آسیبهای اجتماعی و مقیدنبودن به قوانین اجتماعی

 چکیده وخلاصه موضوع

مقدمه

منشا قوانین اجتماعی وجامعه اسلامی کمیت وکیفیت مقید بودن به قوانین اجتماعی

کمیت وکیفیت مقید نبودن به قوانین اجتماعی 

مردم واحیاء وتقویت قوانین اجتماعی    

دولت واحیاء وتقویت قوانین اجتماعی    

احیاء وتقویت قوانین اجتماعی ونفی آسیبهای اجتماعی

نتیجه  

 چکیده وخلاصه موضوع:
     انسان موجودی دو بعدی است شامل جسم وروح که جسم آن از خاک وعلقه شکل گرفته است و روح الهی برآن دمیده شده است وهر دو ظرف و مظروف ومتآثر بر همدیگر هستند.
جسم ومشخصات ظاهری انسان کاملا مشخص ودر معرض دید وقضاوت دیگران قرار دارد وبا درصد ناچیزی از خطا امکان ارزیابی وتوصیف آن وجود دارد ولیکن روح وفطرت انسان قابل مشاهده وتوصیف ظاهری وهندسی نمیباشد وارزیابی وتوصیف کمیت وکیفیت آن ناشی از مجموعه عملکرد ورفتارهای انسان در ابعاد مختلف اجتماعی وعملی ممکن میگردد.
جسم انسان پس ازمراحل مقدماتی ودر پی ثمره ازدواج و شکل گیری اولیه ، پا به جهان هستی خواهد گذاشت وتحت هرشرایطی با بهره مندی از نعمات الهی به رشد جسمی خواهد رسید وبتدریج دوران نوزادی وکودکی ، نوجوانی وجوانی ، میانسالی ونهایتاٌ پیری وکهنسالی را طی خواهد کرد و پس از چند دهه سر برتراب فرود خواهد برد.
شکل دهی اولیه جسم واندام کمتر در اختیار انسانهاست وبه امر واراده الهی بدن واندام او دریکی از وضعیت های موجود وقابل مشاهده در سطح عالم هستی شکل خواهد گرفت وانسان می تواند فقط در نوع کمی وکیفی پوشش ونظافت وآرایش ومجموع اعمال ورفتار خود تاثیر بگذارد و دو رفتارواقدام اساسی در این راستا از انسان متصور است ، نکته اول اینکه عکس العمل رفتاری وجبهه گیری روحی وذاتی او در مواجه با وضعیت کمی وکیفی جسم واندام چگونه می تواند باشد ونکته دوم اینکه نقش انسان ودخالت در نوع پوشش ونظافت وآرایش وجسم وانجام امور مادی ومعنوی کاملآ متآثر از بصیرت ذاتی وروح وفطرت انسان  وبخصوص در راستای برخورد وعکس العمل پیرامون قوانین اجتماعی خواهد بود.
هویت مادی ومعنوی و نوع روابط پدر ومادر در برابر احکام و دستورات الهی وقوانین ومقررات اجتماعی وآداب ورسوم ملی ومذهبی وسنتی وسیاسی وبهره گیری از ارزشهای مادی ومعنوی ، اخلاقی وفرهنگی، دینی وسیاسی، مدنی واجتماعی، از عوامل مؤثر در شکل گیری اولیه جسمی و باطنی انسان خواهد بود و در ادامه عملکرد وروابط کمی وکیفی فردی واجتماعی بشر درشکل گیری باطنی ومعنوی او مؤثر خواهد بود ودرنتیجه از صعود وسیر الی الله وبرعکس در بسترآسیبهای اجتماعی فردی وگروهی موثر ونقش آفرینی خواهند نمود.
انسان مقیدبه احکام وارزشهای دینی وبه قوانین ومقررات موجوددرسطح جامعه وپای بندبه هنجارهای اجتماعی، بدور از آسیبهای فردی واجتماعی درامنیت کامل اجتماعی به فعالیت خواهدپرداخت وافرادی که با محدودومحصورکردن فطرت ووجدان خودوبا نادیده گرفتن ارزشهاوقوانین ومقررات دربروزحوادث وآسیبهای اجتماعی موثرومقصر هستند، باید توسط سایرمردم ومسئولین وبابهره گیری از هرگونه امکان فردی واجتماعی وقانونی وسازمانی در مهار وکنترل آن اقدام نمود.
مقدمه:
   برقراری هرگونه ارتباط انسان با ماهیت درونی خود و همچنین با قوانین ومقررات اجتماعی و باارزشهای دینی واخلاقی در سطح جامعه وبنوعی برقراری ارتباط وعکس العمل  بیرونی انسان ،  بیانگر هویت مادی ومعنوی او خواهد بود  و برقراری ارتباطات درونی از طریق روح وروان وفطرت آدمی ، با ارزشهای معنوی او ارتباط متقابل خواهد داشت و لیکن برقراری  روابط  بیرونی او با امور مادی و توسط جسم انسان ممکن و میسرخواهد بود.
برقراری رابطه با آنچه از جهات مادی یا معنوی در اعتقادات دینی وارزشهای اخلاقی وفرهنگی و درآداب ورسوم اجتماعی بعنوان ارزشها وهنجارها مورد ایمان واحترام  مردم قرار گرفته است ، می تواند موجب رشد وتعالی انسان قرار گیرد و همچنین روی آوردن ودلبستن به آنچه در مقابل این فرآیند قرار گرفته است ، موجبات سقوط ونابودی انسان را فراهم خواهد نمود.
جسم انسان مظروف روح وفطرت اوست و در مقابل روح وفطرت آدمی محافظ وهشدار دهنده وبیانگرهویت جسم واندام او در برابر همه عوامل موجود در جامعه است و با همدیگر ماهیت مادی ومعنوی انسان را ترسیم وتوصیف خواهند نمود و در بعضی از موارد عکس العمل ونوع لذت ویا رنجش جسم وروح  متفاوت بوده و در برقراری نوع روابط با ارزشها وهنجارها وآنچه بعنوان ضد ارزشها وناهنجارها شناخته وتعریف شده است ، ممکن است عکس العمل واحساس متفاوت وحتی متضادی با هم داشته باشند وبعضاٌ مورد اذیت ورنجش همدیگر نیز خواهند شد.
آمیختگی وهمسوئی روح ، فطرت وجسم  انسان درجهت ارزشها وقوانین ومقررات اجتماعی می تواند بیانگرهویت معنوی وبا ارزش انسان باشد ودر مقابل نیز گام برداشتن انسان بسوی ناهنجاریها وعدم پای بندی به قوانین اجتماعی و محدود ومستور کردن فطرت و روح خود وعدم توجه به آن نیز بیانگر هویت ضد ارزشی وناهنجار انسان باشد.
روح وفطرت انسان الهی ویکتا پرست ومنطبق با هنجارها وارزشهای دینی واخلاقی درهمه ابعاد مادی ومعنوی میباشدونوع ارتباط انسان باخوبیها وارزشها ومعنویات وهمچنین مقید بودن وپای بندی به قوانین اجتماعی،می تواند با آرامش واحیاء وتقویت روح وفطرت پاک بشری،موجبات تعالی ورشدجسم وروح بشردرجهت یک انسان نمونه الهی رافراهم نمایدواصلاح وسلامت جامعه ازهرگونه آسیب رافراهم نمایدوخدواندکریم درآیات19و22سوره مجادله خصوصیات ومشخصات باارزش حزب الله ودر مقابل حزب ا لشیطان را معرفی وتوصیف نموده است ودرمجموع  نوع اعتقادات ورفتار سیاسی واعمال وکردار مردم درسطح جامعه رادریکی ازدوگروه حزب الله وحزب الشیطان تقسیم وتعریف نموده است واحترام وارزش گذاری به قوانین ومقررات و بازداشتن دیگران ازمقید نبودن به آنها را درهمین راستا تعریف ورهنمون شده است ودرنتیجه وجود جامعه سالم وبدوراز آسیبهای فردی واجتماعی درگرو ایمان وعمل مردم به اصول وارزشهای دینی واجرای دستورات وقوانین مورد توجه قرار گرفته است.
منشا قوانین اجتماعی وجامعه اسلامی
    قانون بعنوان مقیاس ومعیار هرچیزی درسطح جامعه وبه منطور تنظیم روابط بین افراد وضع میگردد وباتوجه به مشخصات ظاهری  وخصوصیات باطنی انسان وضع قوانین باید بگونه ای باشد که با طبیعت انسان سازگار باشد وضمانت اجرائی داشته باشد وبراساس نیاز (فطری) بشر باشد و نه بدلخواه او تنظیم گردد.
از این روتنها قانون صحیح که برای انسان و درجامعه اسلامی تدوین وابلاغ شده است ، قانون الهی است که ازجانب آفریدگار بشر ومطابق با سرشت او آمیخته میباشد.
ضمانت اجرائی این قوانین وجدان  و فطرت وعقل بشری است وتخلف از آن موجب عذاب ورنج ومشقت او میگردد وایمان به خداوند موجب توجه به بند بند قوانین الهی خواهد شد ونظارت مردم درسطح جامعه بر همدیگر واحساس مسئولیت با توجه به فریضه مهم امر به معروف ونهی ازمنکر نیز از ضمانتهای اجرائی آن خواهد بود.
قوانین فردی واجتماعی در سطح جامعه اسلامی ودر بین مردم مسلمان از 4  منبع ومآخذ عمده قابل توجه میباشد
1-قوانین الهی که مستقیمااز طرف خداوند برای هدایت بشر برپیامبر گرامی اسلام(ص) نازل شده است.
2-خصوصیات وشرایط وحدود قوانین الهی است که توسط انبیاء واولیاء الهی وبرحسب مصلحت ومقتضای زمان تعیین واجرا میگردد وبعنوان سنت وروش انبیاء واولیاء الهی در دستور کار اعتقادی وعملی ورفتاری مردم قرار خواهد داشت
3-قانون اساسی که از یکسری اصول منطقی وعقلی وبصورت کلی برای اداره یک جامعه(کشور)تدوین واجراءمیگردد
4- هنجارها وفرهنگ عمومی وآداب ورسوم حاکم بر مردم وجامعه ویکسری دستورالعملهای اجرائی وقوانین راهبردی میباشد.
بهرحال باتوجه به هویت دوبعدی انسان وانگیزه الهی ازخلقت بشرکه انسان رابرای عبادت آفریده است(آیه 56 سوره ذاریات) تمام قوانین الهی وسنت وروش انبیاء واولیاء الهی برهمین مبنا وبرای هدایت وراهنمائی بشر ، برای عبادت فرستاده شده است وقانون اساسی کشور که به منظور قیاس واندازه گیری هرچیزی وجهت تنظیم روابط بین مردم تدوین میگردد نیز باید برهمین اساس استوار باشد وبه تبع موارد ذکر شده ، هنجارها و فرهنگ عمومی وآداب ورسوم مردم وجامعه نیز در همین راستا خلاصه ومورد احترام وتوجه قرار گرفته است.
منشاء قوانین اجتماعی خداوند منان وعترت رسول الله وارزشهای دینی وهنجارهای اجتماعی  میباشد که همگی بنوعی با احکام الهی مرتبط وهمسو میباشد وتوجه به آنها وروی آوردن به آن بنوعی در راستای انگیزه خلقت بشر یعنی عبادت خلاصه ومورد عنایت خداوند وتوجه مردم قرار خواهد گرفت.
با بررسی کمیت وکیفیت از فرآیند خلقت بشر وبخصوص در قرآن کریم در ابتداء آدم ازخاک وگل ولای توسط حق تعالی خلق شده است (انعام2،فاطر آیه 11 وحجر26وص71،الرحمن14) وخداوند روح خود را بر آن دمیده است(حجرآیه28 وص آیه72،انسان5تا8) وسپس درپی ازدواج زن ومرد از نطفه وازخون بسته (علق آیه2انبیاء5،مومنون12تا14،فاطر11،مومن67) آفریده شده است و خداوند کریم در پی آفرینش این موجود به حاصل دسترنج خود تبریک و تحسین گفته است(مومنون آیه14) وانسان اشرف مخلوقات است.
پیکر حضرت آدم (ع) ازخاک بوده است ونسل بشر از نطفه وخون بسته ادامه وگسترش یافته است و این جسم از گوشت واستخوان تشکیل وبا پوست ومو پوشش داده شده است و مشاهده وتوصیف مشخصات کمی وکیفی آن کاملا واضح وممکن میباشد  ولیکن مشاهده وتوصیف روح آن مانند جسم نمیباشد وخداوند کریم در سوره اسری آیه  85 خطاب به پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید، ای پیامبر چون ترا از حقیقت روح پرسند در پاسخ بگو روح(لطیفه ربانی است که)تحت امر پروردگار من است وجز اندکی از دانش آن به شما داده نشده است.
خلق وآفرینش بشر به هرشکل وکیفیتی در رحمها بدست خداوند است (آل عمران6) وخداوند می فرمایند:  ای مردم شما رااز زن و مردآفریدیم وشما را به شعبه ها وقبیله ها تقسیم کردیم تا یکدیگر را بهتر بشناسید که بهترین شمادر نزد خداوند با تقوا ترین شماست(حجرات13)
بهرحال انسان ازدو بعد روحانی وجسمانی تشکیل شده است وهر دو مظرف همدیگرند ، هرچند روح درجهت معنوی وعبودیت انسان مامور به پرورش انسان خواهد بود ولیکن جسم درجهت رشد فیزیکی ومادی همت خواهد نمود.
ماهیتی بنام دل ، قلب ، جان ، روان و باطن تعبیراتی غیر مادی وفراتر از جسم وقلب تنظیم کننده نیاز خونی وخوراک وشکل ظاهری وفیزیکی انسان میباشند وهمچنین  فطرت وحتی عقل وشعور نیز جزء امور ذاتی ومعنوی وغیر مادی هستند که مورد بهره برداری دربیان ماهیت معنوی انسان قرار می گیرندولازم است درجهت عبادت حق تعالی بکارگرفته شوند وهمگی بیانگر هویت غیرمادی وهمسوبا روح انسان تعریف وتوصیف می شوندوتوصیف کیفی ورفتاری آن از دوجهت ذیل قابل توجه میباشند:
1- رفتار،گفتارومجموعه عملکرد مادی و فیزیکی انسان که بیانگر میزان تاثیر گذاری روح وماهیت معنوی بر جسم واعمال ورفتارانسان خواهد بود.
2- روابط وعکس العمل (ارتباطی)مادی ومعنوی انسان با دیگران ودر سطح جامعه که بیانگر هویت مادی ومیزان بهره وری انسان از روح معنوی او خواهد بود.
بابررسی رفتار وعملکرد تک تک افراد جامعه و باقرار گرفتن آنان در گروه تقواپیشگان ، بیانگر همسوئی وهمراهی مردم باقوانین اجتماعی خواهد بود وهرموقعه اکثر مردم جامعه افرادی قانونمند وهمرا وهمسوباقوانین ومقررات اجتماعی باشند، بیانگر وجود یک جامعه اسلامی ، از پی پایبندی ومقید بودن مردم آن جامعه به قوانین ومقررات خواهد بود.
خداوند کریم انسان را برای عبادت آفریده است(ذاریات56) و لذا باید امورزندگی بشردرهمه ابعاد ازمصادیق عبادت باشد ولازم است اعمال ورفتار انسان بگونه ای  برنامه ریزی وتنظیم واقدام شودکه از چارچوب قوانین الهی خارج نگردد .
درلابلای آفریده های نامحدود ایزد منان  موجودی به نام انسان رسالت عظیم الهی را در دنیا و در روی زمین  بر دوش گرفته است و این مسئولیت و رسالت عظیم نیز موجب تفکیک و تشخیص انسان از سایر حیوانات  و تمامی آفریده های هستی شده است و انسان تنها آفریده ای است که صاحب  شعور و ادارک و عقل میباشدو همین مهم نیزاو را از سایرین جدا کرده است و انسان افتخار این رسالت را در طول زندگی ودر روی کره زمین بر دوش دارد ، رسالت ومسئولیتی سنگین و طاقت فرسا ، به معنای خلیفه الهی وتشکیل دهنده حکومت شایسته خدا در زمین ومنطبق با دین وقانون او و برای هدایت و رهبری و ارشاد همه مردم در سطح جامعه و لذا انسان  وظیفه دارد که بخوبی ایفای نقش نماید وازآن قوانین ومقررات پاسداری و حراست کند.
روح انسان باگرایش وهویت معنوی و همسوئی با فطرت بشر ماهیت خداپرستی دارد واثر او بر جسم انسان مانند موتور تنظیم کننده روابط اندام در این جهت راخواهد داشت ولیکن گاها، انسان از هوای نفس خویش اطاعت وپیروی می کند ویا اینکه از انسانهای آلوده بر اطاعت ازهوای نفس خویش تبعیت کرده و روح وفطرت خود را تحت فشار وکنترل مادی ونفسانی قرار داده و یا آنرا ازخاطر برده وخواستهای مادی جسم  را بر خود وبر روح وفطرت خود تحمیل می کند وضمن خیانت به روح وفطرت خود شاید به حقوق دیگران نیز تجاوز نماید واز هدف خلقت الهی فاصله بگیرند ولیکن سفارش خداوند این است که : ازآنان که ازهوای نفس خود پیروی می کنند وتبهکاری می نمایند وبه حقوق دیگران تجاوز می کنند وازیاد خداوند غافل شده اند ، پیروی نکنید(کهف28-مریم59-طه16-96-روم29-ص15-شورا15-جاثیه18-تغابن16) ولذاوقتی جسم واندام انسان تحت کنترل فطرت وروح پاک او قرار گرفت ، انسان(جسم و روح او)درعبادت خداوند ودر مسیر انگیزه آفرینش الهی ودر مسیر عبادت قرار خواهد گرفت.
با این شرایط مقید بودن انسان به احکام ودستورات الهی وبه قوانین ومقررات اجتماعی ممکن وقابل توجه میباشد وهیچگونه آسیب وتهدید اجتماعی در سطح جامعه وبرای مردم وجود نخواهد داشت واز طرف دیگر ناامنی ومحدودیت اجتماعی برای افراد وکسانی که مقید به قوانین ومقررات نمیباشد ودر صدد بروز حوادث وآسیبهای اجتماعی هستند را بوجود خواهد آورد.
کمیت وکیفیت مقید بودن به قوانین اجتماعی
   فطرت وروح وروان وباطن ودل وقلب انسان قابل رؤیت وقابل لمس نمیباشند ودرکنار جسم انسان چیزهائی هم مانند گفتن وشنیدن وبوئیدن وعقلانیت وفکرکردن وبینش ودانش وشعور وادارک وضعف وقوت ودرد وخوشی وجود دارند که آنها نیزقابل لمس ورؤیت نمیباشند ولیکن تمام این موارد قابل تشخیص است وکمیت وکیفیت آنها درهرفردی قابل ارزیابی خواهد بود.
بعضی ازانسانها متناسب با مجموعه رفتار وعملکرد متآثر از کیفیت باطنی وفطرتشان ویا بدلیل عدم بهره برداری وعدم توجه شایسته و مناسب به عناوین ذکر شده ، خودشان هم نمی توانند بخوبی کمیت و کیفیت موارد ذکر شده را در روابط وارتباطات درونی وبیرونی خود کشف وارزیابی نمایند ولیکن نوع رفتار بشر در سطح جامعه ودر روابط با دیگران وحتی با گفتنی ها و شنیدنی های معمولی و روزمره ، هویت و میزان توجه کمی وکیفی خود با این موارد رابر ای دیگران ، ابراز و علنی خواهد نمود واین همان مطلبی است که ماهیت درونی فرد را برای دیگران کشف وتوصیف می نماید.
بشر اگر درخدمت روح وروان پاک خود باشدمیتواند روابط وعملکرد وگفت وشنود خود رابگونه ای تنظیم وهماهنگ نماید که هر دو بعد مادی ومعنوی او موافق وهمسو ودر جهت عبادت حق تعالی قرار گیرند وهمدیگر را به زحمت تنش زا وادار ننمایند و معمولا روح وفطرت الهی انسان درجهت عبادت خداوند سیر خواهد نمود ولیکن انسان می تواند آنها را محدود نموده وتحت کنترل جسم و هوای نفس خود در آورده وبا گرفتار کردن آنها در تحت لوای رفتارهای ناهنجار بعد مادی واعضای جسمی بدن هر دو بعد وجودی خود را به بیراهه  متمایل وهدایت نماید.
فطرت وروح انسان بیدار وهوشیار است ودر اکثر مواقع انسان را از سوق دادن جسم واندام خود به بدیها مورد تذکر وعذاب وجدان قرار خواهد داد واگر انسان با نادیده گرفتن مقطعی ارزشها و تیره وتار نمودن روح معنوی خود و به تبعیت از هوای نفس به امر خلافی مبادرت ورزد ، از زمان مرتکب شدن به آن عمل به طور مرتب در برابر تذکرات وفشار وجدان وفطرت خود قرار خواهد گرفت و به منظورآرامش روح وروان خود سعی بر جبران مکافات خواهد نمود ویا اینکه دربرابر وجدان وفطرت خود مقاومت نموده و با ادامه ناهنجاریها برای مدتی می تواند باطن خود را به فراموشی بسپارد ، درمجموع باید یقین داشت که اعمال ورفتار وعملکرد انسان توسط جسم مادی او متآثر از باطن او خواهد بود وهر دوی آنها در کلیه امور مثبت ومنفی فردی واجتماعی مؤثر وروابط متقابل خواهند داشت ونسبت به همدیگر عکس العمل مشابه یا متضاد دارند وهمسوئی وهماهنگی آنها در پی تمرین وادامه رفتارهای عمومی انسان قرارخواهد گرفت ولذا بنا برنظر خداوند کریم در انگیزه آفرینش انسان وحرمت وپاسداشت جایگاه روح وفطرت الهی لازم است انسان بگونه ای برنامه ریزی واقدام نمایدکه جسم واندام وتمام اعمال ورفتار وگفتن وشنیدن او در جهت اطاعت از حق تعالی و عبادت قرار گیرد.
میزان پایبندی انسان به قوانین ومقررات فردی واجتماعی از نحوه ارتباط وکمیت وکیفیت او درراستای عبادت در برابر خداوند کریم قابل توجه وارزیابی میباشد ، خداوند کریم می فرماید: به تحقیق در هرامتی پیامبری فرستادیم تا قوم خود را به پرستش خداوند امر واز عبادت طاغوت وبتان اجتناب نمایند ، پس گروهی راخداوند هدایت نمود وگروهی در گمراهی ثابت ماندند پس اکنون روی زمین بنگرید وسرانجام تکذیب کنندگان را با دیده عبرت بنگرید(نحل36) وای کسانیکه ایمان آوردید خداوندرابسیار یادکنید واورادرهرصبح وشام تنزیه وتقدیس نمائید(احزاب41و42) ودرهمین رابطه واز خصوصیات مومنین درقرآن کریم ، درآیه 2 سوره انفال چنین توصیف شده است ،جز این نیست که مؤمنان کسانی هستندکه چون نام خداوند برده شود دلهاشان به لرزه افتد وآنگاه که آیات خداوند تلاوت گردد، ایمانشان افزوده شود وتنها برخداوندشان تکیه کنند وخداوندبرای هرکس نگهبانانی از پیش رو وپشت سر گماشته که اورا به اذن خداوند نگهداری کنند بدرستی که خداوند ، هرگز  سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نمی کند مگر اینکه آنها خودشان راتغیر دهند(رعد11)، آری آنانند که ایمان آوردند ودلهاشان بیاد خداوند آرام گیرد آگاه باشید که دلها تنها با یاد خداوند آرامش پذیرد(رعد28) ای کسانیکه ایمان آوردید از خداوند ورسولش واولامر اطاعت کنید(محمد33،آل عمران132،تغابن12،نساء59)  وپرستش خداوند واطاعت ازپیامبر(ص)واولی الامر وبه یاد وذکر خداوند بودن از پیش نیازهای تقید به قوانین ومقررات اجتماعی است که از عوامل اصلی اصلاح ساختار جامعه وتوجه به هنجارها میگردد.
 همچنین یکی دیگرازراههای پیشگیری ازبروزآسیب های اجتماعی و زمینه های مقید بودن به قوانین درسطح جامعه، برقراری  ارتباط انسان با قرآن کریم وتوجه به رهنمودهای الهی در آن  میباشد ، توجه به قرآن کریم واجرای رهنمودهای الهی بیانگرهویت معنوی ومیزان پای بندی انسان به  احکام وقوانین اجتماعی را مشخص خواهد نمود ، خداوند منان با آفرینش انسان ومبعوث نمودن انبیاء برای تبین اعمال ورفتار و ترسیم فرآیند عبادت واجرای دستورات الهی و مقیدشدن به قوانین ومقررات خود را در غالب وحی وکتب آسمانی وازجمله قرآن کریم را برای مردم نازل کرده است درآیات38و59ازسوره انعام وآیات 61-6-70-75-58-3-11به ترتیب ازسوره های یونس-هود-حج-نمل-روم-سبا-فاطرواکثرآیات سوره الرحمن وبعضی دیگرازآیات قرآن کریم اینگونه بیان شده است که همه بود ونبودها وتمام هستی و هرشدنی و هرسرنوشتی برای هرموضوعی و درهرعصری توسط خداوند ممکن ومقدور است وانجام شده ومیشود وهمه آنها نزدخداوندوبا خواست واراده  اوست ومهم اینکه اشاره براین نکته دارد که این موارد درقرآن کریم  مورد اشاره قرار گرفته است و در بعضی از آیات الهی درقرآن کریم اینگونه شرح  توصیف کرده است : قرآن جزء به جزء وبتدریج برای آموزش وراهنمائی مردم فرستاده شده است(اسری106) وارتباط قرآن با مردم از همین طریق شروع شده است ، قرآن کتاب الهی است وبرای هدایت متقیننازل شده است (بقره2، الرحمن2) البته این قرآن مردم را به استوارترین آئین وکیش هدایت می نماید و به مؤمنان که کردار شایسته انجام دهند بشارت دهنده است،اسری9،41 ،46،کهف54، طه113)و قرآن برای مردم پند و شفابخش ورحمتی برای مؤمنان است((ق45، اسری82،89) وبه تحقیق قرآن را برای پند وموعظه وبیداری مردم آسان کردیم وکیست که ازآن پند گیرد و قرآن هدایت مؤمنین وشفاء آنان است ومایه عزت وسربلندی پیامبر(ص)و قوم اوست والبته درآخرت نیز ازعمل به قرآن پرسیده شود . (انعام 155واعراف35و36وانبیاء50وقمر 17 وتکرار مرتب آن دراین سوره وفصلت 44 وشوری 52 وزخرف 44 وجاثیه 11 والحاقه 48) لذا اگرانسان با مطالعه قرآن کریم به احکاو وقوانین الهی مسطور درآن بپردازند ، سراسر زندگی شخصی واجتماعی او مملو ازمعنویت خواهد شد و این معنویت سرشار از قانونمندی وهنجارپذیری وتلاش در جهت اصلاح دیگران وجامعه خواهد بود وخداوند در قرآن کریم به منظور بهره مندی صحیح وکامل ومرتب از آن اینگونه رهنمون شده است: هرچه می توانید قرآن بخوانید(مزمل20) ودر کنار خواندن قرآن می فرماید:چرادرقرآن تآمل و اندیشه نمی کنید(نساء82،محمد24) وهرگاه قرآن خوانده می شود همه گوش دهید وسکوت کنید شاید مورد لطف ورحمت خداوند قرار گیرید(اعراف204) وهرگاه قرآن تلاوت می کنی ابتداءاز شر شیطان رانده شده به خداوند پناهنده شوید(نحل98) ودر آیه 21 سوره حشر چنین فرموده است:اگراین قرآن را بجای دل مردم  برکوهها فرو میفرستادیم مشاهده می کردی که چگونه ازترس خداوند متلاشی می شدند واین برای آنانی است که درقرآن اندیشه می کنند ولذا آنانکه موفق شدند با قرآن کریم ارتباط معنوی ومتقابل برقرار نمایند را اینگونه معرفی کرده است:  آنان که سخن حق را بشنوند ونیکوترین آنرا پیروی کنند ، آنانند که خداوند هدایتشان فرموده وانان خردمندان هستند(زمر18)  بنابراین با بهره برداری ازرهنمودهای الهی درقرآن کریم همه افراد وگروهها وسازمانها ونهادهائی که مدعی پیروی وارتباط بیشتر با خداوند ورسول گرامی اسلام(ص) و همراه با آیات قرآن کریم هستند وبخصوص نیروهای ارزشی بسیج و افرادحزب الهی باید در این زمینه تلاش وهمت وعنایت بیشتری داشته باشند تا بتوانند در ماموریتهای کنترل عناصر بی تعهد ولاقید وهنجارشکن نسبت به قوانین ومقررات وهنجارهای دینی واجتماعی ودرنتیجه پیشگیری از آسیب های مربوطه ،  قانونمند عمل نموده و موفق باشند.
از دیگررهنمودها و موهبتهای الهی در تشکیل واداره یک جامعه سالم وجلوگیری از آسیبهای اجتماعی ایمان به غیب (وجود امام عصر(عج) ، معاد) میباشد ، درآیات اولیه سوره بقره درقرآن کریم  ، ایمان به غیب و اقامه نمازوانفاق را سه شرط یا سه دلیل برای متقین بیان داشته است و باید بر این باور واعتقاد بود که غیبت و حتی عمر طولانی برای هرکسی با امر واراده الهی و در اراده خداوند است ونمونه هائی از آن نیز درقرآن کریم مورد توجه قرار داده شده است وازجمله غیبت حضرت موسی(ع) برای دریافت تورات ازخداوند برای هدایت مردم از دید و نظر آنان که به مدت 40روز بطول انجامید .(بقره51-اعراف 142) ، نجات وغیبت حضرت عیسی بن مریم(ع) وپرواز جسم وجان وی به آسمانها با نظرحق تعالی وبدار آویخته شدن فردی مشابه نامبرده توسط مخالفان آن حضرت (نساء157-158) که همه فکر کردند خود حضرت را بدار زدند ولیکن ایمان واعتقاد به ظهور حضرت عیسی (ع) از نشانه های رستاخیزاست و شکی درآن نیست (زخرف61) وهمچنین طول عمر حضرت نوح(ع) گرچه غیبت محسوب نمی شود ولیکن عمرگرفتن ازخداوند وعنایت او به هرکه بخواهد میتواند چندین هزارسال بطول انجامد ، فقط 950سال رسالت پیامبری برای حضرت نوح  (عنکبوت14) باحدود 2500سال عمربیان شده است ، که بیش ازدوبرابر طول زمان غیبت امام زمان(عج) میباشد و همینطور درمورد حضرت الیاس وحضرت خضر از پیامبرانی که ازسرانجام آنها یعنی مرگ یاوجودغائب آنها در زمین و یا درآسمانها مطلب تائید شده ای وجود ندارد وعلاوه بر نمونه های ذکر شده ، معجزات فراوان درحمایت ونجات انبیاء الهی و همچنین معجزات وعذابهای مختلف ومتفاوت به منظور شکست ونابودی کفار ومشرکین ، همه ازمواردی است که هرآنچه خداوند بخواهد امکان آن وجود خواهد داشت واز طرف دیگر هم شیطان فردی است که ازآغاز خلقت بشر تاکنون بنوعی دیگروجود داشته ومرگ اورا فرا نگرفته است وچندین هزارسال عمر کرده است.
بااین نمونه ها غیبت امام زمان (عج) امری کاملاٌ حقیقی والهی وبا اراده و نظر حق تعالی است وایمان به غیبت آن حجت الهی ازشرایط ایمان آورندگان وتقوا پیشگان است(بقره3) ، چه بسا که وجود نازنین آن حضرت در برابر چشمان اهل تقوا غایب نمیباشد وحسرت بر دل آلودگان بر تقوا ست ، که چشمی برای دیدن او ندارند .
بهرحال انگیزه الهی ازخلقت بشر وهدف بعثت انبیاء ورهنمودهای قرآن کریم برای انجام عبادت ورسیدن به خداوند است وهمه چیز در انجام واجبات وترک محرمات ودرصورت امکان انجام مستحبات وترک مکروهات خلاصه وتدوین وابلاغ شده است وخدائی ناکرده در صورت روی آوردن به اعمال ورفتار خلاف آنها ، انجام توبه الهی از دیگر رهنمودهای خداوند کریم برای اصلاح بشر وسلامت جامعه خواهد بود ، آنکس که دردنیا توبه کرده وایمان بخدا آورده وعمل صالح انجام داده وامید دارد که ازرستگاران باشد ، ازرستگاران خواهد بود . (قصص 67) آنان کسانی هستند که از ارتکاب گناهان بزرگ وکارهای زشت خویشتن داری می کنند  ، مگرلغزشهای کوچک ازآنها سر می زند ،  که خداوند از آنها می گذرد ،  بدرستیکه خداوند هرگز به احدی ستم نکند ولیکن مردم با مرتکب شدن معاصی خود در حق خویش ستم می نمایند(یونس44) و از دیگر رهنمودهای الهی خداوند در قرآن کریم به عموم مردم درتوجه به قوانین ومقررات واحیاء اخلاق اسلامی در پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، برقراری روابط صحیح ومنطقی در همه امور با دیگران میباشد واز جمله می فرماید: آنچه راباکیل یا وزن می سنجید تمام دهید ، همه را با ترازوی راست بسنجید(اسری35،مطففین1تا3) وترازو را آلت سنجش قرار دهید ودر میزان تعدی نکنید(الرحمن7،8)وزنهار ازآنچه یقین ندارید پیروی نکنید (اسری36) وباتکبر ومنیت در زمین راه نروید (اسری37) وای کسانیکه ایمان آوردید اگر فاسقی خبری برای شما آورد ، پس جستجو کنید ومبادا که در اثر تفحص نکردن به قومی آزار رسانید و برکرده خود سخت پشیمان شوید(حجرات6)  وبرای اصلاح دربین دوطائفه ازمؤمنین که به خصومت ودشمنی دارند، اقدام کنید واگر کسی مخالفت کرد با اوجدال نمائید(حجرات9) وکسی رامسخره نکنیدوعیبجوئی دیگران نکنیدو لقب واسم بر دیگران نگذارید و ظن وگمان به دیگران نداشته باشیدو در زندگی دیگران تجسس نکنید(حجرات11،12) و درکمک ویاری نیازمندان اینگونه بیان شده است ، کیست که به خداوند قرض نیکو دهد تا اینکه خداوند اجر او راچندین برابر وپاداش بزرگ وگرامی به اوعطا کند . (حدید11و18ومزمل2و20) درآیه 46 سوره سبا آمده است: حال به امت خود بگو جز این نیست که من شما را به یک سخن سفارش وپند دهم که همگی برای خداوند نهضت نموده ، دو نفر دو نفر یا هریک تنها درامردین قیام کنیدوهمچنین خداوند در آیه 162 سوره انعام می فرماید : ای پیامبر بگو البته نماز وطاعت وکلیه اعمال وزندگی ومرگم تنها برای خداوند جهانیان است. ودرسوره والعصر فرموده است ، قسم به عصر که همه مردم درخسران وضرر هستند مگر مردمی که ایمان آوردند و توصیه به صبر و توصیه به حق نمایند ودرادامه توضیح عوامل اخلاق اسلامی و عوامل کسب معنویت ، خداوند کریم در آیه 11 سوره مجادله  می فرماید: درجلسات ومیهمانیها برای میهمان وشخص وارد شونده جا ومکان حضور ونشستن رامهیا کنید و می افزاید ، بعضی ازمردم که گفتار وسخنان لغو وبیهوده و باطل می گویندوخلق رااز راه خدا به راه جهالت گمراه سازند و قرآن رابه تمسخر واستهزاء می گیرند این مردمان فاسد هستند وبه عذاب وخواری وذلت گرفتار می شوند( لقمان6) وآنان که دربرابرگفته های خدا و رسولش در مورد آنچه برای آخرت گفته می شود ، می خندند واز بیم و حسابرسی درآن نگران نبوده و بحال آن نمی گریند ، بی خبر ازآن هستند( نجم 60و61 ) .
با توضیحات مذکورکمیت وکیفیت مقید بودن به قوانین ومقررات اجتماعی توسط عموم مردم وهمه علاقه مندان به دین مبین اسلام وبخصوص عناصر حز ب الهی وجمعیت فراگیر وگسترده بسیجیان درسطح کشور وحتی در دیگر کشورهای اسلامی  در سطح جامعه و دردنیای امروزکه مسلمانان ومحرومین ومظلومان دردل اروپا و افریقا ودرکشورهای آسیائی وکشورهای مسلمان مانند فلسطین ولبنان وعراق وافغانستان وبویژه ایران اسلامی مورد حملات گسترده وتهاجم همه جانبه استکبارجهانی قرارگرفته اند ، بابررسی تاریخ اسلام ونوع اقدامات دشمنان ، به این نتیجه خواهیم رسید که این اعمال ورفتار منحصر به یک گروه ویک زمان خاص نمیباشد واستکبارجهانی وصهیونیست بین الملل ازهمان پیدایش خود وبخصوص درسالهای اخیراز زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون با تلاش همه جانبه به منظورجلوگیری ازوقوع انقلاب اسلامی ودرادامه آن باسازماندهی تهدیدات وحملات وکارشکنیها و اقدامات مداخله گرانه مستقیم وغیرمستقیم نظامی وسیاسی واقتصادی وشبیهخون و ناتوی فرهنگی وبااستفاده ازابزارهای جهانی وازعوامل داخلی خود دربرابرایمان واقتدارمردم مؤمن وباایمان ایران اسلامی وهمه مسلمانان دنیا ودربرابرارزشهای اسلام ناب محمدی(ص)که محورحرکت روبه جلو وآینده محوری مسلمانان  جهان میباشد ، همانند همه سران کفر درتاریخ اسلام ، قرارگرفته است واقدامات فرامنطقه ای استکباروصهیونیست بین الملل صرفاٌ به منظور ابراز قدرت مبنی برتک قطبی شدن واعلام موجودیت دربرابردیگرقدرتها دردنیانمیباشد وحکومت وسیاست آنها درادامه حکومت بنی العباس وبرای جلوگیری ازتوسعه وگسترش اسلام ناب محمدی(ص) درسطح جهان ودربین مردم مستضعف وآزادیخواه جهان میباشند، آنها می دانند که بانفوذ تفکراسلامی دربین مردم جهان تمام منافع دنیوی وغارت وچپاول آنها ازاین کشورها وهمچنین ادامه حکومت استبدادی آنها درمعرض خطر قرارخواهدگرفت ولذا باعلم واطلاع ازاین موضوع وشناخت نسبت به راهکارهای اسلامی وبخصوص پی بردن به اهمیت فلسفه وقیام عاشورا اقدامات خودرابگونه ای برنامه ریزی خواهندکردکه مانند دشمنان درتاریخ صدر اسلام باتشکیل گسترده جبهه باطل دربرابرجبهه حق باتمام مشخصات آن قرارگیرند واز منابع ومنافع نامشروع وغیراسلامی خود درسطح دنیا دفاع کنندوچه بسا درقالب اصلاحات ونفاق جدید وهمانند شورای ثقفیه وتلاش در صدد غصب ولایت ، با شعارهای زیبا وعوام فریب و باایجاد واحیاءبدعتها واجرائی نمودن ناتوی فرهنگی واعتقادی بنام اسلام دربرابر ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) قرارگیرند.
احیاء وتوجه به قیام عاشوراوپرداختن صحیح به آن مهمترین وجامع ترین الگووسرمشق برای ملتهای مسلمان ومظلوم عالم و همه عناصر مذهبی وولایتی خواهد بود و فلسفه عاشورامحدودیت زمانی برای شناساندن حق از باطل رامنتفی کرده است و هرکس و هرگروهی که ادامه دهنده را تقواپیشگان باشد و درمحضرآنان سیرالی الله را بپیماید ،  پیروز است واین مبنای عملی و رفتاری  در هرعصری ازتاریخ ودرحال حاضر ملاک تشخیص است  و در شرایط فعلی جامعه در حال تجدیدحیات وگسترش و عمق بخشی فرهنگی ومعنوی میباشد ودرمقابل نیزموجبات شناسائی دشمنان در همه اعصار بشررا فراهم نموده است وچه رسوائیهائی که برای مدعیان دروغین بر پیروان دین و معتقدین نفاق آلود درخصوص ولایتمداری دینی را به همراه داشته است.
آنچه امروزدرمراسم وبزرگداشت مناسبتهای تاریخی، سیاسی ومذهبی و در ایام الله و حتی بعد ازفریضه نمازبعنوان شعاردرسلام و درودبرپیروان رسول الله(ص) وهمچنین لعن ونفرین بردشمنان اسلام مطرح وبیان میشود،صرفاٌ یک شعارمذهبی وسیاسی نمیباشد وبلکه ازامور مستحبی است که بیانگرجبهه وگرایشات اعتقادی مردم وبخصوص تکه ای ازتفسیر وارزش واهمیت زیارت عاشورا برای تمام تاریخ اسلام وتاریخ معاصر و توجه به احکام ودستورات دینی و ارزشهای اخلاقی وقوانین ومقررات سیاسی واجتماعی در سطح جامعه ودر بین مردم میباشد.
آموزش وپرورش واحیاء رهنمودهای الهی وایمان وعمل به آنها ، سرتاسر موجب سلامت روح وتنظیم اعمال ورفتار جسم واندام بشر و درنتیجه مصون ماندن فرد وخانواده وجامعه از آسیبهای اجتماعی را بدنبال خواهد داشت وهرآنچه برخلاف آن باشد بنوعی مقید نبودن به احکام دینی و به اخلاق اسلامی وبه قوانین ومقررات اجتماعی وبه فرهنگ وآداب ورسوم  مردم و در نتیجه بروز آسیبهای عمومی در جامعه را بدنبال خواهدداشت وکیفیت وکمیت مقید بودن به آنها بطور کامل وجامع در چارچوب موارد ذکر شده بیان شده است و همگی مورد توجه وحمایت عموم مردم مسلمان جامعه وعناصر متعهد وحزب الهی میباشد و لازم است توسط مردم ومسئولین ودستگاهها ی آموزشی (مردمی ودولتی) وسایر نهادهاوسازمانهای ذیربط  هرگونه برنامه آموزشی ، بصیرتی، معرفتی وتربیتی درسطح جامعه را درحول مبانی ذکر شده طراحی وبرنامه ریزی واجراء نمایند وبا معرفت وشعور وادراک فردی وعمومی نسبت به مبانی اعتقادی وامور ولائی و توجه به قرآن وعترت و احکام وارزشهای دینی و سنت انبیاء واولیاء الهی ودستاوردهای معنوی واخلاقی بشر وپایبندی به آنها در سلامت نفس و روح خود ومصون ماندن خانواده وجامعه از هرگونه آسیب موفق ودر امان بود.
کمیت وکیفیت مقید نبودن به قوانین اجتماعی 
    بطور مسلم آنچه متضاد مقید بودن برقوانین ومقررات و خلاف مصون بودن از آسیبهای اجتماعی میباشد ، بشکلی دراین موضوع خلاصه خواهد شد ولیکن نکته مهم وقابل توجه در مقید نبودن به احکام وقوانین ومقررات وپرداختن به آسیبها ومعضلات اجتماعی این است که ، سر آغاز تمام گناهان، نافرمانی ها، بی نظمی ها،لاقیدی وبی تعهدی نسبت به قوانین ومقررات وآنچه برخلاف نظر الهی از سوی برخی انسانها سر می زند ، با نفوذ وتسلط شیطان در وجود او وتبعیت از هوای نفس و بخصوص کم توجهی ویا بی توجهی  به دستورات الهی است ، شیطان با اولین سرپیچی خود وباهدف گمراه نمودن مردم ، حضرت آدم وحوا را به نافرمانی از دستور خداوند دعوت نمود و آنان راگمراه کرد وآنان نیز برای لحظه ای خدا رافراموش کردند ودر ایمانشان ثابت قدم نبودند ولیکن با متوجه شدن بر اشتباه خود توبه نمودند وبسوی خداوند بازگشتند.
شیطان برکفار ومنافقین ومشرکین وافراد سست ایمان تسلط خواهدداشت و برآنان نازل می شود وپیوسته آنهاراازیادخداوند غافل و به غلط هدایت وبه صراط غیر مستقیم رهنمون می نماید ولذا پیروی واطاعت از شیطان سرآغاز همه گناهان ودور شدن از خداوند را درپی خواهد داشت (بقره34 و36-اعراف11-20-حجر31-ابراهیم22-اسرا61-نحل100-کهف50-مریم44-طه115تا122-حج52-نور21-شعراء222-س60-ص74-زخرف37-) شیطان یاروهمنشنین کسی است که از یادخداوند غافل گردیده و میان او وشیطان رفاقت وآشنائی برقرار شده باشد و توسط شیطان اعمال ورفتار زشت آنها در نزدشان زیبا ودرست جلوه داده   می شود وهمین باعث دوری آنها از خداوند گردیده است(حجر39-نحل63-نمل4-24-عنکبوت38-سبا20-فاطر8-مؤمن37-سجده 25 - زخرف 36-محمد14-25-فتح12) وآنها که شیطان بر آنها مسلط شده وخداوند رااز یاد برده اند آنان حزب ویاران شیطانند وآگاه باشید که دسته ویاران شیطان مردمی زیانکارند(مجادله 19)وشیطان بربندگان مخلص خداوند وبرمؤمنین هیچگونه تسلط وچیرگی نخواهد داشت وبندگان مخلص خداوند گمراه شیطان نمی شوند(حجر42-اسرا65-نحل99-ص83) ولذا باید توجه ویقین داشت که تمام مواردی که با هر شکلی به بدی ختم میشود به شیطان و به هوای نفس مرتبط خواهد بود و درسوره فاطرآیه 6 وسوره نحل آیه 63به صراحت اعلام شده که شیطان دشمن همه پیامبران است ودرآیه 21 سوره نوروآیه82سوره ص نیزتاکید شده است که شیطان درمقابل همه مردم قراردارد ودرآیه 222سوره شعراء آمده است که شیطان همراه ویار هرفرد بد عمل ودروغگومیباشد ونتیجه اینکه درآیه 29سوره فرقان خذلان وگمراهی برای پیروان او هشدارداده شده است ونتیجه نهائی اینکه هرفرد بی ایمانی می تواند نمونه ای ازعناصرباطل درجامعه باشدوملاک اصلی در تشخیص و تبین آن نیز آیات و نظرقرآن کریم خواهدبود.
علاوه برنفوذ شیطان ودر پی وسوسه های او دنیا طلبی وشهوت پرستی وتوجه به مادیات از دیگر مواردی که موجب گناه، نافرمانی ،لاقیدی وبی تعهدی نسبت به قوانین ومقررات وآنچه برخلاف نظر الهی باشد ، میگردد ، درقرآن کریم اینگونه آمده است:  چند روزه دنیابرای کافران آراسته وزینت داده شده است(بقره212) زندگی دنیا لهو ولعب است(محمد36) و همچنین میل و دوستی به شهوتها و به زن وفرزند ومال وزر وسیم واسبان واملاک وبه بهره مادی از زندگانی دنیا ، ولیکن باید توج داشت که بهترین میل و دوستی ، توجه به سوی لقای الهی است(آل عمران14،حدید20) زندگانی فانی دنیا جز بازیچه کودکانه وهوسرانی چیزدیگری نیست(انعام32،70) واین درصورتی است که توصیف دنیا از نظر حق تعالی بدین شرح میباشد:جزاین نیست که مثل زندگانی چند روزه دنیا مانند آبی است که از آسمان فروفرستادیم وبواسطه آن گیاهانی از آنچه آدمیان وحیوانات استفاده کنند بر روی زمین بروید تا آنگاه که زمین سرسبز وآراسته گردد وساکنان زمین پندارندکه برآن روئیدنیها قدرت دارندکه ناگاه فرمان ما شبی یا روزی فرا رسد پس یکسره آنها را درو کند وچنان خشک شود که گوئی دیروز درآن هیچ نبوده است (یونس24 کهف45،حدید20) ولیکن سرنوشت دنیا طلبان نابودی وبدبختی در دنیا وآخرت خواهد بود ، داستان معروف قارون وسرنوشت زندگی اودر قرآن کریم( سوره قصص76 به بعد)  بیانگر واقعیت بزرگ تلخ دنیا طلبی است و باید توجه داشت که ، اموال واولاد وسیله آزمایش برای مردم هستند(تغابن14)و روزی که کافران را برآتش جهنم عرضه کنند به آنها گویند شما خوشیها ولذات خود در زندگانی دنیارا به معصیت بردید وبدان لذتها برخوردار بودید واکنون کیفر آنکه پیوسته بناحق تکبر وسرکشی می کردید، آتش جهنم خواهد بود (الاحقاف20) وهمچنین برای آنانکه دعوت خداوند رااجابت کردند پاداشی نیکو است ولی آنانکه دعوت حق رااجابت نکردند گرفتار اعمال ناپسند خویش خواهند بود وجایگاهشان جهنم است(رعد18)
با آنچه در مقدمه بیان گردید همه بی توجهی ها به احکام دینی و نادیده گرفتن ارزشهای اسلامی و دوری جستن از آیات قرآن کریم و باور نداشتن نبوت وامامت و عدم ایمان به عالم غیب و دوری از خداوند کریم و اطاعت وتوجه به امر وفرمان شیطان وتوجه به دنیا ومادیات موجب بی توجهی به احکام و قوانین اجتماعی ومدنی ازسوی میباشد وهمه آسیبهای اجتماعی از سوی عوامل مرتبط با این فرآیند بسترسازی شده وبوجود خواهد آمد.
ازدیگر موارد مقید نبودن به احکام دینی وقوانین اجتماعی با فراموش نمودن رسالت پیامبر(ص) و رهنمودهای قرآن کریم و نادیده گرفتن واقعه غدیرخم وعدم توجه به سنت وعترت رسول الله (ص) وبی تفاوتی دربرابر تصمیمات شورای سقفیه وخانه نشین نمودن علی(ع) ودل سپردن به زرق وبرق دنیا وزراندوزی بزرگان وسران حکومتی وابسته به بنی امیه وایجاد بدعتها بعنوان احکام اسلامی وتوسعه دادن آن درسطح جامعه وبخصوص تکرار وقایع تلخ تاریخ اسلام خواهد بود ، سرآغاز سختگیری و ایجاد محدودیت برای اولیاءالهی و در ادامه جنگ نمودن با آنها و به شهادت رساندن عترت پیامبر(ص) و بخصوص وقوع حادثه کربلا از دیگر نتایج آن فراموشیها وبی تفاوتیها بوده است و این درشرایطی بود که مسلمانان واقعی وشیعیان درسختی ورنج بیشتری به دینداری وزندگی مشغول بودند وبا گذشت زمان وپی آمدهای تاریخ اسلام ودراقلیت قرار گرفتن شیعیان و ایجاد ناامنی برای بزرگان مکتب اسلام  در برابر شیوع بدعتها بجای احکام دینی ، سرانجام خداوند کریم با آگاه بودن از هویت دینی ، اعتقادی ، فکری واخلاقی مردم و به منظور حفظ حجت خویش در زمین از وحفاظت جان او ازشردشمنان وبرای نجات مظلومان ومحرومان ومستضعفین ومسلمانان در روی زمین نظر بر غیبت صغرا وکبرای امام عصر(ع) نمودند واز سال 260پس ازهجرت ، غیبت صغری وازسال329 پس ازهجرت،  یعنی حدود 1100 سال قبل  تاکنون آن حضرت با امر واراده الهی در غیبت محافظت شدند ومتاسفانه آن شرایط در حال حاضر با ابعاد وخصوصیات پیچیده وبه اشکال مختلف دیگر وجود دارد وآن بی تفاوتیها ولاقیدیها دربرابر احکام و ارزشهای دینی  و همچنین  قوانین ومقررات اجتماعی وفرهنگ واصالت اجتماعی و اخلاق اسلامی مردم با همان فرآیند وجود دارد و علیرغم ایستادگی ومقاومت وایمان واعتقاد معتقدین به احکام وقوانین و مقررات دینی واخلاقی ، آن بدیها با تغیر رنگ وماهیت ، درحال گسترش بوده ودامن جامعه راآلوده کرده وموجب بروز آسیبهای اجتماعی ومعضلات سیاسی وفرهنگی فراوانی درسطح جامعه شده است ودامنه تهدید آن تا محدوده نیروهای حزب الهی و بسیجی  وخودیها نیزنفوذ کرده است ودر صدد ایجاد انحراف وذهنیتهای منفی وسوال برانگیز در بین این قشر موثر واثر گذاردرجامعه است.
دنیا طلبان مزدشان درهمین دنیا داده خواهد شد وآنها از دین خداوندغافل شده ومهرخذلان بردل آنها زده خواهدشدوهرچه دردنیای فانی بخواهند، به آنان داده خواهدشدوهیچ ازنعمتهای ابدی بهره ونصیبی نخواهند داشت وعلاوه برمحروم شدن ازنعمات معنوی دنیا، جهنم سرای آخرت آنهاست(بقره86-اعراف51-انعام70-توبه9-38-69-یونس 7- 23-24-رعد26-هود15-ابراهیم3-اسرا18-72-نحل107-108-کهف28-45-عنکبوت65-روم7-احزاب28-مؤمن39-شورا20-احقاف20-محمد36-نجم29-حدید20-منافقون9-قیامت20-دهر27-نازعات38-اعلی16-فجر20) ودر آخر اینکه در ارتباط با بهره گیری از قرآن کریم در آیه 79 سوره واقعه در مورد بهترینهای مرتبطین با قرآن کریم اینگونه آمده است، که کسی غیر از پاکان واهل فهم قرآن را درک ولمس نخواهد کرد(واقعه79)وانسان وقتی به روش وسنت انبیاء واولیاءالهی توجهی نداشته باشد موجب قانونگزیری وعدم توجه به قوانین ومقررات اجتماعی را برای اودرپی خواهد داشت. وخداوند می فرمایند: جزاین نیست که دعوت پیامبر را زنده دلان بپذیرند وخداوند مرده دلان را برمی انگیزد تا بسوی او بازگردند(انعام36)و ای پیامبر ، اگرپیرو افکاربیشترمردم روی زمین باشی تراازراه خداوند دور وگمراه سازند زیرا ایشان جز ازگمان پیروی نمی کنند وجز ازباطل اندیشان نباشند(انعام 116)  و وقتی که عذاب وسختی دتیا توسط خداوند از این مردم برداشته شد ، آنها پیمان شکنی کردند و به خداوند ورسولش ایمان نیاوردند وای مردم بدانیدجزاین نیست که سرکشی وستم شما به ضررخودتان است که درپی زندگی چند روزه دنیا به آن مشغولید و بازگشت همه شما بسوی خداوند است  وبه آنچه عمل می کنید آگاه است (یونس 12-21تا23- هود10-اسرا 67تا69-عنکبوت65-روم33-لقمان33-زمر8- زخرف50)
بهرحال  دور شدن از صراط مستقیم وهرگونه انحراف از مسیر حق تعالی وبی توجهی به احکام ودستورات خداوند موجب بی توجهی ومقید نبودن به قوانین ومقررات اجتماعی خواهد شد و هرگونه آسیب اجتماعی وسیاسی وفرهنگی را ممکن خواهدشد.
مردم واحیاء وتقویت قوانین اجتماعی
     همانطور که قبلا توضیح داده شده انگیزه آفرینش بشر برای عبادت خداوند بوده است وخداوند منان نیز به همین منظور دستورالعمل جامعه وکامل خود را در کتاب قانون الهی یعنی قرآن کریم بر پیامبرگرامی اسلام حضرت محمدبن عبداله(ص) نازل وبرای اجراء وکنترل آن ائمه معصومین(ع) راانتخاب ومنصوب نموده است وجهت توجیه وتوضیح آن در طول تاریخ بشر نواب خاص وعام امام عصر(عج) وسایر بزرگان دینی را رهنمون شده است.
دربررسی تمام احکام وارزشهای دینی وسنت وروش انبیاء واولیاء الهی وفتاوا ونظرات ونقل قولهای مراجع وعلمای دینی ، ایمان واعتقاد قلبی به اصول دین و پذیرفتن وانجام فروع دین از همه جهات وفارغ از همه بدیها وزشتیهای اخلاقی واجتماعی و شیطانی مورد سفارش وتاکید قرار گرفته است، تنها قانون الهی است که برفرد مؤمن نافذ وقابل پذیرش میباشد(اعراف54) .
وقتی ایمان واعتقاد به وحدانیت خداوند وبه عدالت او ملاک ومبنا قرار می گیرد ، همه دستورات وباید ونبایدهای او در قرآن کریم وبه واسطه انبیاء واولیاء الهی باید مد نظر قرار گرفته وعمل شود ودر هر امری فقط خداوند منان مد نظر است ،  پروردگار خویش را به تضرع وزاری وبانوای آهسته بخوانید وبه کسی ستم نکنید که خداوند ستمکاران را دوست ندارند(اعراف55،205) و انسان باید همه چیز وهمه سرنوشت خود را از سرچشمه عدل اهالی ببیند و وقتی رسالت ونبوت رسول اعظم(ص) در قلب ودل فرد مومن نقش می بندد باید به این توجه داشته باشد که ، همنشین وپیرو پیامبر(ص) هرگزدرگمراهی نمیباشد وازهوای نفس هم چیزی نمیگوید و سخنش جز وحی الهی نمیباشد(نجم2تا4) وایمان داشتن  به امامت اولیاء الهی ، توجه والگو برداری از نهج البلاغه مولا امیر المومنین(ع) خواهد بود واحادیت وسخنان آن بزرگواران سرمشق زندگی او در همه امور باید باشد وبا ایمان به غیب ومعاد بر این باور باشد که دنیا مزرعه آخرت است وباید درسرای دیگر ثمره کشت خود در این دنیا را درو وبرداشت نماید.
اثبات این همه ایمان واعتقاد همان انجام عبادت الهی است وهمه عبادت در انجام واجبات مانند نماز وروزه ،حج وجهاد، خمس وزکات، امربه معروف ونهی ازمنکر، تولی وتبری و همینطور ترک محرمات (گناهان کبیره وصغیره) خواهد بود.
انجام واجباتی مانند نماز وروزه وحج وپرداخت خمس وزکات توسط شخص انسان با هرکمیت وکیفیتی ممکن وقابل اجراست وتبعات رویاروئی برای دیگران ودرسطح جامعه ندارد ویا در حداقل ممکن آن میباشد وبازتاب وحواشی آن متوجه دیگران نخواهد بود ولیکن جهاد وکازار نمودن با دشمنان ، یعنی دفاع کردن در برابر تهاجم دشمنان وامربه معروف ونهی ازمنکر نمودن وتاحدودی رعایت تولی وتبری با توجه به نوع  ومیزان ارتباط ورویاروئی آن با دیگران ممکن است تبعات ورفتارهای متقابل وناهمگرا درپی داشته باشد ولذا برای انجام این امور شناخت وتوجه به همه رهمنودهای الهی وشیوه وسنت انبیاء واولیاء الهی ونظرات وشیوه اجرائی علما وبزرگان دین واخلاق لازم وضروری است.
قرآن کریم وسنت وروش انبیاء واولیاء الهی سرآمد تمام قوانین ومقررات اجتماعی، سیاسی، حکومتی،اقتصادی، فرهنگی،مدنی، اعتقادی ومعنوی میباشد ودر هر زمینه ای جوابگو وجامع وکامل برای همه مردم وجامعه اسلامی است وآنچه به عنوان قانون اساسی و قوانین ومقررات قضائی و تقنینی و همچنین اجتماعی وآئین نامه ودستورالعمل وبخشنامه های اجرائی دولتی وعمومی و همینطور بعنوان فرهنگ عمومی وآداب ورسوم مردم  مورد تدوین واجراء واحترام قرار می گیرد وبعنوان هنجار وارزشهای دینی واجتماعی وعمومی مردم مطرح میباشند وهمه اعمال ورفتار مردم با ترازو ومیزان الهی ومنطبق با آیات قرآن کریم مورد قیاس وسنجش قرار می گیرد و همه خوبیهای هرگونه قانون ودستور العمل از دستاوردهای قرآن کریم وسنت وروش انبیاء واولیاء الهی و نظر بزرگان و خبرگان علوم اسلامی است.
انسان در تمام رفتارها وعملکرد فردی واجتماعی وانجام واجبات وتوجه به احکام الهی باید متوجه این قوانین ومقررات باشد وبا مبنا قرار دادن آن اعمال ورفتار فردی واجتماعی خود را تنظیم واقدام نماید وبا همان مقیاس و اندازه گیری ، عملکرد دیگر افراد جامعه که بنوعی با این فرآیند فاصله گرفته اند را نیز با امر به معروف ونهی از منکرو همچنین برای دیگرانی که با افزایش وسرعت انحرافات دچار عناد ودشمنی ویا نفاق شده اند با جهاد ودفاع در برابر عناد وتهاجم وشیوه نفاق گونه آنها در اصلاح آنها بکوشد ودر نهایت به امنیت وسلامت واصلاح جامعه وایجاد جامعه ای مناسب باارزشهای دینی واخلاقی اقدام نمایند واز بروز آسیبهای اجتماعی وتاثیر گذاری آن بر جامعه و سایرمردم جلوگیر ی نمایند.
البته امر به معروف ونهی از منکر وجهاد وحتی تولی وتبری و باکمیت وکیفیت تنظیم روابط آن با مردم فراتر از این چند جمله است وبجای خود باید بطور گسترده وفراگیر به آن پرداخته شود ولیکن مردم (خوب ومومن) نقش اول واساسی را در تقید بودن به قوانین ومقررات اجتماعی ومصون نگه داشتن جامعه ار آسیبهای مختلف را بر عهده خواهند داشت ونقش اساسی وحیاتی آن بیشتربردوش انسانهای مومن ونهادهای مردمی وبخصوص بسیجیان بزرگواری است که پس از شناخت وآموزش وعمل به خوبیها در احیاء وگسترش واجرائی نمودن آن ارزشها وهنجارها در سطح جامعه تلاش وهمت نمایند.
دولت واحیاء وتقویت قوانین اجتماعی
     در سطح جامعه افرادی وجود دارند که با نادیده گرفتن گوشه ای از قوانین ومقررات واحکام الهی وبا نادیده گرفتن بایدها ونباتیدهای الهی وبازیرپاگذاشتن ارزشها وفرهنگ وآداب ورسوم اجتماعی وعمومی مردم ودر مجموع با مقید نبودن به هنجارهای اجتماعی ، علاوه بر آسیب وضرر رساندن به هویت وشخصیت خود موجب بروز آسیبهای اجتماعی در سطح جامعه میگردند وانجام امر به معروف ونهی از منکر و پرداختن به موضوع دفاع وبرخورد قضائی وانضباطی با آنها ،  مستلزم وجود قوانین ومقررات خاص خود و همچنین حمایت وپشتوانه عمومی مردم وقوای دولتی است وتدوین وابلاغ قوانین ومقررات اجتماعی ومدنی دولتی در این زمینه واجرای دستورالعملها وبخشنامه های کاربردی هم بدون کارکنان قانونمند ، مومن وشایسته و سیستم اداری متناسب بانیازهای آن ممکن نیست و سیاستهای تشکیلاتی، اجرائی، عملیاتی ، انتظامی وقضائی در مجموعه دولت است وحکومت ضامن اجرائی آن خواهد بود .
در این موضوع 4 محور اساسی وجود دارد که باید مورد توجه واهتمام دولت وملت قرار گیرند:
1-قوانین ومقررات واحکام صحیح وسالم وسازنده ومتناسب با نیازهای جامعه اسلامی ومنطبق با ارزشهای دینی واخلاقی واجتماعی وفرهنگ وآداب ورسوم مردم وهنجارهای عمومی تدوین وابلاغ گردد.
2-کارگزاران ومجریان مقید ومتعهد به قوانین ومقررات وارزشهای دینی مامور ومسئول اجرائی آن باشند
3-سازوکار اجرائی وپشتوانه وضمانتهای اجرائی منطقی واستوار وموثر ایجاد ومورد حمایت قرار گیرد.
4-عملیاتی نمودن ضوابط ومقررات مربوطه ازنکات اساسی است که همه موارد ذکر شده بخوبی و بطور دقیق اجرا گردد.
باعنایت به توجه وبهره گیری ملت شریف ایران وحتی عموم مسلمانان جهان نسبت به قرآن کریم  و به سنت انبیا واولیاء الهی وکتب  روح بخش ادعیه وصحیفه سجادیه و به نهج البلاغه وبخصوص به امور حکومتی وسیاسی آن و باتوجه  موقعیت فعلی کشور جمهوری اسلامی ایران  و باتشکیل دولت اسلامی وباعنایت به اندیشه ها و رهنمودهای امام امت درصحیفه نور و وصیت نامه سیاسی الهی آن بزرگوار و همچنین ولایت وزعامت همه جانبه وفراگیر ومدبرانه مقام عظمای ولایت ونظارت ودقت جامعه وکامل ایشان در همه زمینه ها ورهنمودهای الهی وسیاسی وحکومتی معظم له و همینطور وجود شورای فقها وحقوقدانان نگهبان بر سر راه مصوبات مجلس شورای اسلامی ، باید اذعان داشت که بطور مطمئن اکثر قوانین ومقررات ودستورالعملها وبخشنامه های موجود درکشور منطبق با ارزشهای دینی واخلاقی وفرهنگ عمومی مردم ودر راستای حمایت وصیانت از ارزشها ودستاوردهای انقلاب وجمهوری اسلامی و مبتنی بر دین مبین اسلام میباشد و لازم است با بررسیها میدانی نارسائیها ونواقص وکمبودهای آن نیز در هرزمینه ای شناسائی وبر همین مبنا  مرتفع و با اصلاح قانون ذیربط اقدام وابلاغ گردد وخدائی ناکرده چنانچه مواردی برخلاف این راهبرد وجود دارد در راستای لغو واز رده خارج نمودن آن به همین منوال اقدام شود.
با این وجود به منظور اجرای قوانین ومقررات موجود ونظارت بر اجرای صحیح ودقیق آن  وجود کارگزاران ومجریان مقید ومتعهد به قوانین ومقررات وارزشهای مورد نظر ضروری واز اهم عوامل لاینفک اجرائی آن میباشد وشناسائی وجذب واستخدام وبکارگیری نیروهای متعهد ومتخصص ، ارائه آموزشهای تخصصی ومورد نیاز اداری و سازمانی وکاربردی برای همه افراد ، توجه مرتب ومنظم به آموزش ورفتارها وانگیزه های اعتقادی ومعنوی وسیاسی ، نظارت وکنترل آنها ، ارزیابی وبازرسی همه جانبه وگسترده وعمیق وادامه دارپیرامون عملکرد نامبردگان، تغیر مشاغل افراد وبکارگیری در توانائی های حال افراد و بخصوص تشویق ویا تنبیه افراد در امور کاری ، ازمواردی است که علاوه برضمانت در انجام درست در شیوه کاری ، موجب نظارت واجرای صحیح کار میگردد وضمن تقید به قوانین ومقررات ، موجبات بروز وگسترش واشاعه مقید نبودن به قوانین واستفاده نمودن از روابط بجای ضوابط وپدیده آسیبهای اجتماعی  رامنتفی می سازد.
استخدام وبکارگیری افرادی که فاقد شرایط مذکور میباشند وهمچنین افرادی که با دارابودن این شرایط مشغول بکار شده اند وبدلیل کم توجهی وفراموشی ارزشهای دینی واخلاقی در طول زمان وسرسری گرفتن قوانین ومقررات ، بعضی از شرایط مذکور را از دست داده اند باید کنترل ومحدود شوند ودر اموری که موجبات خلل وسوء رفتار در اجرای قوانین ومقررات می شوند ، آنان را منع فعالیت نمود واز ادامه ناسازگاری آنها جلوگیری نمود.
درخیلی از موارد مقید نبودن به قوانین ومقررات وبروز آسیبهای اجتماعی خیلی واضح ومشخص در عملکرد ورفتارهای بعضی از افراد حقیقی وحقوقی وگروهها واجتماعات کوچک وبزرگ از مردم  در سطح جامعه وجود دارد وقابل لمس ومشاهده وتوصیف میباشد وخیلی راحت قوانین ومقررات وارزشهای دینی وفرهنگ عمومی وآداب ورسوم مردم مورد تعرض وهتاکی قرار میگیرند ولیکن سازوکار اجرائی صحیح ومتناسب به منظور کنترل وبرخورد با این فرآیند وجود ندارد ودر صورت حضور واقدامات بازدارنده توسط بعضی از مراکز یا عناصر مسئول وموثر پشتوانه وضمانتهای اجرائی را در پی ندارد وبا اقدامات وپیگیری های صحیح وغلط متمردین بر ضوابط ومقررات مذکور وتوسل آنها به دیگر مراکز دولتی واستفاده ازروابط دیگران و با وجودنارسائیها و شبهات در بعضی از آئین نامه ها وضوابط حاکم بر آنجا وتوجیه غیر منطقی عملکرد اینگونه افراد ، پیگیری وبرخورد صورت گرفته توسط افراد مسئول وموثر ذکر شده وبخصوص نیروهای مردمی وبسیجیان را باچالش روبرو می نمایند ویک نوع مغلطه و بدبینی وبدگمانی در بین عناصر دخیل در این ماجرا ایجاد می نمایند که این فرآیند نیاز به اصلاح و تغیر روش و پشتوانه دولتی (قانونی، انتظامی وقضائی)وضمانت اجرائی صحیح ومنطقی و محکم واستوار نیاز دارد.   
باوجود قوانین مدنی واجرائی وکارگزاران مومن ومتعهد وپشتوانه های علمی ومنطقی وضمانتهای اجرائی باید درجهت ایجاد هنجارها وعینیت بخشیدن به ارزشها وتحقق خواسته های عموم مردم درراستای ایجاد امنیت اجتماعی وجلوگیری از ایجاد بسترهای پدید آورنده آسیبهای اجتماعی ، نسبت به عملیاتی نمودن ضوابط ومقررات مربوطه ومتقن نمودن اماکن عمومی وعناصر مرتبط با مردم و مشاغل وجایگاههای موثر در سطح جامعه و تلاش در جهت مقید شدن عموم مردم به قوانین ومقررات اقدام نمود وبه همین شیوه با بکارگیری همان قوانین ودخالت عناصر مرتبط با آن وتوسل به سازمانها وارکان حمایت کننده با افراد و اماکن ومراکزی که بنوعی در مقید نبودن به قوانین ومقررات نقش ایفا می نمایند ، مداخله ومبارزه وبرخورد نمود و مانع شکل گیری وتولد وگسترش آسیبهای اجتماعی گردید.
دریک بررسی ساده واولیه از رفتارهای فردی واجتماعی مردم درسطح جامعه وتطبیق آن با احکام وارزشهای دینی وبا قوانین ومقررات اجتماعی وبا فرهنگ وآداب ورسوم مذهبی مردم مسلمان ودر جامعه امروزی خیلی از اعمال ورفتاری که از سوی مردم صورت می گیرد ، درست ومنطقی نمیباشد واگرچه به ظاهر امر در انواع آسیبهای اجتماعی نمی گنجد ولیکن دو مشکل اساسی را می توانند درپی داشته باشد:
1-بی تفاوت بودن اکثر مردم جامعه در برابر ناهنجاریها ورفتارها واثرات نامطلوب مقید نبودن  دیگران به قوانین ومقررات اجتماعی وهنجارشکنی آنان دیگران ومسئول ندانستن خود در برابر بدیها وناهنجاریهای فردی واجتماعی
2-ایجادبستر مناسب برای خود و توجه دیگران وقرار گرفتن درطیف قانون شکنان وبی تعهدی نسبت به قوانین ومقررات و هنجارهای جامعه وکمک دربروز آسیبهای اجتماعی و پژمرده وکم رنگ شده غیرت وحس مسئولیت عمومی از سوی دیگران.
درساده ترین نوع ونمونه آن از رفتارهای شخصی از پوشیدن لباسهای جلف وتنگ وغیر متعارف وبعضا طراحی شده توسط دشمنان وآرایش مو وسر وصورت همسو باجنس مخالف ومعاشرت ورفتارهای نامشروع با نامحرم واستفاده از سیگار وانواع مواد مخدر گرفته تا ایجاد روابط کاری بجای ضوابط ورشوه خواری وپارتی بازی وبی احترامی به دیگران وعدم تکریم مردم در معاشرتها ، احتکار وگرانفروشی وکم فروشی ودادوستدهای نامشروع و ربوی وبی توجهی به قوانین ومقررات وعدم برخورد جدی با متخلفین وبی توجهی به اذان ووقت نماز وروزه خواریهای علنی ، بی تفاوتی در برابر منکرات وعدم رعایت حقوق اقتصادی دینی (خمس وزکات) و پارتی بازی واستفاده غلط ونادرست از بیت المال و لحاظ کردن جایگاه شغلی در دادوستد و درمعاشرت با دیگران و دستیابی به ثروت وقدرت وقانون گریزی واسلام ستیزی وعدم توجه به امور اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی، حکومتی واعتقادی از جایگاه یک فرد مسلمان در گفتگو وایجاد هرگونه روابط با دیگران وترجیح دادن دوستی ومنافع شخصی برقوانین ومقررات کاری ومحدود ومحصور نمودن هنجارها وارزشهای دینی و روی آوردن به ناهنجاریها وهمزیستی مسالمت آمیز با پدیده های بی ارزش اخلاقی وفرهنگی ، مشروبخواری وروی آوردن به مشاغل حرام وفساد وهمچنین گرایشات سیاسی وباصطلاح مذهبی با اعتقادات لیبرالیستی وسکولار وسایر مذاهب غیر شیعی وعرفانهای کاذب ودسیسه های خرافی وتحت الشعاع قرار دادن مراسم مذهبی ومناسبتهای محرم وصفر وایام شهادت وسایر روزهای ملی ومذهبی واعیاد بزرگ اسلامی وسیاستهای رنگی ومخملی و رویکرد نفاق به شیوه جدید ، اشاعه منکرات بعنوان عزاداری وخرافات در توسل به اهل بیت (ع) وتوهین وهتک حرمت انبیاء واولیاء وبزرگان وعلمای دینی ، تمسخر نمودن تقلید ، تجاوز به حقوق دیگران وآبروریزی برای مردم وغیبت وتهمت وکوچک شمردن بدیها وگناهان وسایر اعمال ورفتار فردی واجتماعی موجود در بین مردم ازمواردی است که در بین عده ای ازمردم وسیاستمداران وبعضی از مدعیان اسلام شناس ودر سطح جامعه و حتی دربین معدود شاغلان در جایگاه حافظان ومجریان قوانین دولتی بعضا وجودد ارد وبا کمیت وکیفیتهای مختلف قابل مشاهده میباشد.
آنچه در این مرحله می تواند مانع مقید نبودن این قشر از جامعه به قوانین ومقررات شود عملیاتی نمودن قوانین ومقررات اسلامی ومنطقی موجود ونظارت مستمر بر آنها وبرخوردهای قاطع وجدی در برابر هنجارشکنی واقدام موثر وفوری در تنبیه وتشویق افراد ومرتکبین به تخلفات میباشد.
از جایگاه دولتی آسیبهای اجتماعی وقتی بوجود می آید واثرات نامطلوب آن دامن دیگران را می گیرد که قوانین ومقررات اسلامی تعطیل و راکد شده باشد ویا اینکه عوامل اجرائی آن آلوده شده باشند و لذا با اصلاح فرآیند اجرائی وعملیاتی کردن آن ونظارت وبرخورد مناسب با قانون شکنان از وجود وبروز آسیبهای اجتماعی نیز خبری جلوگیری خواهد شد.
احیاء وتقویت قوانین اجتماعی ونفی آسیبهای اجتماعی
      درهرجامعه ای قوانین ومقررات خاص خود را وجود دارد والتزام به آن ازسوی عموم مردم امنیت وسلامت جامعه رابدنبال خواهد داشت ودر همه جوامع بشری به منظور کنترل وهدایت وبرخورد باعناصر نامطلوب نیز عوامل وعناصر اجرائی وقانونمند وضوابط انضباطی وحقوقی مرتبط باکمیت وکیفیت آن رفتارهای ناصحیح وناهنجاریها وجوددارد ودرجامعه اسلامی ایران نیز با وجود قوانین ومقررات اجتماعی ، باید احکام  وارزشهای دینی احیاء وبطورعمیق وگسترده مورد توجه وآموزش قرار گیرند واساتید حوزه ودانشگاه ورسانه های عمومی وبخصوص صدا وسیما بصورت قانونمند وبا هدف اصلاح ساختار جامعه باید تلاش نمایند و از هرآنچه موجب ایجاد ذهنیت وتوهم در ذهن وافکار وعقاید دیگران می شود به هرقیمیتی اجتناب نمایند.
قوه قضائیه وهمه دولتمردان در تهیه وتدوین وابلاغ قوانین ودستورالعملها وبخشنامه های مدنی واجرائی باید احکام دینی وارزشهای دینی واخلاقی وآداب وروسوم وفرهنگ سنتی ومذهبی مردم را مورد توجه قرار دهند ، قوه قضائیه و همه عوامل انتظامی ونظارتی واماکن عمومی ضمن توجه به قوانین ومقررات ابلاغی همه رهنمودهای دینی و هنجارهای اجتماعی را درنظر بگیرند وبا برخورد مناسب با همه عوامل واعمال ورفتار مشکوک وناهنجار ، با تمام قوا از نیروهای مردمی ومصلح وکسانی که در راستای اصلاح جامعه همکاری واقدام می فرمایند حمایت وعنایت نمایند.
دشمنان دین مبین اسلام ونظام مقدس جمهوری اسلامی وملت شریف ایران لحظه ای از توطئه علیه ارزشهای دینی واجتماعی مردم کوتاه نخواهند آمد وهر روز با توطئه پیچیده جدیدی دستاوردهای ملت ایران را مورد تهدید وتجاوز قرار می دهند ودر سالهای اخیر با شبیخون فرهنگی وتهدیدات نرم ونیمه سخت و پدیده نفاق جدید وایجاد دگرگونی وانقلاب رنگی از درون نظام در صدد رسوخ دربین اقشار مختلف جامعه ونفوذ در بین مردم هستند و بر دولت وملت ایران است که:
-دراحیاء وترویج ارزشها وفرهنگ دینی واخلاق معنوی و هنجارهای عمومی با همه امکانات سرمایه گذاری واقدام نمود ونسبت به عمق بخشی وگسترش آن در بین آحاد مردم سرمایه گذاری وبویژه نیروهای مذهبی وجوانان بسیجی پیگیری نمود.
-درافشاء ماهیت دشمن و شناسائی ومعرفی وتشریح شگردها و توطئه های رنگارنگ و تهدیدات نرم آنان در همه سطوح وبرای همه ملت سرمایه گذاری نموده وبصیرت سیاسی وآگاهی عمومی مردم وبخصوص جوانان را افزایش داد.
-باتمام قوا وفراتر از نقشه وطرحهای دشمنان به مقابله وخنثی سازی اقدامات وبرنامه های آنان برخاست وبه منظور برخورد با عوامل  و عناصر داخلی و وابسته به دشمنان از هرگونه مسامحه کاری وسهل انگاری برحذر ماند.
-درسازماندهی نیروهای مردمی وحمایت ازآنها وبکارگیری نهادهای سازمان یافته مانند نیروی مقاومت بسیج در عملیاتی نمودن سه مرحله بالا و اکثر قوانین ومقررات سرمایه گذاری وحمایت وعنایت نمود.
عناصر حزب الهی وبخصوص بسیجیان باید به 2 مشخصه  (داشتن معرفت وبصیرت کامل ودقیق نسبت به همه جریانات سیاسی واجتماعی وفرهنگی در سطح جامعه وحتی در سطح جهان  وهمچنین  ایمان واعتقاد محکم واستوار نسبت احکام ودستورات دینی (باید ونبایدها)وارزشهای اسلامی درحول محور تقوای الهی ) در برابر ناهنجاریها وجریانات منحرف سیاسی واجتماعی وفرهنگی وهرگونه قانون شکنی ایستادگی نمایند وبا همه توان وقدرت شخصی وسازمانی به مقابله ومبارزه با آنها بپردازند ودر غیر اینصورت دامنه آسیبهای اجتماعی که آنها به جامعه وارد نموده اند دامنگیر آنها نیز خواهد شد وعواقب ونتایج وآینده نامطلوبی را درپی خواهد داشت.
نتیجه
   در هرجامعه ای قوانینی وجود دارد که منشا قوانین ومقررات جامعه، ارزشهای اعتقادی وفرهنگی وآداب ورسوم آن جامعه میباشد وبرای مصون ماندن مردم وجامعه از ناهنجاریها وآسیبهای اجتماعی عوامل وابزارهای نگهدارنده حکومتی ومردمی بوجود آمده ودر صدد اجرای قوانین ومقررات ومانع عوامل وعناصری خواهند بود که به قوانین ومقررات پایبند نمیباشند.
درجامعه اسلامی ایران قوانین ومقررات مدنی ودستورالعملها وبخشنامه وضوابط اجرائی از قرآن کریم وسنت وروش انبیاء واولیاء الهی وفرهنگ دینی واخلاق معنوی مردم وهنجارهای اجتماعی برگرفته شده است وعموم مردم درسطح یک جامعه از رفتارهای فردی واجتماعی وبا اعتقاد به مبانی واصول دینی وانجام واجبات وبخصوص جهاد وامر به معروف ونهی ازمنکر وتولی وتبری و همچنین ترک محرمات نسبت به قوانین مقید ومتعهد بوده واز بروز آسیبهای اجتماعی جلوگیری مینمایندو با استفاده از عوامل وامکانات جامعه وقوای دولتی وامکانات وپشتوانه انتظامی و قضائی و امکانات دولتی با عوامل وعناصر منکر ولاقید نسبت به قوانین ومقررات برخورد لازم را بعمل آورده ودر مهار وکنترل آسیبهای اجتماعی موفق خواهند بود و باید همه این افعال واقدامات بگونه ای تعریف واقدام گردد که از باب انگیزه خلقت الهی در آفرینش انسان هر روز به عبادت حق تعالی نزدیکتر وبه قرب الهی نزدیک گردید وتوجه مردم وعواملی که نسبت به قوانین ومقررات مقید نمیباشند را به خداوند ونبی مکرم اسلام (ص) و به رهنمودهای قرآن کریم وروش وسنت اولیاء الهی سوق داد.
همسوئی و همگرائی با قوانین ومقررات و مقید بودن به احکام وارزشهای دینی واخلاقی منطبق با روح وفطرت انسان است و باید دراحیاء وتوجه به آن هوشیار بود ونسبت به ارجاع افراد قانون شکن وناهنجار به فطرت وروح پاک درونی آنها اقدام وامر به معروف ونهی ازمنکر نمود واز بدیها ونتایج همراهی با شیطان وتبعیت  ازهوای نفس وروی آوردن به مادیات وتوجه به دنیا که موجبات نادیده گرفته قوانین وارزشها وبروز آسیبهای اجتماعی فردی وخانوادگی میگردد را گوشزد نمود و باتوجه به توطئه های دشمنان (داخلی وخارجی) با شبیخون فرهنگی وتهدیدات نرم ونیمه سخت  و توسل به شیوه  انقلاب از درون به روشهای رنگی وبا چهره نفاق جدید ، بایددراحیاء وترویج ارزشها وفرهنگ دینی واخلاق معنوی و هنجارهای عمومی وبصیرت دینی وفکری وسیاسی عموم مردم وبخصوص جوانان وافشاء ماهیت دشمن و شناسائی ومعرفی وتشریح شگردها و توطئه های رنگارنگ و تهدیدات نرم اقدام نمودوباتمام قوا وفراتر از نقشه وطرحهای دشمنان به مقابله وخنثی سازی اقدامات وبرنامه های دشمن برخاست ودرسازماندهی نیروهای مردمی وحمایت ازآنها وبکارگیری نهادهای سازمان یافته مانند نیروی مقاومت بسیج و عملیاتی نمودن ضوابط ومقررات مدنی ومعنوی موجود درسطح جامعه اقدام نمود وبا کنترل وهدایت افرادی که قانون شکن هستند وباناهنجاریهای اعتقادی ورفتاری موجب بروز آسیبهای خانوادگی واجتماعی میگردند در ایجاد جامعه امن وبدور ازآسیبها عنایت نمود.