دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

دشمن اصلی کیست؟ دشمنان اصلی امریکا واسرائیل هستندو برخی از دولتها وگروههاوعناصر فریب خورده بعنوان عوامل اجرائی و دشمن فرعی میباشند و همیشه درصدد یورش وتهاجم باشیوه سخت، نیمه سخت ونرم علیه جبهه اسلام ومسلمین و همچنین انقلاب اسلامی نشآت گرفته ازارزشهای اسلامی درسراسرجهان می باشند

دشمنان اصلی

سالهاست بودکه جهان در دست دوابرقدرت شرق وغرب مورد استعمارواستثمارقرارگرفته بود وهمه ی دار وندار آنها مورد غارت وچپاول این دوابرقدرت قرارگرفته بود، باپیروزی جمهوری اسلامی ایران با مبانی اعتقادی اسلام ناب محمدی(ص) با شعارنه شرقی ،نه غربی ، جمهوری اسلامی باایدئولوژی متفات باآنها وایجاد وضعیت سیاسی با استراتژی اسلامی و بروز نوعی قدرت فراگیر ودرعین حال غیر وابسته به شرق ویا به غرب موجب نگرانی وایجادزنگ خطر برای دوابرقدرت مذکور گردید وبا فروپاشی شوروی سابق وقدرت شرق ، امریگائیها احساس کردند تنها قدرت موجود درجهان هستندوبه نوعی کدخدائی بردهکده کوچک جهانی میباشند ودنبال منافع آن بودن ولیکن بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی باوحدت وایمان مردم واطاعت از ولی فقیه وبخصوص با صدور انقلاب اسلامی ایران با ارزشهای دینی وانقلابی ملت ایران وبیداری اسلامی ازپی صدور انقلاب درسایرکشورهای مسلمان منطقه وحتی غیر مسلمان ودرعین حال مظلوم سایرمناطق ،بتدریج منافع استعماری واستثماری غرب وصهیونیست بین الملل و موجودیت دولتهای دست نشانده غربی و دولت اسرائیل غاصب به خطر افتاد واین موضوع امریکائیها رابرآن داشت که بصورت علنی وبصورت وسیع وعمیق تر از گذشته با تحریک سایر دولتهای مزدور داخلی وخارجی وگروههای غیر اسلامی وتحریک قومیتهای محلی ومتاسفانه تاحدودی بنام اسلام( اسلام امریکائی) باایجادجنگ ودرگیریهای محلی، قومی، فرقه ای و مذهبی ازگسترده شدن عمق صدور انقلاب ایران واسلام گرائی جلوگیری کنند وبا برخورداری وبهره گیری از ابزارهای بین المللی نیز در تشدید محدودیتها وتحریمها علیه انقلابیون وگرایشهای اسلامی(اسلام ناب محمدی(ص)) جلوگیری نمایند و با سیاست انگلیسی بامعرفی چهره نادرست خود ، دشمن اصلی در این حوادث و درگرفتاریهای منطقه را گروهها وجریانات وابزارهای درگیر دردوجبهه حق وباطل معرفی نمایند وخود را بعنوان خیرخواه ویادشمن غیر اصلی جابیندازند واین درصورتی است که دشمن اصلی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان امریکا واسرائیل و دولتهای همدست با آنها دراروپا ودرمنطقه هستند وسایر فعالان و درگیر در جبهه مقابل ، عناصر وایزارهای دست نشانده آنها واز دشمنان فرعی اسلام ومسلمین وملتهای آزاده جهان میباشند وملتهای مسلمان وآزاده وبا بصیرت باید اولا دشمن اصلی از فرعی را تشخیص دهد و تمام دفاع وتهاجم خود را متوجه دشمن اصلی بنمایند- غافل نمانیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
نویسندگان

تعریف واژه های سیاسی انقلابی وضد انقلابی

پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۶ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم

تعریف واژه های سیاسی

انقلاب وضد انقلاب

1-اصولگرائی:

براساس آیه 56 سوره ذاریات ،  انسان مسلمان(شیعه) یک وظیفه بیشتر بر عهده ندارد وآن هم عبادت یعنی عبودیت  بندگی کردن در برابر خداوند منان است

این اصل مهم بر دو پایه اساسی و مکمل همدیگر استوار است:

الف- ایمان به پنج اصل اعتقادی (توحید. عدل. نبوت. امامت .معاد)

ب-انجام ده اصل عملی (نماز. روزه. خمس. زکات. حج. جهاد. امر به معروف. نهی از منکر. تولی .تبری)

عبادت وعبودیت یعنی تلفیقی از 15 اصل ذکر شده بطور کامل وجامع  ومدنظر داشتن تمام اصول در تمام امور زندگی فردی واجتماعی  ودر ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، مدنی وحکومتی

بنابراین اصولگرائی یعنی معتقد وپای بند وعامل بودن به اصول وفروع دین در امور فردی واجتماعی ، سیاسی وحکومتی ودر تمام زمینه ها وابعاد فردی واجتماعی ، حکومتی وسیاسی، اعتقادی وفرهنگی میباشد

انقلاب وجمهوری اسلامی برمبانی اصولگرائی تعریف و تبیین و پایه ریزی شده است و تلاش در جهت نیل به اهداف اصلی  و مراحل بعدی انقلاب اسلامی در بصیرت بخشی به همه مردم ودیگر ملتها ، دشمن شناسی وهمچنین استکبار ستیزی و جهادفرهنگی و جهادکبیر و تلاش جهت جلوگیری  از نفوذ دیگران در شبکه تصمیم سازان وتصمیم گیران و مجریان سیاستهای اسلامی وبخصوص اعتقاد به جایگاه وبه شخصیت ولایت مطلق فقیه از نظر شرعی وقانونی از مبانی و راهکارهای اصولگرائی دینی میباشد ، استقلال وآزادی(درچارچوب اسلام) و خودکفائی درهمه زمینه ها وبخصوص در زمینه  اقتصادی با محوریت اقتصاد مقاومتی از دیگر سیاستهای جبهه اصولگرائی میباشد

دفاع از ارزشهای دینی وانقلابی وکمک به مردم مسلمان ومستضعف جاهن در برابر جبهه کفر در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی وفرهنگی نیز در چارچوب ارزشها واعتقادات وفرهنگ اصولگرائی توصیف میگردد

تبیین وتعریف اصولگرائی ومبانی وشعارهای انقلاب وجمهوری اسلامی در تطبیق قرآن، سنت، اجماع وعقل ، دقیقا منطبق و بازخوانی همان اصول 15 گانه اعتقادی وعملی دین مبین اسلام میباشد

2-اصلاحات اسلامی (اصلاحات اصولگرائی):

وقتی تعریف از اصولگرائی میشود ، برای تعریف از اصلاحات ، بصورت ناخود آگاه ، اصلاحات در برابر  و در مقابل اصولگرائی قرار داده میشود.

 این  جبهه گیری نادرست است ودر قرآن کریم بیش از20  آیه در مورد اصلاحات با ریشه وصفت صلح بیان شده است

دراین آیات به اصلاحات فردی و خانوادگی و همچنین تلاش در جهت اصلاح جامعه واموراجتماعی به نظور  نیل به اهداف الهی است ، این اصلاحات بخشی از مقدمات اصولگرائی است وبه عبارت دیگرودر تعریف سیاسی می توان با نام (( اصولگرای اصلاح طلب)) نام برد

دراینجا اصلاحات به اصلاح مقدمات بخشی ازاصول اعتقادی وامور عملی خلاصه میگردد ودر نتیجه این اصلاحات مترداف اصولگرائی است و اینگونه اصلاحات ، مشکل اعتقادی وارزشی  با مبانی وارزشهای اصولگرائی وانقلاب اسلامی ندارد.

نظریه پردازان اصلاحات در ظاهر امر وبا دروغ ونفاق  بر همین روش عمل می کنند و مدعی هستند هدف آنها اصلاحات اسلامی وایجاد اصلاحات تعریف شده در چارچوب اسلام وبرای نیل به اهداف ارزشی آن میباشند

آنها عقیده براین دارند که جهت تقویت وتثبیت وتوسعه ارزشها وحکومت دینی باید از تجارب، دستاوردها، قانون و روش سایر ملل و دیگر مذاهب باید بهره جست وجامعه مدنی و روابط دیپلماتیک وگفتگو باآنها را درهمین راستا در دستور کارخود قرار داد.

دراینجا سه انتقاد به این روش واین تفکر وجود دارد:

1-نظریه شما موجب تضعیف وقدرت اسلام ومسلمین میگردد

2-درمقابل تضعیف اسلام ، نظرات شما موجبات تقویت جبهه کفر را فراهم می نماید

3-برای اداره خود وخانواده وجامعه در همه امور سیاسی،اقتصادی، فرهنگی ، اجتماعی ومدنی بدنبال چه رهنمود وراهکارهائی بودید وهستید که در مبانی وارزشهای دینی درقرآن وسنت وبخصوص در هویت انقلاب اسلامی وجود ندارد

درهمین رابطه نیز سه تذکر برای معتقدین وعاملین به این نظریات وجود دارد:

1-در روابط شما با جبهه غیر اسلام ودر گفتگوبا آنها چیزی کم وناقص ونارسا ازاسلام ناب بیا ن نگردد

2-درهمین راستا از تجارب، دستاوردها، قانون و روش آنها زیاد تجلیل و تعریف وتمجید واستقبال نکنید- زرنگ وبا بصیرت باشید

هویج نشان ندهند وبعد متوجه شوید چماق بوده است و مواظب دست سخت چدنی آنها در زیر دستکش مخملی روی دست آنها باشید

3-مواظب توطئه دشمن در نفوذ باشید وهمچنین جذب سیاستهای غیر اسلامی(وخنده ولبخند ) آنها باشید

بارعایت همه جوانب ذکر شده و با توجه به انتقادات وتذکرات صورت گرفته ، تا اینجا با این روش اصلاحات واین نوع تعریف از مشکلی وجود ندارد وباید توجه  وحساسیت خود را از نفوذ و تلاش اهالی فعال جبهه غیر اسلامی وضد انقلاب باشید ، که در چارچوب ایدئولوژی غیراسلامی آنها ، درمقابل اسلام ناب محمدی(ص) وانقلاب اسلامی قرار نگرفت  و از بصیرت وهوشیاری لازم برخوردار بود

3-اصلاحات امریکائی ومقابل اصولگرائی

آنچه در خصوص اصلاحات  واصلاح طلبان وبخصوص ایجاد جبهه مقابل با اصولگرائی باید دانست و  آنچه که تعریف تقابلی با اسلام ناب دارد ،  این است که برخی از جریانات سیاسی اصلاح طلب با سوء استفاده از نام اصلاحات ، قصد اصلاح وتضعیف وتغییر ویا حذف برخی از اصول اعتقادی واصول عملی اسلام ناب رادارند وهمچنین دستاوردهای انقلاب رامقطعی ومربوطه به همان سالهای اول انقلاب می داند وتاریخ مصرف آن را منقضی می نمایند

این طیف از روشنفکران غرب زده وآدمها وجریانات مرعوب از فرآیند سیاسی، فرهنگی واقتصادی غرب  ، درجهت نیل به اهداف شخصی، جناحی، حزبی، گروهی ویا تامین نظرات ودیدگاههای دیگران وبخصوص در خارج از چارچوب ارزشهای دینی ودستاوردهای انقلابی درصدد تغییر اصول وارزشهای واقعی وحقیقی اسلام وانقلاب هستند وبرای اقناع مردم وجامعه و همچنین جلب نظر و آراء عمومی و یا حداقل سکوت در برابر رفتارهای نادرست خود ، نام  اصلاحات واصلاح طلبی را بر روی فرآیند ذکر شده در نظرات ومواضع واقدامات خود می گذارند

این جریان با تاثیر پذیری از نفوذ وارعاب دشمن و با متوسل شدن به فتنه در صدد تغییر در باورها وگام برداشتن در مسیر اصلاحات غیر دینی مردم وجامعه در همه ابعاد برمی آیند

درادبیات سیاسی واجتماعی امروز این روش واین فرآیند ، جریانات اصلاحات واصلاح طلبی نیست و متاسفانه براثر نا آگاهی عمومی ، این واژه صحیح ودرست ، دستخوش بازیهای سیاسی وفرهنگی عوامل آن قرار گرفته است

این گرایشات وایدئولوژی حاصل از آن ، متناسب به نوع رفتارو میزان آلودگی سیاسی وفکری که منتشر می نماید ،  به یکی از جریانات سیاسی (( لیبرال)) ، ((سکولار)) و ((لائیک)) تقسیم وتعریف وتوصیف می شوند واصلاحات هیچ جایگاهی در آن ندارد

این جبهه  ، بطور کامل در برابر جبهه اصولگرائی قرار گرفته است ونسبت به همدیگر تضاد وتناقص دارند

4-لیبرال

لیبرال یعنی جدائی دین از سیاست

لیبرالیسم معتقد است دین در سیاست وحکومت جایگاهی ندارد

برخی ازصاحب نظران سیاسی و تئوریسنهای لیبرال دربین احزاب وگروهها وجریانات سیاسی موجود درایران وحتی در سطح جهان اعتقاد دارند ، دین و پای بند بودن به احکام وارزشهای آن آزاد وحق همه مردم است ولیکن  اعتقاد وپایبندی واجرای آن نباید درامور حکومتی دخالت داده شود ودر صورت ورود ارزشهای دینی در سیاست ودر حکومت ، نباید مانع اجرای سیاستهای حکومتی در اداره جامعه و در روابط بین الملل گردد و برای نیل به اهداف حکومت در امور جامعه و در سیاست خارجی ، درصورت مغایرت با ارزشهای دینی ، دراینجا ارزشهای دینی باید محدود وکنترل گردد

این جریانات در خصوص انقلاب وبخصوص انقلاب اسلامی نیز برهمین باور هستند که انقلاب وپای بند بودن به آن دارای محدودیت گروهی و  زمانی است و اثرات انقلاب ودستاوردهای آن نباید در دراز مدت مانع اجرای سیاستهای حکومتی در امور جامعه و در روابط بین الملل وسیاست خارجی گردد وبرای نیل به اهداف حکومت در اداره کردن جامعه ودر روابط بین الملل ، باید دستاوردها واهداف انقلاب محدود وکنترل گردد

5-سکولار

درتکمیل سیاست وتعریف وتوصیف لیبرالسیم با وجود همه شرایط آن  ، برخی از صاحب نظران سیاسی و تئوریسنهای سکولار دربین احزاب وگروهها وجریانات سیاسی موجود درایران وحتی در سطح جهان اعتقاد براین دارند که دین اسلام و حتی سایر ادیان مربوط به سا لهای گذشته دور است وبرخی از اصول عملی وحتی اعتقادی آن در شرایط امروز جامعه قابل اجرا نمیباشند و با قائل شدن حق برای دیگران در پذیرش همه اصول عملی واعتقادی دین اسلام و حتی برای معتقدین و عاملین به سایر ادیان الهی ، اختیار وکمیت وکیفیت پای بندی به اصول اعتقادی وانجام اصول عملی آن دراختیار مردم وگروهها وجمعیتهای مختلف می دانند وضرورتی نمی بینند که همه مردم بر همه اصول 15 گانه ، اعتقاد و عمل داشته باشند و ایمان به برخی از اصول وانجام برخی از اعمال ورفتار توصیه شده الهی را قانع کننده ومکفی می دانند

دراین دیدگاه هیچ چیزی وهیچکس نباید مزاحم ومانع سیاستهای دولتمردان وسیاسیون موثر درحکومت گردد وحتی دولتمردان می تواند به منظور نیل به اهداف حکومتی داخلی وخارجی خود ، ممنوعیت ومحدودیتهای ضعیف وحتی قوی برای معتقدین وعاملین به اصول اسلامی وضع و اعمال نمایند

درخصوص انقلاب وحتی انقلاب اسلامی نیز بر این باورند که انقلاب مربوط به گذشته است و اثرات آن محدود بر همان زمان انقلاب است و نمی تواند ادامه داشته باشد و در دراز مدت باید برخی از اصول ومبانی آنرا نادیده گرفت وبرای انجام امور حکومتی و سیاست گذاری خارجی ، زمان انقلاب وبرخی از اصول وارزشهای آن تحت الشعاع این سیاست گذاری قرار گیرد وانقلابیون نیز ارزش ومحدودیت زمانی خواهند داشت

6-لائیک

در ادامه تعریف وتوصیف سکولار با وجود همه شرایط آن ، برخی از صاحب نظران سیاسی و تئوریسنهای لائیک دربین احزاب وگروهها و جریانات سیاسی موجود درایران وحتی در سطح جهان اعتقاد براین دارند که دین اسلام و حتی سایر ادیان مربوط به سا لهای گذشته دور است وبرخی از اصول اعتقادی وعملی آن در شرایط امروز قابل قبول نمیباشد وباید از زندگی بشر واز امور عوامل موثر درجامعه وسیاست گذاری حذف شوند

این عده از صاحب نظران وگروهها وجریانات سیاسی دین ودینداری را امری فردی می دانند وافراد را برای پذیرش و انجام برای از اصول و بعضی از فروع دین مثل همه مذاهب ومکاتب دیگر اختیاری و شخصی می دانند و در همین راستا جهت نیل به اهداف سیاسی وحکومتی اعتقاد به حذف و تعطیل شدن وانکار برخی از اصول اعتقادی و اصول عملی دین اسلام وحتی سایر ادیان دارند

این گرایش فکری وسیاسی دین واعتقاد بر اصول آن و انجام دادن برخی از اعمال ورفتار آنرا نوعی پدیده و فرهنگی دستخوش بشر می شناسند و در کنار دین مبین اسلام عرفانهای کاذب ونوظهور را در همین راستا تعریف وتوصیف می کنند وبرای همه آنها یک نظریه مساوی و برپایه انسان محور ی ، دارند

افراد وجریانات معقتد به گرایشات لائیک ، بخشی از اصول و برخی از فروع دین را قبول ندارند و حتی پرداختن به بخشی ازآنها را مغایر آزادی انسان در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی، اخلاقی و اعتقادی (در مقایسه با دیگرفرق ومذاهب وعرفانهای کاذب ونوظهور)می دانند

دربخش انقلاب اسلامی نیز بر این عقیده هستند که انقلاب اسلامی  مثل سایر انقلاب های سیاسی و فرهنگی در سطح جهان است که با گرایشات واهداف خاص اعتقادی، فرهنگی ، اقتصادی وصنفی انجام میگیرد و زمان انقلاب نیز مربوط به گذشته ومربوط به همان زمان انقلاب وانقلابیون آن زمان است و ارزش ادامه دادن به هویت انقلاب وجود ندارد و در برخی از موارد هم ، نظر بر اعلام کردن اشتباهاتی توسط عوامل انقلاب ، درحین انقلاب وبعد از آن دارند

این نوع گرایش سیاسی اعتقاد دارد که افراد جدید در این دوره نیز می توانند مانند گذشتگان برای نیل به اهداف شخصی وگروهی (حتی غیر مذهبی) انقلاب مجددی پایه ریزی واقدام نمایند

7-تکنوکرات

بعد از فروکش نمودن اوج اصلی فتنه سال 1388 حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) درتوصیف وتعریف از دولتهای گذشته در زمان بعد  انقلاب اسلامی  و در بیان  برخی از ویژگیهای آن اعلام کردند : من به دولت آن زمان اعلام کردم که روش اقتصادی دولت  آن زمان ((تکنوکرات)) بوده  است

درتعریف وتوصیف وتبیین سیاست واقتصاد تکنوکرات باید  چند  محور اعتقادی وعملی آن مورد توجه قرار داده شود:

الف- برای رشد وتوسعه اقتصادی اولا از خیلی از چیزها داخلی (ارزشها ودستاوردها) باید گذشت وآنها را نادیده گرفت

ب- در برابر خیلی از چیزها خارجی (فرهنگ وارزشهای غربی وغیر اسلامی) باید بی تفاوت بود و یا مانعی دربرابر آنها بوجود نیاید ودر برابر ورود و نفوذ آنها درفرهنگ داخلی نقش ایفا نمود

ج-درکنار رشد وشکوفائی اقتصادی ودر مسیر توسعه اقتصادی برای کشور ، رشد و سرمایه داری فردی وتلاش در جهت امر سرمایه داری  خصوصی بلامانع است

د-در اقتصاد وسیاست تکنوکرات ، افراد سرمایه دار ، سرمایه دار می شوند و افراد ندار ، فقیرتر خواهند شد و معتقدین به این سیاست ، بر این باور هستندکه : در کنار حرکت ورشد توسعه اقتصادی ، افراد فقیر زیر چرخهای توسعه نابود وله خواهند شد وصدای شکستن استخوانهای آنها شنیده می شود

ه-توسعه اقتصادی ، مستلزم توسعه سیاسی است که در سیاست گذاری دولتها  باید مقدمات آن فراهم ومحدودیتهای آن اصلاح وبرطرف گردد

و-اقتصاد و سیاست تکنوکرات معتقد به وابستگی است واستقلال سیاسی واقتصادی را دور از دسترس می داند

توجه:

1-بااین شرایط و با تعاریف اصلی ردیف 1 و تاحدودی ردیف 2 که مورد قبول وپذیرش در اسلام ناب محمدی(ص) و در راستای دستاورها و اهداف انقلاب اسلامی میباشد  و لذا می توان آنرا در تعابیر ونام گذاریهای موجود اصولگرائی ، اسلام ناب محمدی خودی انقلابی- ارزشی- مکتبی- مذهبی راست و همانند آن برشمرد

در قرآن کریم ودر آیه 22 سوره مجادله این گروه از افراد بعنوان ((حزب الله)) نامبرده شده اند ودر ادبیات سیاسی امروز بعنوان اصولگرائی تقسیم شده اند ودر سیستم تشکیلاتی و ارزشی ودر دستاوردهای انقلاب اسلامی بنام ((بسیج)) نام گذاری وسازماندهی شده اند.

2-با این شرایط وبا این اوصاف از ردیف 3 تا آخر ، بطور کامل و100 در صد مورد قبول وپذیرش اسلام ناب ودر راستاهی اهداف انقلاب اسلامی نمیباشد ولذا می توان آنرا بدلیل شباهت ونزدیکی آنها نسبت به همدیگر ، درمجموع و با درصد کمی در افزایش و یا کاهش گرایشات غیر دینی و ضد انقلابی ، همه آنها را  به عناوین وتعابیری مانند اسلام امریکائی، اسلام رحمانی، غیر خودی ضد انقلاب- ضد ارزشی- لامذهب چپ- دوم خرداد واصلاح طلبان امریکائی و همانند آن نام برده وبراساس آیه 19 سوره مجادله نیز حزب الشیطان نامیده می شوند

منابع قرآنی وآیات مربوط به شرح اصلاحات اسلامی

آیه 2 سوره بقره وآیه 89 سوره آل عمران وآیات16و146 سوره نساءوآیه 119 سوره نحل وآیه 5 سوره نور : اصلاح فرد بعد از توبه در برابر گناهان و جبران خسارتها وبدیها وقرار گرفتن در صف مومنان بیان شده است

 آیه 228 سوره بقره در مورد ازدواج مجدد بعد از طلاق به نیت خیر و آیه 35و128 سوره نساء انتخاب داور و نماینده برای صلح وصلاح بین زن وشوهرو آیه 114 سوره نساء نیکوئی کردن واصلاح بین مردم با سخنان  سری ومناسببیان شده است

 آیه 56 سوره اعراف که خداوند توصیه دارند که بعد از صلح در زمین فساد نکنیدو آیه 85 سوره اعراف ، پس از آنکه قوانین آسمانی به نظم واصلاح آمد، به فساد برنخیزیدو آیه 142 اعراف با سفارش حضرت موسی به برادرش جهت درپیش گرفتن راه اصلاح وعدم پیروی از فساد

آیه 1 سوره انفال مبنی بر اینکه خداوند بر هر که صلاح بداند ، هر قدر از انفال می بخشدو آیه 88 سوره هود با بیان هدف رسالت ایشان جهت اصلاح امر مردم و همچنین آیات 75و112 سوره طه درپاداش به مردم درورود بر خداوند با اعمال صالح وپاداش عالیترین درجات بهشت وبیمناک نبودن در برابر هر آسیب وستم است

 آیه 90 سوره انبیاء با اجابت شدن دعای حضررت یحیی در توفیق همسرو فرزند صالح و آیه 15 سوره احقاف در دعای طلب خیر وصلاح برای پدر ومادر وفرزندان و آیه 2 سوره محمد(ص) در اصلاح امور ایمان آورندگان توسط خداوند منان و آیات 9و10 سوره حجرات در دوری از نزاع درگیری واختلاف بین مردم وایجاد صلح ودوستی بین آنان وتعاریف دیگری که همگی در بر طرف کردن بدیها جهت صلح در بین مردم وجامعه بیان شده است

 

 

  • حسن مومنیراد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی