احزاب وگروهها و دشمنان فرعی واصلی انقلاب - قسمت اول ..

احزاب و گروهها ودسته جات وانجمن های سیاسی در ایران (قبل از انقلاب)

1-دسته جات واحزاب  وانجمن های کوچک،مقطعی،محدود  و  درعین حال کم ویا بی اثر

2-گروهها واحزاب ولژهای وابسته به حکومت ویا دراختیار افراد حکومتی وسرسپرده شاهنشاهی

3-گروهها، دسته جات واحزاب مخالف دولت شاهنشاهی(شامل  سه دسته ذیل)

الف -مخالفین سیاسی که باتوجه به شناخت مکتبی از ملت(شیعه)ایران ، دین وبرخی از رویکردهای آنرا راچاشنی فعالیت سیاسی خود کردنده بودند – باگرایش اسلامی

 ب –مخالفین  ملی، محلی، قومی وسیاسی با مبانی غیر دینی

ج- مخالفین مذهبی ومکتبی

بسم الله الرحمن الرحیم

درهرحکومتی ودرهرمقطع زمانی برخی از افراد وجمعیتها باتوجه به مبانی فرهنگی، اعتقادی وسیاسی خود با مبانی سیاسی واجرائی دولت وحاکم برجامعه دچار تنش و چالش سیاسی،اعتقادی ومدنی می شود و با نوعی احساس وظیفه ، با دستگاه حکومتی به مخالف برمی خیزند وبصورت انفرادی ویا با تشکل حزبی وگروهی و بر اساس روش عملکرد گروهها واحزاب وجمعیتهای مختلف سیاسی واجتماعی بصورت علنی ومخفی با سیاستهای دولتی مخالفت می نمایند ودرمقابل سیاستها واهداف خود را برای جلب نظر وحمایت توده مردم وهمچنین به چالش کشاندن حکومت بیان واقدام می نمایند

احزاب و گروهها ودسته جات وانجمن های سیاسی در ایران (قبل از انقلاب)

1-دسته جات واحزاب  وانجمن های کوچک،مقطعی،محدود  و  درعین حال کم ویا بی اثر

بعد از حکومت قاجار (ازسال1300 تا1304)برخی از احزاب وگروههای محدود وکوچک در کشور اعلام موجودیت کردند وبا اثر گذاری محدود ومقطعی وباچالش های سیاسی واقتصادی منحل و فراموش شدند وهمچنین حکومت پادشاهی ایران به منظور کنترل وهدایت نمودن برخی از حرکتهای سیاسی علیه خود وبرای توجیه وقانع کردن افکار عمومی به بهانه وجود آزادی سیاسی وفعالیت احزاب وگروهها به سفارش وتوصیه برخی از سفارتخانه های غربی مثل انگلستان ودولت امریکا بعضا با هدایت وتوجیه مستقیم وغیر مستقیم افراد سرشناس وبا نفوذ درون حکومت ، اقدام به تشکیل احزاب وانجمن وگروه های خاصی با محدودیت زمانی وجغرافیائی می کردند ودر مواقعی که احساس خطر می نمودند نسبت به انحلا ل وجمع کردن آن اقدام می نمودند:  مانند:

حزب سوسیالیست ،حزب تجدد،حزب اصلاح طلبان   ،حزب اراده ملی  ،حزب سومکا- حزب نازی ایران ،حزب مردم ایران ، حزب زحمتکشان ملت ایران- نیروی سوم   واحزابی مربوط به  دوران مشروطه  یاخواهان :حزب اعتدالیون ، حزب دموکرات (دهه 1320)، حزب سوسیال دمکرات،، حزب اتفاق،  حزب ترقی ، حزب پان ایرانیست  وبخصوص در دوران پهلوی دوم : حزب سوسیالیست ایران،  حزب سومکا –حزب نازی ایران  ،  حزب ایران نوین  ، حزب مردم ، حزب ایرانیان و....اکثرا با مبانی چپ وکمونیستی وغیر اسلامیو................................

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وبخصوص در دوران پهلوی گروه ها ودسته جات سیاسی وصنفی مختلف وجهت داری درکشورتاسیس شده بودند وفعالیتهای متفاوتی هم داشتند که کمیت وکیفیت تشکیل ونوع فعالیت آنها را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

1-دسته جات واحزاب کوچک وانجمن های کوچک ، مقطعی، محدود  و  درعین حال کم اثرویا بی تاثیر

2-گروهها واحزاب ولژهای وابسته به حکومت ویا دراختیار افراد حکومتی وسرسپرده شاهنشاهی

3-گروهها، دسته جات واحزاب مخالف دولت شاهنشاهی(شامل  سه دسته ذیل)

الف -مخالفین سیاسی که باتوجه به شناخت مکتبی از ملت(شیعه)ایران ، دین وبرخی از رویکردهای آنرا راچاشنی فعالیت سیاسی خود کردنده بودند – باگرایش اسلامی لیبرالی

 ب –مخالفین  ملی، محلی، قومی وسیاسی با مبانی غیر دینی

ج- مخالفین مذهبی ومکتبی

2-گروهها واحزاب ولژهای وابسته به حکومت ویا دراختیار افراد حکومتی وسرسپرده شاهنشاهی

      حکومت پادشاهی ، پهلوی ایران به منظور توجیه وقانع کردن افکار عمومی به بهانه کنترل وسرکوب حرکتهای سیاسی وبخصوص جریانات مذهبی علیه دولت واعلام وجود آزادیهای سیاسی وفضای باز برای فعالیت احزاب وگروهها وبخصوص توجه وهدایت وکنترل  رشد وبلوغ سیاسی ملت ایران وانعکاس رشد تمدن سیاسی واجتماعی ملت به سایر ملتهای منطقه وبه دولتهای اروپائی وغربی وبا کنترل وهدایت وتوصیه برخی از سفارتخانه های غربی مثل انگلستان ودولت امریکا از طرف دولت شاهنشاهی وافراد وابسته به شاه وبامسئولیت برخی ازوابستگان اقدام به تشکیل احزاب وگروههای دولتی نمودند وبرنامه ریزی، تلاش می کردند ، اهداف وحرکت اینگونه احزاب وگروهها را در راستای اهداف حکومتی قرار دهند: مثل

1-حزب رستاخیز ملت ایران 

2-حزب ایران نوین

3-گرایشات و لژ فراماسونری

4-گرایشات اخلاقی وفرهنگی به کاخ جوانان  

5- موضوع سیاسی انقلاب سفید

1-حزب رستاخیزملت ایران سرشناس به حزب رستاخیز، به دستور ممحمدرضا پهلوی در 11 اسفند 1353 تشکیل شدو حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب پان ایرانیست، حزب ایرانیان در آن ادغام شدندو پیوستن و عضویت در این حزب اجباری اعلام شد و شاه در سخنان خود گفت: هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند. اگر نشد از ایران بیرون رود. اگر نخواستند بیرون بروند؛ جایشان در زندان است. دولت اعلام نمود برای هر ایرانی که خواستار شرکت در حزب نیست گذرنامه صادر می‌شود و به خارج فرستاده خواهد شد.(کتاب پاسخ به تاریخ)

این حزب وعضویت درآن توسط حضرت امام(ره)تحریم شد ودرحال که نجف در تبعید به سر می‌برد، طی پیامی عضویت در آن را حرام عنوان کرد: نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت حرام و کمک به استیصال مسلمین است و مخالفت با آن از روشن‏ترین موارد نهی از منکر است. درباره این حزب به اصطلاح رستاخیز ملی ایران باید گفت این عمل با این شکل تحمیلی، مخالف  قانون اساسی و موازین بین‏المللی است و درهیچ یک از کشورهای عالم نظیر ندارد.

حزب رستاخیز ملت ایران سه سال بعد از تشکیل به عنوان یکی از پایه‏های رژیم مورد حملات مخالفین رژیم قرار گرفت و عملکرد آن باعث تشدید نارضایتی‌ها گشت. سرانجام در پائیز 1357به دستور خود رژیم برچیده شد.

دبیرکل‌های حزب ،امیر عباس هویدا از زمان تاسیس در اسفند ۱۳۵۳، جمشید آموزگار آبان ۱۳۵۵، محمدباهری مرداد ۱۳۵۶، جمشید آموزگار دی ۱۳۵۶، جواد سعید مهر ۱۳۵۷ (پس از پنج روز در نهم مهر ۱۳۵۷ وی مجبور به استعفا گردید و حزب رستاخیز در اوج راه پیمائیها منحل شدد.

2- گرایشات ولژفراماسونری : جمعیتی با هدف جمع کانون‌های برادری گسترده‌ای در جهان است. این کانون‌ها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط میان فراماسونری‌های گوناگون تنها توسط خود دو لژ انجام می‌شود. واژه فراماسونری احتمالا از freestone mason (فریستون ماسون)به معنی بنّای آزاد در انگلیسی و یا franc mason ب (فرانس ماسون)ه معنای بنّای فرانسوی در فرانسوی گرفته شده.. کسی که عضو فراماسونری است فراماسون یا ماسون نامیده می‌شود، و ساختمانی که مرکز فعالیت ماسون‌هاست لژ نامیده می‌شود.

فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بوده‌است ، فراماسون‌ها با شعار برابری، مساوات، برادری نقش بزرگی در انقلاب‌های بزرگ معاصر مانند انقلاب امریکا بر علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران ^و جنبش انقلابی بر ضد استعمار اسپانیا در امریکای جنوبی داشته‌است.

بازنشتگان وبزرگان رژیم پهلوی براساس عقایدآن دارای تشکیلات ورفتارمشابهی بودند(تنیل خانه،خوش گذرانی،بی بند وباری وحمایت از دولت با سرمایه های باد آورده)

3-گرایشات اخلاقی وفرهنگی به کاخ جوانان   و موضوع کاخ جوانان نام مکان‌هائی فرهنگی، هنری و آموزشی بود که به دستور پادشاه وقت  ایران برای آموزش و پر کردن اوقات فراغت جوانان در تهران و سپس در بعضی مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها ساخته شد و اولین آن‌ها در تهران، و در 45/8/4 در روز تولد شاه و به توسط خودش افتتاح شد .شکل سازمان یافته شبه دولتی بخود گرفت و افرادی که در آن نمی رفتند، درلیست مخالفین شاه قرار می گرفتند.

روزنامه اطلاعات در آن روزگار، هدف این مرکز تازه تاسیس را ترقی سطح اخلاق جوانان کشور، و هدایت‌شان به اجتماعی که فقط پاکدامنی و انسانیت و شاه‌دوستی و بشردوستی و میهن‌پرستی در آنجا اساس زندگی است ،اعلام کرد.

نکته: مرکز فساد، بی بند وباری، مشروبخواری، ضداسلامی ومطابق با اهداف حکومتی شاه به دولت بهائی هویدا- اسلام ستیزی

4- شاه ایران ادعا  کرده بود که یک بار در سال1329 فرمانى مبنى بر تقسیم و فروش املاک اختصاصى خود صادر کرده است، ولى اندکى‏بعد نخست‏وزیر (منظور دکتر مصدق) با تمام قدرت از اجراى آن جلوگیرى کرد. و یک بارهم در سال 1338 لایحه قانونى مبنى بر محدودیت زمین مزروعى،تهیه و به مجلس ارائه داد ولى در مجلس به کلى مسخ شد و در نوزده دى 1341 مرحله سوم اصلاحات اجتماعى در ایران را باعنوان اصول ششگانه(الغای رژیم ارباب و رعیتی ،ملی کردن جنگل‌ها در سراسر کشور ، فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی ، سهیم کردن کارگران درمنافع کارگاههای تولیدی و صنعتی،اصلاح قانون انتخابات،ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی واجباری)انقلاب سفید اعلام کرد

نکته:همه اهل حکومت وسیاست مى‏دانستند که انقلاب سفید همان نظرات‏دیکته شده کاخ سفید است که شاه آن را با عنوان دیگرى مطرح کرده است،هدف شاه ازاعلام انقلاب سفید وطرح همه‏پرسى، تحکیم سلطه امریکا، ازبین کشاورزى ایران، رواج‏زندگى مصرفى وایجاد صنایع وابسته درایران بود،به همین دلیل بود که علماوروحانیت وبه ویژه امام خمینى (ره)قاطعانه درمقابل حرکت جدید رژیم ایستادگى و مخالفت کردند، به‏طورى که دراول بهمن1341اعلامیه‏هاى مراجع ازجمله امام(ره)درتحریم رفراندم منتشرشد. در اعلامیه امام آمده بود: این رفراندم اجبارى مقدّمه‏اى براى از بین بردن مواد مذهب است.

3-گروهها، دسته جات واحزاب سیاسی مخالف دولت شاهنشاهی(قبل ازانقلاب)

درسطح کشورودربین ملت مسلمان ایران ، باتوجه به مبانی فرهنگی، اعتقادی وسیاسی متفاوت وحتی متناقض با مبانی فرهنگی واعتقادی وسیاسی دولت شاهنشاهی، توسط بعضی از افراد وجمعیتهای مختلف با نوعی احساس وظیفه (دینی وشرعی)ویا با تاثیر پذیری از مبانی سیاسی سایر کشورها باصطلاح پیشرفته درسطح جهان و به منظور دفاع از ارزشهای مکتبی ویا حرکتهای سیاسی برای سهم خواهی در دولت ، ظهور واعلام حضور کردندوبابیان رشد اجتماعی وبلوغ سیاسی ومکتبی با دستگاه حکومتی پهلوی به مخالف برخاستند وبصورت انفرادی ویا با تشکل های  جمعی و بر اساس روش جاری اکثر گروهها واحزاب وجمعیتهای مختلف ، بصورت علنی ویا مخفی علیه دولت قیام و به مبارزه برخاستند ودرمقابل نیزسیاستها واهداف خود را برای جلب نظر وحمایت مردم وهمچنین به چالش کشاندن حکومت وقت مطرح کردندوبا در نظر داشتن نوع فرهنگ وارزشهای دینی اکثر ملت(شیعه) ایران می توان نوع وگرایش فعالیت این گروهها واحزاب ودسته جات را در سه دسته کلی ذیل تقسیم نمود:

الف -مخالفین سیاسی که باتوجه به شناخت مکتبی از ملت(شیعه)ایران ، دین وبرخی از رویکردهای آنرا راچاشنی فعالیت سیاسی خود کردنده بودند – سیاست باگرایش اسلامی

 ب –مخالفین  ملی، محلی، قومی وسیاسی با مبانی غیر دینی

ج- مخالفین مذهبی ومکتبی

توضیح اجمالی از دسته بندیهای سیاسی مخالف دولت شاهنشاهی فبل از پیروزی انقلاب اسلامی:
الف مخالفین سیاسی که باتوجه به شناخت مکتبی از ملت(شیعه)ایران ، دین وبرخی از رویکردهای آنرا را
چاشنی فعالیت سیاسی خود کردنده بودند- باگرایش اسلامی

الف- نهضت آزادی،ازحدود سال 1340 توسط مرحوم مهندس مهدی بازرگان ومرحوم آیت الله سید محمود طالقانی ویدالله سحابی (با درنظر گرفتن رفتار و روش سیاسی دکتر مصدق) پایه گذاری وتاسیس گردید.

ب-جبهه ملی: درسال 1330توسط 19نفرازملی گرایان بامسئولیت دکترمحمدمصدق تشکیل شدودرکودتای سال 1332 5 نفر با مصدق ماندند وبقیه یاکنارر فتند ،یا به کودتا پیوستند.

باپیوستن حزب ایران وسازمان پان ایرانسیم به رهبری محسن پزشکپور ونهضت خداپرستان سوسیالیست(حزب آزادی مردم ایران) به رهبری داریوش فروهر وبعدها برخی از هواداران خلیل ملکی (سیاستمدار، تنها بانفوذ ومخالف) ، جبهه ملی به صورت مهم‌ترین سازمان سیاسی ملی‌گرای ایران در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت در آمد

الف مخالفین سیاسی که باتوجه به شناخت مکتبی از ملت(شیعه)ایران ، دین وبرخی از رویکردهای آنرا راچاشنی فعالیت سیاسی خود کردنده بودند- باگرایش اسلامی

ج-هفت گروه (امت واحده بامسئولیت بهزاد نبوی،توحیدی بدر بامسئولیت حسین فدائی، فلاح بامسئولیت محمدمنتظرالقائم،فلق بامسئولیت مصطفی تاج زاده، منصورون بامسئولیت غلامحسین صفائی وبرخی دیگرازپاسداران، موحدین بامسئولیت سیدحسین اعلم الهدی) سال 1349تا 1357 که بعداز انقلاب در همدیگر ادغام شدند وسازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که توسط محمد سلامتی وبهزاد نبوی تاسیس شده است، رابوجودآوردند

د-سازمان مجاهدین خلق:درسال 1344سه  تن از دانشجویان  پیشین  دانشگاه  تهران  به  نامهای  محمد حنیف نژاد، سعید محسن  و علی اصغربدیع زادگان  که  فعالیتهای  جبهه  ملی  و نهضت  آزادی  آنان  را قانع  نکرده  بود، برای  براندازی  رژیم شاهنشاهی  بنیانگذاری  شد.

ه-جمعیت موتلفه اسلامی : که ازحدود سال 1341 درزمان دولت اسدالله علم با موضوع لایحه دولتی  انجمنهای ایالتی و ولایتی بامسئولیت صادق امانی ، اسدالله لاجوردی وحبیب الله عسگر اولادی تشکیل گردید.

ب –مخالفین  ملی، محلی، قومی وسیاسی با مبانی غیر دینی

احزاب چپ (کمونیست- مارکسیست-لنینیست- مائوئیست) مانند:

حزب توده که در سال حدود 1300 توسط احسان طبری واسدالله کیانوری تاسیس گردید (حزب کمونیست ایران)،فدائیان خلق(اقلیت واکثریت)،پیکار،راه کارگر،اتحادیه مبارزان کمونیست،سهند،حزب دمکرات ایران ، که در دهه 1320 تشکیل شده است، سازمان انقلابی کارگران ایران(راه کارگر)،سازمان فدائیان اتحادیه کمونیست،فرقه دمکرات آذربایجان،حزب سوسیالیست ایران،حزب تجدد،حزب اصلاح طلبان،حزب اراده ملی،حزب سومکل(حزب نازی ایران)،حزب مردم ایران،حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم)

 ب –مخالفین  ملی، محلی، قومی وسیاسی با مبانی غیر دینی

انتقالی ازدوران مشروطه: مشروطیت سیاستمداران ومشروطیت روحانیت یعنی شیخ فضل الله نوری ازسال 1285 زمان مظفرالدین شاه تا تشکیل مجلس، قیام مردم تبریز،گیلان،عشایر،نقش زنان،به توپ بستن مجلس در سال 1326توسط محمدعلی شاه،نقش روسیه، وتشکیل مجلس دوم وحکومت احمدشاه وروی کار آمدن رضاخان وفرزندش محمدرضا  درمجموع میتوان جنبش مشروطه را به ‏سه دوره ذیل تقسیم کرد:

مشروطه اول از ۱۲۸۵/۱۹۰۶ تا ۱۲۸۶/۱۹۰۷ و گلوله‌باران مجلس؛

مشروطه ‏دوم از ۱۲۸۸/۱۹۰۹ تا ۱۲۹۹/۱۹۲۱ و کودتای سوم اسفند؛ کودتایی نظامی بود که توسط  رضا خان میرپنج و هم‌دستی سیدضیاءالدین طباطبائی و با برنامه‌ریزی افسر انگلیسی آیرونسایدانگلیسی اجرا شد درحین جنگ جهانی اول از سال 1914 تا 1918

مشروطه سوم از ۱۳۲۰/۱۹۴۱ تا ‏‏۱۳۳۲/۱۹۵۳ و سرنگونی مصدق.

حزب اعتدالیون (میانه روها)   

حزب دموکرات(دمکرات) –(عامیون)

حزب سوسیال دموکرات – (اجتماعی عامیون)   

حزب اتفاق  ،حزب ترقی  ،چریک های فدائی خلق ایران(جریان اشرف دهقانی)،حزب کمونیست ایران،حزب دمکرات کردستان،سازمان انقلابی زحمتکشان ایران کوموله (کومله)حزب‌ها و گروه‌های منحل و تاریخی  کنفدراسیون دانشجویان ومحصلین ایران

ج- مخالفین مذهبی ومکتبی

حزب جمهوری اسلامی ایران: در لابلای تمام احزاب وگروهها وجمعیتهای صنفی وانجمن های موجود در داخل وخارج از کشور ودر تمام مبارزات افراد وگروههاعلیه رژیم پهلوی با گرایشهای ملی، مذهبی، لیبرالی ، کمونیستی، خلقی، کارگری واجتماعی ، آنچه مورد حمایت ومد نظر حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی و در راستای مبارزات واقعی علیه فساد سیاسی وفرهنگی وطاغوت حکومت پهلوی بود ، شخصیت معنوی و ماهیت اسلامی افراد وهویت و کمیت وکیفیت تشکیل دهنده وبخصوص اهداف ومحور فعالیت آنان بودو مجموعه ای مثل حزب جمهوری اسلامی از حدود سال 1342 توسط استاد شهید مرتضی مطهری (بطور غیر رسمی)بنیاد وپایه ریزی گردیده بود ونقش محوری در مبارزات دوران انقلاب وپیروزی جمهوری اسلامی ازسالهای 1356 و 1357 بخود گرفته بود و اکثرمسئولین مملکتی درسالهای اول پیروزی انقلاب از طرف این حزب ( و بخصوص ازاعضای اصلی آن) تعیین و منصوب  می شدند و قبل ازپیروز انقلاب اسلامی اکثر اعضای این حزب مورد تعقیب دولت شاهنشاهی وبخصوص ساواک بودند وبسیاری از این طیف مبارزین  ازمتهمین ومجرمین امنیتی رژیم پهلوی بودند.

نکته:اکثر گروهها و دسته جات ملی مذهبی ومبارز قبل ازانقلاب به منظور جلب نظر حضرت امام(ره) ادعای ماهیت اسلامی در مبارزات خود داشتند وحضرت امام(ره) نیز در باره ماهیت تشکیلاتی و مبارزاتی آنان نظر مشروط داشت وهیچکدام بطور صد در صد مورد تائید آن بزرگوار قرار نگرفتند وشرایط امام (ره) حول محور ارزشهای دینی واسلام ناب محمدی(ص)بوده است.