسین(ع) فردی خارجی معرفی گردید وارزشهای دینی واخلاقی درآن مقطع تاریخی ماهیت اصلی خودشان راازدست داده بودندوتشخیص کفرواسلام برای عموم مردم وحتی بعضی ازنزدیکان امام بگونه ای غیرممکن گردید که اکثرمردم درآن زمان یزیدرا برحق شناختند واورادرجنگ بایک نفرخارجی(امام حسین(ع) همراهی کردند ویااینکه هردوراناحق تشخیص دادند وفقط خودرامسلمان می دانستند وراه بی تفاوتی رابرگزیدندوکمتربه سخنان الهی وبرحق امام زمانشان  (حسین بن علی(ع) گوش می دادند.
د- درتاریخ اسلام سرنوشت قریب باتفاق سران وعوامل مؤثردرسطح جامعه واکثر مردم درآن زمان تابع یکی ازاین شرایط بود (ایمان آوردن به خداوتبعیت ازدستورات الهی یعنی مؤمن شدن ،باقی ماندن برکفروپایداری برآن یعنی کافرماندن وایجادتنش بین حق وباطل وحضوردرجنگ ودرگیری، وعده ای هم بی تفاوتی وگوشه گیری وادامه زندگی درحاشیه حق یاباطل)ولیکن این شرایط درزمان   امام حسین(ع)تغیرکرده بود وبیعت کردن وتسلیم شدن دربرابرکفر ازقوانین اجباری درجامعه شده بود واگرکسی بیعت نمیکردبایدکشته شودواین درشرایطی بود که تسلیم وبیعت حق دربرابرباطل امکان پذیرنبودودرآن شرایط منتظرماندن براینکه فرد یاگروهی مخفیانه برسند وقتل وترور صورت پذیرد ، اینگونه کشته شدن نیزامری احمقانه وخارج ازرسالت امامت ائمه(ع) به نظر می رسید ولذا تنهاراه باقی مانده برای امام حسین(ع)واردشدن درجنگی ناخواسته ونابرابر بودکه به وی تحمیل گردیدوانتخاب راه دیگری بغیر ازجنگ برای امام حسین(ع) وجودنداشت وایشان تصمیم گرفتند برای تنهاراه باقی مانده ازحداکثر توان وامکانات وفرصتها برای دفاع ازحق وازارزشهای دین اسلام استفاده کند وسرگذشت واقعه عاشوراازجبهه حق درهمین راستا بوده است که نتایج مثبت وسازنده وارزشمندآن برای اسلام وبرای مؤمنین تاقیامت باقی خواهدماند.
ه- سرکرده جبهه کفرفردی فاسق ومیمون باز وسگ بازومیگسار است که تمام خصوصیات عوامل وعناصر باطل درسراسر موضوع نمونه های باطل دروجود اوشکل گرفته است ولیکن بااین شرایط وبابهره برداری ازسیاست خوارج وجوی که درجامعه ایجاد کرده بودند ، داعیه دفاع ازاسلام رادارد ودرمقابل اوامام مسلمین ازاهل بیت رسول الله(ص) است که حامل تمام خصوصیات کامل شده در دین اسلام است و نمونه بارزی از تمام شاخصه های اعلام شده درسراسرموضوع نمونه های حق میباشد و به عبارت دیگر دراین مقطع زمانی تمامی کفر باتمامی اسلام دربرابرهم قرارگرفته اند ولذا اهمیت مطلب درهمین جاست که اگرکفرپیروزشود تمامی اسلام ازبین خواهد رفت وبرای همیشه بعنوان یک اقلیت دینی ناقص ونارسا شناخته وباقی خواهدماند واگراسلام پیروز شود تمامی کفر ازبین خواهدرفت واسلام واقعی شناخته ونمایان خواهدشد وهمچنین فرمانروایان باطل درهمه اعصارتاریخ براحتی شناسائی ورسواخواهندشدوحاکمان اسلامی مورد حمایت مؤمنین وآزادیخواهان جهان قرارخواهندگرفت.
درپی واقعه عاشوراحکومت وخاندان ابوسفیان نابودگردیدندوحکام جور وظلم وفساد به اشکال دیگربروز وظهورکردندوقدرت مخالفت علنی بااسلام راازدست دادند واسلام واقعی بعداززمان پیامبر اسلام(ص)مجدداٌ احیاگردید وبصورت دقیق وعمیق وسریع دربین مردم ودرجامعه گسترش یافت وهویت وماهیت حقیقی آن برای مسلمانان وبخصوص برای مؤمنین روشن گردید وقیام عاشورا وشهادت امام حسین(ع)بهترین معیارسنجش اسلام واقعی ازکفر واسلام دروغین (ودرزمان فعلی اسلام امریکائی)قرارگرفت است.
و- بعدازواقعه عاشورااکثرسران کفربرای درپناه بودن ازقیام مردم وبرای بدست آوردن فرصت وشرایط مناسب به منظورایجاد محدودیت ومحصور نمودن فعالیت دینی ائمه اطهار(ع) وسایرمؤمنین بنام دین اسلام به فعالیت وحکومت خودادامه می دادند وجرآت ابراز واظهارعلنی کفرواقعی خودرانداشتند وحداقل امنیت ظاهری ایجاد شده درسطح جامعه ازثمرات عاشورا بوده است.
ز- یکی ازسیاستهای استعمار واستثمارازهمان زمان خوارج دردوران امامت علی(ع)که درزمان امام حسین(ع) به اوج خود رسید وسپس بعد ازسالهابه اشکال دیگر درسطح جهان بروز کرد ، تولد وترویج بدعتهای متنوع ومختلف به نام اسلام(دروغین) دربرابر اسلام حقیقی بود.
بتدریج باتوجه به شرایط ایجادشده اززمان امام             زین العابدین(ع) وباوسعت وعمق بیشتری درزمان امام محمدباقر(ع) وبویژه دردانشگاه امام صادق(ع)معیارها وچارچوب اسلام ناب الهی درمعرض آموزش وتوجیه عمومی وبخصوص برای مؤمنین قرار گرفت وهمه چیز وهمه کس اززمان امام سجاد(ع) بامثال واقدامات عاشورا مورد مقایسه قرارمی گرفت وسخنان واحادیث این بزرگواران درمورد واقعه عاشورا مؤیداهمیت قیام عاشورادر حفظ دین اسلام است.
باآغازغیبت صغری امام زمان(عج) وفعالیت نمایندگان خاص آن حضرت (عثمان بن سعید،محمدبن عثمان، حسین بن روح وعلی بن محمد)بابررسی عملکرد آن بزرگواران درکتاب اعیان الشیعه متوجه اهمیت ونقش قیام عاشورا درزندگی وثبات قدمی وایمان این عزیزان وافرادی که برای کسب آخرین رهمنودهای امام عصر(عج) به آنها مراجعه می کردند خواهید شدوبنوعی اززمان امام حسین(ع)به بعد حتی درزمان امامت سایر ائمه هدی(ع)معیاراثبات درتشخیص حق وباطل اقدامات وارزشهای عاشورا ملاک قرارمی گرفت.
به تبع این رفتاروبااتمام غیبت صغری وآغاز غیبت کبرای آن حضرت بااینکه شرایط عمومی جانشینان برای ادامه ولایت وحکومت دینی توسط اهل بیت (ع) وبخصوص ازطرف امام زمان(عج)برای عصرغیبت کبری و برای عموم مسلمانان بیان شده است وازطرف دیگر افرادواجدشرایط برای مسلمانان قابل دسترسی بوده وخواهندبود ولیکن درهمه اعصاربشر دراثبات شرایط وحقانیت حاکمان وواجدین شرایط درحکومت دینی وازطرف دیگربرای شناسائی ومعرفی حکام جوروستم وطاغوت وغیرمسلمان،همه عناصر وعوامل وارزشهای مدعیان ودارندگان عناوین حاکمیت درهردوگروه حق وباطل ،توسط مردم باقیام وارزشهای عاشورا مورد ارزشیابی ومقایسه قرارداده میشودونسبت به آن نتیجه گیری واقدام می شود.
پرداختن به تاریخ بشروبررسی آن موضوعی است که تحت عناوین مختلف به اسم تاریخ اسلام مورد بررسی قرارگرفته است ولیکن آنچه دراین بحث موردتوجه نویسنده میباشد این است که درتمام مراتب همه چیز بطورمستقیم وغیرمستقیم باهمه حوادث واتفاقات قبل وحین وبعداز عاشوراتطبیق داده شده است.
درسالهای اخیربابررسی ومطالعه سرگذشت مردم مسلمان ومؤمن کشورهای اسلامی دراروپا(یوگسلاوی سابق) ودرتمام کشورهای آسیائی ازجمله عراق،افغانستان، فلسطین،لبنان وبصورت خاص وویژه انقلاب اسلامی ایران ووقایع روزشماربعد ازآن تاکنون وحتی مبارزات واقدامات آزادیخواهانه مردم وگروههای غیر مسلمان درهمان کشورهای اروپائی و افریقائی وحتی امریکا ودرسرتاسر کره زمین همه وهمه درهردوجبهه حق وباطل به قیام عاشورانسبت داده می شوند وموردمقایسه قرار می گیرند وهمه خوب وهمه بد آن درقالب عاشورا قرارداده می شود وبراساس همین معیارجمیع مؤمنین ومردم مسلمان وهمه آزادیخواهان درسطح جهان باتوجه به عاشورا،برنامه ها ومبارزات واقدامات خودرابرنامه ریزی واقدام می نمایند و نتیجه آن پیروزی پیروان امام حسین(ع) باتجدیدحیات اسلام رادپی خواهدداشت ، پیروزی انقلاب اسلامی ایران ودفاع هشت ساله جنگ تحمیلی وبیان حسینی  رهبرکبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره): این محرم وصفراست که اسلام رازنده نگه داشته است.
   ازنظرمؤمنین اهل بیت رسول الله (ص) هیچ تفاوتی باهم ندارند وهمه آن بزرگواران به مثال یک روح در14بدن مطهر میباشندولیکن دردردنیای امروزدربین ملل مختلف اسلامی وغیراسلامی شناخت واحترام خاصی برای امام حسین(ع) وجودارد.
یکصدوبیست وچهارهزارپیامبروبخصوص پیامبران اوالعزم وائمه هدی (ع)وبزرگان وامرای بزرگ الهی درطول تاریخ بشروجودداشته ودارندوهم اکنون نیز وجود نازنین قائم آل محمد(ص)درپشت پرده غیبت وجودداردوبزرگان وعلمای مکتب الهی وولی فقیه بعنوان سردمداران حکومت شیعه درغیاب امام عصر(ع) وجوددارندواعمال حاکمیت دینی می کنند ، باوجود این همه عناصروعوامل حق وحقیقت وناب الهی ،کدامیک ازآن بزرگواران مورد شناخت ودر ارتباط بیشتر فکری وعاطفی وایمانی درنزد عموم مردم مؤمن وغیرمؤمن نسبت به شخصیت امام حسین(ع) هستند،این شناخت واین ارتباط درپی فلسفه و قیام عاشوراست که موجب تجدید حیات اسلام وتبین شخصیت واقعی انسان مؤمن وآزاده شده است واین ارتباط حتی دربین مردم غیرمسلمان نیز بروز و ظهور کرده است که با بررسی و  بهره گیری ازشخصیت و ازارزشهای والای امام حسین(ع)و ازواقعه عاشوراست ومطالعه ومراجعه به ایشان وبه عاشورا بیشترازمراجعه وتحقیق پیرامون بزرگان مکاتب متعدد دیگر وحتی بزرگان اعتقادیشان درجهان امروزی است.
دردنیای امروز:
*- مردم مسلمان وبخصوص مؤمنین برای شناسائی خودوارزیابی میزان ایمان واعتقادشان دربرابر خداوندومیزان پای بندی خودبه دستورات ونظرات الهی ، خودشان را بافلسفه وقیام عاشورا مقایسه می کنند.
*- مردم غیرمسلمان برای تشخیص آزادی واختناق برای انجام قیام ومبارزه علیه زورگویان وحتی جان دادن دراین مسیراهداف ودیدگاههای خود رابه عناصر وشخصیتهای عاشوراپیوند میزنند.
*- مؤمنین برای جلوگیری ازنفوذ وگسترش و حتی انهدام حکومتهای جابرانه وطاغوتی وافرادستمکار وزورگو وشناسائی اسلام امریکائی ومقابله بانفوذ وترویج آن درملل اسلامی وهمچنین برای حمایت همه جانبه ازتشکیل وبقاءو ادامه حکومتهای الهی واسلامی درکشورهای اسلامی به امام حسین(ع)وعاشورا اقتداءمی کنند.
*- علماءوزعماءورهبران اسلامی برای صیانت ازدین وایمان وصلابت واقتدارخود وبرای اعلام نهایت شجاعت شان واینکه تاسرحدشهادت برسرمواضع اصولی وحق خودپایداری می نمایند،تمام اعمال ورفتارخود رادر مکتب امام حسین(ع) خلاصه وتوصیف می کنند وآنرامورد مقایسه قرارمی دهند.
*- سران کفر برای یافتن چاره ای به منظور کنترل مسلمانان درمبارزاتشان درصدد شناسائی وتحقیق پیرامون عاشوراو امام حسین(ع) هستندتابنوعی بتوانند باتحریف عاشورا ووادرد نمودن بدعتها درآن وشبیخون وناتوی فرهنگی درمحرم وصفروبخصوص درعاشوراودر انگیزه های امام حسین(ع)درآینده جهان اسلام خدشه وارد نموده وباکم رنگ نمودن فلسفه عاشوراوترویج اسلام امریکائی به اهداف استعماری واستثماری خود برسند.
   درتمام اعمال ورفتار مستحبی درتمام ادعیه واذکار ودعاهادراکثر قریب به اتفاق کتابهای مذهبی موجود وبخصوص درمفاتیح الجنان درکنار تمام مناسبتها گوشه ای از اعمال ورفتار مخصوص به امام حسین(ع) نیزمورد سفارش قرار گرفته است.
درواقع احیاءدین اسلام بعد ازآن همه بدعتها وناملایمات دینی مدیون امام حسین(ع) است ووقتی اوبرای حفظ ایمان خود وپیروانش وبرای حفاظت ازارزشهای واقعی دین اسلام همه دارائی خود را فدا می نمایدودر سرتاسر دین اسلام ،این همه گذشت وایثاربه منظورحفظ وبقاءاسلام ناب محمدی(ص) درحق هیچکدام ازآن پیامبران وائمه هدی(ع) وبزرگان دینی نیامده وتعریف نشده است ، حق وانصاف نیز همین است که خداوند قدرشناس همه چیزاسلام درهمه اعصاروبخصوص دردوران زمامداری امام زمان(عج)رابه شخصیت امام حسین(ع) وواقعه عاشورا گره بزند واوراانسان برترنسبت به دیگران بداند وهمه مستحبات رانیز بگونه ای به ایشان ختم نمایندتامستحبات درخدمت حفظ وتقویت دین اسلام درآیند.
دردنیای امروز و دربین همه مردم ودرسطح همه دنیا،   جبهه های حق وجبهه های باطل فردی وگروهی درهمه ابعاد اجتماعی ، اخلاقی،سیاسی، فرهنگی، مدنی، اقتصادی، رفتاری وحکومتی وجوددارد.
مسلمانان واقعی یعنی مؤمنین درتطبیق شرایط وجوانب آن جبهه ها ازقیام عاشورا واز شخصیت امام حسین(ع)ویاران مؤمن ووفادارش الگوبرداری خواهندنمود و درمقابل آنان نیزجهت شناسائی کمیت وکیفیت افراد وعوامل فاسق ومشرک ومنافق وکافر درجبهه باطل یزید ویزیدیان  ازروزعاشورا راملاک ومبنا قرار خواهندداد..
بااین اوصاف مصائب عاشورا شکر الهی دارد ، شکر وسپاس خداوندرحمان ورحیم برحوادث وواقعه عاشورا وسجده شکربراین مصیبت عظما که واقع گردید ومن می توانم خود رادرمیان واقعه کربلا ببینم ودرپایداری ایمان ومؤمن بودن برخداوندپای بند باشم.
به نظر می رسد شکروسپاس الهی به 4منظوردرزیارت عاشورابرای مؤمنین موردتذکرقرارگرفته است.
1- درتاریخ اسلام اززمان حضرت آدم(ع) تاحضرت خاتم(ص) ودر دوران امامت ائمه هدی(ع)بزرگانی وجودداشتند که باتمام امکانات وهستی خود برای ترویج وحمایت وحفاظت ازدین اسلام اقدام کردند وسرآمد همه آن بزرگواران شخصیتی مانند امام حسین(ع) دراوج ایمان وتقوای الهی، دربرابر تمامی کفر مترقی با تمام اشکال متعارف وفریبنده دینی ودنیوی آن قیام ومبازره کردوکفررارسوا ونابود نمودوهمین امرمهم است که وقتی عبیدالله بن زیاد ویزیدبن معاویه درحضوراسرای کربلا برای مردم سخنرانی می کنند وخطاب به حضرت زینب(س) جنایات عاشورا رابه رخ آنها می کشند،آن حضرت باکمال خونسردی میفرمایند: انی رآیت جمیلا،من هرچه دیدم همه زیبائی(بالاترین عبادت ازبهترین عبددربرابر معبودش)بود وانسان بیاموزد که هرچه دارد ازاسلام وبرای آن است وپذیرفتن این واقعه بزرگ برای خدا وبه منظورحفظ دین اسلام دربرابر بازماندگان اهل بیت(ع)زیباست..      
2- شکروسپاس ازاینکه درمقطعی ازتاریخ اسلام قرار   گرفته ایم که بهترین ودقیقترین وجامع ترین نمونه فردی وگروهی مکتبی حق باهمه مشخصات اسلامی آن ودر مقابل فاسق ترین وپست ترین وبارزترین نمونه فردی وگروهی باطل باهمه شگردهاوپیچیدگی وبدعتهای اسلامی آن رادردسترس عموم مردم وبخصوص مردم مسلمان داریم وبرای شناخت وارزیابی کمیت وکیفیت ایمان واعتقاد وباورهای خودمان وارزشهای موجوددرجامعه وارزیابی عملکرددیگران برای دنیا وآخرت وتولی یاتبری وتشخیص راه حق وراه باطل برای برداشتن گام بعدی درمسیر حق ویاخدائی ناکرده درمسیرباطل بصورت کاملاٌ قابل تفکیک برای مؤمنین وغیرآن  منطبق بانیازهای امروز بشر دردسترس خواهدبودومنشاْ اصلی آن عاشوراوخط ومشی آن زیارت عاشورااست.
3- خداراشکرکه امام حسین(ع) ویارانش بودندکه آن همه مصیبت بزرگ راتحمل کردند تادین حقیقی اسلام شاخص وثابت بماند ومن مسلمان (هرروز وهرسال) خودم راباآن مقایسه کنم وباورها وارزشهای دینی وایمانی خود رامحکم ورذالتها وارزشهای غیر دینی وغیراخلاقی خود رادورنمایم وباتکرارواقعه عاشورا هرسال درواقعه عاشوراحضوریابم واسلام باتمام وجودبرای من تولد جدیدی داشته باشد وایمان واعتقادات وداشته های خود راباتولد مجددآن مقایسه واصلاح وبه روزنمایم وامام حسین(ع)وروزعاشورا وکل ارض کربلا وکل یوم عاشورا یعنی معرفت پیداکردن به اهداف وآرمان امام حسین(ع)وهماننداو مؤمن شدن درحفظ وحراست ازارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) وتبری جستن بادیگرارزشهای کاذب ودروغین وشیطانی واگرمیزان تقوا وایمانم درحد واندازه عاشورائیان نیست خداراشکروسپاس می کنم که مرا حسینی قرارداده است .
4- وقتی ارزش والگو وروشها مشخص وهمسو ومولا ومقتداء هم معلوم ویکی باشد تمام ارزشهای دینی بخصوص ایجادوحدت،تقویت ایمان واعتقادات ، احساس تکلیف دراطاعت ازدستورات الهی باپیروی ازرهبران دینی وسایر امورفردی واجتماعی سرمشق رفتارفردی واجتماعی همه قرار خواهد گرفت واسلام بعنوان دین ومکتب زنده وبالنده ونمونه باقی خواهد ماند ودربرابر تمام توطئه ها سربلند وسرافراز تاظهور دولت یاربرتمام جهان هستی گسترش خواهدیافت وانشاءالله بهترین الگو برای تمام مردم وآزادیخواهان درسطح جهان قرارخواهدگرفت.
درپایان ذکراین نکته ضروری به نظر می رسدهمانگونه که دشمن همیشه درتعقیب وتخریب حقایق بوده است، بطورمسلم واقعیت بزرگی مثل واقعه عاشورا وزیارت عاشورا نیز دارای دشمن ومخالفینی است که برای حفظ منافع نامشروع خودباید نسبت به ارزشهای اخلاقی ومعنوی وباورهای اعتقادی آن خدشه وایراد وارد نمایند واین   موضع گیری ازطرف عوامل وعناصرباطل دربرابرحقانیت این مهم امری کاملاٌ طبیعی است ودرتطبیق زیارت عاشورا باآیاتی ازکلام الله مجید به اهمیت این موضوع پرداخته شده است ولذادرمقایسه هرامری بامضامین حق ویاباطل دردرجه اول به آیات قرآن کریم درهمین زمینه رجوع شود ودوم به سخنان پیامبر(ص) ونهایتاٌ به عترت رسول الله (ع) مراجعه وتوجه ونتیجه گیری شود.السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته،التماس دعا-پایان                                                                                                                                                                                                                                                                                             

  • حسن مومنیراد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی